شاید سوالی که در ذهن شما است این است که چرا افسرده می شویم؟ در این مقاله با جزییات بیشتر به آن خواهیم پرداخت. باید توجه داشت که شروع افسردگی پیچیده تر از عدم تعادل شیمیایی مغز است.
اغلب گفته میشود که افسردگی ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز است، اما این شکل گفتار پیچیده بودن این بیماری را نشان نمیدهد. تحقیقات نشان می دهد که افسردگی فقط از مقدار زیاد یا خیلی کم برخی از مواد شیمیایی مغز ناشی نمی شود. در عوض، علل احتمالی زیادی برای افسردگی وجود دارد، از جمله مشکل در تنظیم خلق و خو توسط مغز، آسیب پذیری ژنتیکی و رویدادهای استرس زا در زندگی. اعتقاد بر این است که چندین مورد از موارد گفته شده در ایجاد افسردگی نقش دارند.
آیا بدنبال بهترین مرکز روانپزشکی با حرفه ای ترین تیم درمانی متشکل از روانپزشکان، روانشناسان، نوروساینتیست ها و استفاده از روش های نوروتکنولوژی هستید؟ همه شما شایسته دریافت بهترین ها هستید. همین امروز زمان ویزیت خود را تنظیم کنید! با ما در تماس باشید.
07136476172-09172030360
آدرس: شیراز بلوار بعثت (حدفاصل چهارراه خلدبرین و فلکه سنگی) مجتمع پزشکی مریم طبقه پنجم – انستیتو سلامت مغز
ایمیل: [email protected]
اینستاگرام: danabrain.ir@
مطمئناً مواد شیمیایی در این فرآیند دخیل هستند، اما مسئله به این سادگی نیست که یک ماده شیمیایی خیلی کم و دیگری خیلی زیاد باشد. در عوض، بسیاری از مواد شیمیایی دخیل هستند که هم در داخل و هم در خارج از سلول های عصبی کار می کنند. میلیونها و حتی میلیاردها واکنش شیمیایی وجود دارد که سیستم پویایی را میسازد که مسئول خلق و خو، ادراکات و نحوه تجربه زندگی شماست.
به دلیل این پیچیدگی، میبینید که چطور دو نفر با علائم افسردگی مشابه، اما درمان آنها متفاوت است.
دانشمندان درباره بیولوژی افسردگی چیزهای زیادی یاد گرفتهاند، اما درک آنها از بیولوژی افسردگی هنوز کامل نیست. پیشرفتهای عمده در بیولوژی افسردگی شامل یافتن پیوندهایی بین بخشهای خاصی از مغز و اثرات افسردگی، کشف اینکه چگونه مواد شیمیایی به نام انتقالدهندههای عصبی ارتباط بین سلولهای مغز را ممکن میسازند ، و یادگیری تأثیر ژنتیک و رویدادهای سبک زندگی بر خطر و علائم افسردگی است.
نواحی مغز و افسردگی
چرا افسرده می شویم؟ افسانه ها می گویند که احساسات در قلب جای دارند. با این حال، علم جایگاه احساسات را در مغزمی داند. چرا افسرده می شویم؟ مناطق خاصی از مغز به تنظیم خلق و خو کمک می کند. محققان بر این باورند که – مهمتر از میزان مواد شیمیایی خاص مغز – اتصالات سلولهای عصبی، رشد سلولهای عصبی و عملکرد مدارهای عصبی تأثیر زیادی بر افسردگی دارند.
اشکال پیچیده تصویربرداری مغز – مانند توموگرافی با گسیل پوزیترون (PET)، توموگرافی کامپیوتری با گسیل تک فوتون (SPECT) و تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) – اجازه می دهد تا نگاه دقیق تری به مغز در حال کار نسبت به گذشته داشته باشیم.
به عنوان مثال، یک اسکن fMRI می تواند تغییرات مغز را در حین انجام وظایف مختلف، ردیابی کند. اسکن PET یا SPECT میتواند با اندازهگیری سوخت وساز و چگالی گیرندههای انتقالدهنده عصبی در نواحی خاص، مغز را ترسیم کند.
با استفاده از این فناوری ها محققین درک بهتری از نواحی مغز مرتبط با افسردگی خواهند داشت. مناطقی از مغز که نقش مهمی در افسردگی دارند عبارتند از آمیگدال، تالاموس، قشر پیشانی، هیپوکامپ.
تحقیقات نشان می دهد که هیپوکامپ در برخی از افراد افسرده کوچکتر است. به عنوان مثال، در یک مطالعه fMRI که در مجله علوم اعصاب منتشر شد ، محققان 24 زن را که سابقه افسردگی داشتند مورد مطالعه قرار دادند. به طور متوسط، هیپوکامپ در زنان افسرده 9 تا 13 درصد کوچکتر از آنهایی بود که افسرده نبودند. هر چه حملات افسردگی یک زن بیشتر باشد، هیپوکامپ کوچکتر می شود. استرس، که در افسردگی نقش دارد، ممکن است یک عامل کلیدی در اینجا باشد، زیرا کارشناسان معتقدند استرس می تواند تولید نورون های جدید (سلول های عصبی) را در هیپوکامپ سرکوب کند.
به طور کلی باید گفت که مدار ها و ارتباطات نواحی مختلف مغز می تواند در افسردگی نقش داشته باشند. درک بهتر از شبکه های مغزی به کمک نقشه برداری مغز می تواند درروند درمان کمک کننده باشد. در شکل زیر شبکه های مغزی مرتبط با افسردگی را در مغز مشاهده می کنید که هرکدام دچار اشکال شود می تواند باعث ایجاد افسردگی در فرد شود.
کشف شبکه مغزی ایده های جدیدی را در درک بیماری افسردگی مطرح کرد و مکان های تحریک موثر و ارزیابی کارآمدی را برای روش های رایج تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال یا تحریک الکتریکی مغز ارائه کرد.
علاوه بر این، مطالعات نشان می دهد که افسردگی نه تنها به دلیل ضایعات موضعی است بلکه یک اختلال چند حلقه است.
ژن ها و افسردگی
چرا افسرده می شویم؟ تحقیقات نشان می دهد که افسردگی در برخی از خانواده ها بیشتر است. برخی افراد ژن هایی را به ارث می برند که به ایجاد افسردگی کمک می کند. با این حال هر کسی که یکی از اعضای خانواده اش مبتلا به افسردگی است به آن مبتلا نمی شود. و بسیاری از افراد بدون سابقه خانوادگی افسردگی هنوز هم افسرده می شوند. بنابراین ژن ها یک عامل هستند، اما تنها دلیل افسردگی نیستند.
شیمی مغز و افسردگی
چرا افسرده می شویم؟ مواد شیمیایی به نام انتقال دهنده های عصبی به ارسال پیام بین سلول های عصبی در مغز کمک می کنند. برخی از انتقال دهنده های عصبی خلق و خو را تنظیم می کنند. هنگامی که فردی افسرده است، این انتقال دهنده های عصبی ممکن است کم باشند یا به اندازه کافی موثر نباشند.
ژنها و شیمی مغز را میتوان با هم مرتبط دانست: داشتن ژنهای افسردگی ممکن است باعث کاهش میزان انتقال دهنده عصبی شود که این خود یکی از دلایل افسردگی است.
استرس، سلامتی و هورمون ها
چرا افسرده می شویم؟ چیزهایی مانند استرس، مصرف الکل یا مواد مخدر و تغییرات هورمونی نیز بر شیمی و خلق و خوی ظریف مغز تأثیر میگذارند.
برخی از بیماری های دیگر ممکن است علائمی شبیه افسردگی ایجاد کنند. به عنوان مثال، کم کاری تیروئید باعث ایجاد خلق و خوی افسرده در برخی افراد می شود. هنگامی که مشکلی در شرایط سلامتی توسط پزشک تشخیص داده می شود و تحت درمان قرار می گیرد، علائم شبیه به افسردگی معمولاً ناپدید می شوند.
خواب کافی و ورزش منظم اغلب تأثیر مثبتی بر فعالیت انتقال دهنده های عصبی و خلق و خوی دارد.
افسردگی و اختلالات خواب
چرا افسرده می شویم؟ افسردگی اغلب با مشکلات خواب همراه است. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به سختی بخوابند یا دوره هایی از خواب آلودگی بیش از حد در روز را تجربه کنند.
مشکلات خواب می تواند افسردگی را تشدید کند و منجر به چرخه منفی بین افسردگی و خواب شود که شکستن آن می تواند چالش برانگیز باشد. خواب ضعیف حتی ممکن است در برخی افراد باعث افسردگی شود. درک رابطه پیچیده بین خواب و افسردگی می تواند گام مهمی در بهبود کیفیت خواب و مدیریت بهتر افسردگی باشد.
نور روز و افسردگی
چرا افسرده می شویم؟ نور روز بر نحوه تولید ملاتونین و سروتونین توسط مغز تأثیر می گذارد. این انتقال دهنده های عصبی به تنظیم چرخه خواب و بیداری، انرژی و خلق و خوی فرد کمک می کنند. زمانی در طول روز در محیطی با نور کم هستید، احساس خواب آلودگی و افسردگی افزایش می یابد. درحالی که نور زیاد باعث می شود، مغز سروتونین بیشتری تولید کند و فرد احساس بهتری داشته باشد.
روزهای کوتاهتر و ساعات طولانیتر تاریکی در پاییز و زمستان ممکن است باعث شود بدن ملاتونین بیشتر و سروتونین کمتری داشته باشد. این عدم تعادل چیزی است که شرایط را برای افسردگی در برخی افراد ایجاد می کند – وضعیتی که به عنوان اختلال افسردگی فصلی (SAD) شناخته می شود. قرار گرفتن در معرض نور می تواند به بهبود خلق و خوی افراد مبتلا به SAD کمک کند.
اتفاقات زندگی
چرا افسرده می شویم؟ مرگ یکی از اعضای خانواده، دوست یا حیوان خانگی گاهی اوقات فراتر از اندوه عادی است و منجر به افسردگی می شود. سایر رویدادهای دشوار زندگی – مانند جدایی (طلاق)، یا ازدواج مجدد – می توانند باعث افسردگی شوند.
اینکه آیا موقعیتهای دشوار زندگی منجر به افسردگی میشود یا خیر، میتواند بستگی زیادی به میزان توانایی یک فرد برای مقابله، مثبت ماندن و دریافت حمایت روانشناس داشته باشد.
خانواده و محیط اجتماعی
چرا افسرده می شویم؟ برای برخی افراد، یک جو خانوادگی منفی، استرس زا یا ناخوشایند می تواند منجر به افسردگی شود. سایر موقعیت های زندگی پر استرس – مانند فقر، بی خانمانی یا خشونت – نیز می توانند در این امر نقش داشته باشند. برخورد با قلدری ، آزار و اذیت، یا فشار باعث می شود برخی افراد احساس انزوا، قربانی شدن یا ناامنی کنند.
چنین موقعیت هایی لزوماً منجر به افسردگی نمی شوند، اما مواجهه با آنها بدون تسکین یا حمایت می تواند افسردگی را ایجاد کند.
واکنش به موقعیت های زندگی
چرا افسرده می شویم؟ زندگی پر از فراز و نشیب است. استرس، دردسرها و ناکامیها اتفاق میافتد. نحوه واکنش ما به مشکلات زندگی بسیار مهم است. دیدگاه یک فرد می تواند به افسردگی کمک کند – یا می تواند به محافظت در برابر آن کمک کند.
تحقیقات نشان میدهد که دیدگاه مثبت به عنوان محافظی در برابر افسردگی عمل میکند، حتی برای افرادی که دارای ژنها، شیمی مغز یا موقعیتهای زندگی هستند که آنها را در معرض خطر ابتلا به آن قرار میدهد. عکس این موضوع نیز صادق است: افرادی که تمایل دارند بیشتر منفی فکر کنند ممکن است بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی باشند.
تلاش برای مثبت اندیشی – مانند اعتقاد به اینکه راهی برای دور زدن هر مشکلی وجود دارد – به دفع افسردگی کمک می کند. توسعه مهارت های مقابله ای و سیستم حمایتی از روابط مثبت نیز همینطور است.
راهکار های درمان افسردگی
با دانستن اینکه چرا افسرده می شویم می توانین راهکارهای درمانی برای هر شرایط خاص داشته باشیم. مثلا ممکن است نیاز باشد فردی که علائم افسردگی را نشان می دهد با استفاده از نقشه برداری مغز مدار های درگیر را ردیابی کنیم و به کمک نوروتکنولوژی روی این مدرار های خاص کار کنیم.
یا اگر فرد تحث تاثیر محیط یا جامعه افسرده شده است با حمایت روانشناس یا روانپزشک به فرد کمک کنیم شرایط را تغییر دهد یا شرایط را بپذیرد و برای حل آن راهکاری بیندیشد.
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.