07136476172 - 09172030360 [email protected]

توانبخشی عصبی چیست؟

 

توانبخشی عصبی، یک رویکرد درمانی فردی است که به طور همزمان برای رفع اختلالات ناشی از آسیب سیستم عصبی و همچنین علائم روانشناختی، مورد استفاده قرار می گیرد.

مشکلات روانشناختی می توانند از قبل وجود داشته باشند یا می تواند به عنوان علائم ثانویه آسیب ظاهر شوند. در هر صورت، این مشکلات باعث تشدید علائم جسمی بیمار و به خطر افتادن بهبود و درمان می شوند.

یک رویکرد جامع توانبخشی عصبی شامل یک تیم درمانی چند رشته ای است که از متخصصان رشته های مختلف تشکیل شده است. این رویکرد جامع و مشترک از مزیت مدیریت علائم و شناسایی اینکه چه موقع ممکن است یک روش درمانی خاص پاسخگو نباشد و استفاده از آن منع شده باشد، بهره می برد  – هدف نهایی در جهت بهبود بهزیستی بیماران و کمک به بیماران برای دستیابی به سطح مطلوب عملکرد است.

توانبخشی عصبی به عنوان نوعی از درمان اختلالات عصبی در اوایل قرن بیستم به شکل درمان فیزیکی و نورولوژیکی در نظر گرفته شد. این حیطه شامل تمریناتی برای اصلاح اختلال در عملکرد عضلات است. از آنجا که این نوع درمان در حال تکامل بود، روش های درمانی مختلفی به آن اضافه شد و تحقیقات در مورد بررسی مزایای تقویت عصبی به دنبال آسیب سیستم عصبی، شروع به ظهور کرد. (کار و شفرد، 2006).

از آن زمان تاکنون شواهدی از اثربخشی با استفاده از روشهای کنترل شده تصادفی مشاهده شده است. با این حال، این زمینه نیازمند تحقیقات بیشتری می باشد. مثلا در یک کارآزمایی کنترل تصادفی (RCT)، بیمارانی که مبتلا به مولتیپل اسکلروز پیشرونده بودند، به مدت چهار هفته در یک برنامه توان بخشی در بیمارستان شرکت کردند. در پایان برنامه چهار هفته، افرادی که در برنامه توانبخشی شرکت کرده بودند، در مقایسه با گروه کنترل، پیشرفتهای چشمگیری در معلولیت و ناتوانی نشان دادند.

در یک پیگیری 1 ساله، بیماران در بخش درمان، کاهش بیشتری در نمرات معلولیت و ناتوانی، و همچنین علائم کمتری از بیماری اسکلروز پیشرونده نسبت به بیماران در شرایط کنترل نشان دادند (Kesselring، 2009).

در RCT دیگر، بیماران مبتلا به از دست دادن توانایی حسی در سکته مغزی، در یک برنامه تفکیک درک حسی مبتنی بر یادگیری ادراکی، پیشرفت قابل توجهی در ظرفیت حسی نشان دادند، این پیشرفت در نمرات موجود در شاخص Somatosensory نشان داده شده است. (Carey، Macdonnell، و ماتیاس ، 2011).

 

انواع

 

مهمترین روشهای درمانی آنهایی هستند که به افراد کمک می کنند زندگی روزمره خود را با کمترین مشکل انجام دهند. این موارد شامل فیزیوتراپی، کاردرمانی، روانشناسی توانبخشی، گفتار، بینایی درمانی و روشهای درمانی متمرکز بر عملکرد روزانه و ادغام مجدد این افراد با جامعه است. تمرکز خاصی به بهبود تحرک و قدرت داده می شود، زیرا این برای استقلال شخص مهم است.

فیزیوتراپی شامل کمک به بیماران در بهبود توانایی اقدامات جسمی است که شامل: آموزش تعادل، آموزش راه رفتن و آموزش انتقال، بازآموزی عصبی و عضلانی و آب درمانی است. کاردرمانی به بیماران در فعالیتهای روزمره نیز کمک می کند. برخی از این موارد عبارتند از: آموزش ایمنی در منزل، آموزش شناختی حافظه، توجه، پردازش و عملکردهای اجرایی.

همچنین ممکن است شامل تقویت و تمرینات عصبی عضلانی و پیشرفت مهارت ادراکی بینایی باشد. روانشناسان توانبخشی و آسیب شناسان گفتاری به ارائه توانبخشی شناختی می پردازند و همچنین اهدافی دارند که بر آموزش در زندگی تأکید می کنند و باعث افزایش استقلال می شوند. گفتار و زبان درمانی شامل کمک به بیماران در زمینه ارتباطات و مقابله با تغییرات، که اغلب به طرز چشمگیری اتفاق می افتد، به ویژه در مواجهه با تغییر هویت خود در نتیجه سازگاری و تغییراتی که در اثر آسیب مغزی ایجاد می شود.

 

 

نقش فن آوری

 

در طول یک دهه گذشته با کمک علم و فناوری، ما بیشتر از گذشته با مغز انسان و عملکرد آن آشنا هستیم. توسعه در روشهای تصویربرداری عصبی، دامنه و نتیجه توانبخشی عصبی را تا حد زیادی افزایش داده است. در حال حاضر، دانشمندان در حال استفاده از فن آوری با توانبخشی عصبی برای بهبود چشمگیر در روش های درمانی برای بیماران دارای مشکلات سیستم عصبی هستند. به ویژه، استفاده از روباتیک در مهار عصبی روز به روز رایج تر می شود.

شبیه سازی واقعیت مجازی و بازی های ویدئویی یک روش تعاملی را در اختیار بیماران قرار می دهد تا ضمن حفظ ایمنی توسط درمانگران و پزشکان معالج، جنبه های مختلف زندگی و محیط خود را کشف و یاد بگیرند. این دستگاه ها و شبیه سازی ها به همراه سایر فن آوری های رباتیک، به بیمارانی که اخیراً دچار سکته مغزی، سایر آسیب های مغزی یا نخاعی شده اند، گزینه آموزش و فیزیوتراپی را خیلی زودتر از آنچه ممکن است غیر ممکن باشد، ارائه می دهند، بنابراین دوره بهبودی را کوتاه می کنند.

 

 

توانبخشی عصبی در بیماری پارکینسون

 

درمانهای توانبخشی در مرحله پیشرفته بیماری از اهمیت بالایی برخوردار می شوند و عمدتاً فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی را شامل می شوند. توان بخشی عصبی برای درمان علائم محوری مانند انجماد راه رفتن، هیپوفونی (هیپوفونی گفتار نرم است، که ناشی از عدم هماهنگی در عضله صوتی می باشد، این یک علامت رایج در بیماری پارکینسون است). دیسفاژی (دیسفاژی اصطلاح پزشکی برای مشکلات بلع است. برخی از افراد مبتلا به دیسفاژی در بلع مواد غذایی یا مایعات مشکل دارند، در حالی که برخی دیگر بلع آن ها کاملا مختل می شود.) بی ثباتی وضعیت (یک مشکل در تعادل یا ناپایداری وضعیتی یکی از علائم حرکتی اولیه بیماری پارکینسون (PD) است که معمولاً در اواخر بیماری بروز می کند). رویکرد توان بخشی عصبی هنگام بروز این علائم که پاسخ ضعیفی به دارو درمانی می دهند، بسیار حائز اهمیت است.

 

جهت اطلاعات بیشتر درباره خدماتی که جهت بهبود بیماری پارکینسون ارائه می شود، به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

 

منبع:

 

Neurorehabilitation in Parkinson’s disease

parkinsonddisease.net

 

به این مقاله امتیاز دهید