رنج بردن از آسیب مغزی تجربه بسیار ناخوشایندی است. و متأسفانه، اغلب مغز ما مانند سایر قسمتهای بدن از آسیب بهبود نمییابد.
برای افرادی که دچار آسیب مغزی تروماتیک شده و زنده می مانند، از نظر آماری 60 درصد احتمال بهبودی کامل و 25 درصد احتمال ناتوانی «درجه متوسط» وجود دارد. (منبع)
ناتوانی ها شامل طیفی از چالش های شناختی و رفتاری است. اینها آمار بسیار قابل توجهی هستند. بنابراین مهم است که تا آنجا که ممکن است در مورد مشکلاتی که آسیب های مغز می تواند ایجاد کند بیشتر بدانید.
شناسایی مشکلات رفتاری
افراد مبتلا به آسیب های مغزی ممکن است طیف وسیعی از مشکلات عصبی روانشناختی را به دنبال یک آسیب مغزی تروماتیک تجربه کنند. بسته به قسمتی از مغز که تحت تأثیر قرار گرفته و شدت آسیب، نتیجه برای هر فردی می تواند بسیار متفاوت باشد.
همانطور که هیچ دو مغزی شبیه هم نیستند، هیچ دو آسیبی نیز شبیه هم نیستند. کمبودهای فرد به دنبال آسیب مغزی کاملاً منحصر به فرد است، که پیش آگهی برای بهبودی را چالش برانگیز می کند.
برخی از مشکلات رفتاری رایج پس از آسیب مغزی:
تغییرات شخصیتی، نقص حافظه و قضاوت، عدم کنترل تکانش و تمرکز ضعیف همگی مسائل رایجی هستند. تغییرات رفتاری میتواند برای خانوادهها و مراقبانی که باید یاد بگیرند تکنیکهای ارتباطی خود را با شرایط جدید بیمار تطبیق دهند، استرسزا باشد.
در برخی موارد، توانبخشی شناختی و رفتاری در منزل یا به صورت سرپایی برای بازیابی مهارتهای خاص ضروری است. یک عصب روانشناس همچنین ممکن است در ارزیابی نقص های شناختی و مسائل رفتاری مفید باشد. با این حال، در درازمدت، هم فرد مبتلا به آسیب مغزی و هم هر یک از اعضای خانواده درگیر باید بررسی کنند که چه ترکیبی از استراتژیها برای بهبود مهارتهای عملکردی و رفتاری افراد آسیبدیده مغزی برای آنها بهتر عمل میکند.
تغییرات شخصیتی
نمود تشدید شده ویژگی های قبلی
حتی فردی که بهبودی پیدا می کند ممکن است دچار تغییرات شخصیتی شود. اعضای خانواده باید مراقب باشند که همیشه فرد آسیب دیده را با وضعی که “قبلا” بود مقایسه نکنند. تغییرات شخصیتی اغلب نمود اغراق آمیز ویژگی های فرد قبل از آسیب است.
تغییرات متفاوت با گذشته
برخی از تغییرات می توانند کاملاً متفاوت با قبل باشند. به عنوان مثال، ممکن است فرد مبتلا به آسیب مغزی قبلاً راحت، پرانرژی و متفکر بوده باشد. و اکنون به راحتی عصبانی شود، گوشه گیر شود و نتواند برای چیزی اشتیاق نشان دهد.
چه واکنشی باید نشان داد؟
با این وجود، سعی کنید کمبودهای فرد را مورد انتقاد یا مسخره قرار ندهید. این رفتار مطمئناً باعث می شود که فرد احساس ناامیدی، عصبانیت یا خجالت کند. همیشه سعی کنید به خاطر داشته باشید که رفتار فردی که دچار آسیب مغزی شده است. اگرچه به ظاهر عمدی یا عمدی است. اما به دلیل سلول های مغزی آسیب دیده به طور کامل تحت کنترل او نیست.
مشکلات حافظه
افراد مبتلا به آسیب های مغزی ممکن است مشکلات حافظه کوتاه مدت و/یا فراموشی مربوط به دوره های زمانی خاص را تجربه کنند. به طور کلی، اطلاعات قبل از آسیب راحت تر حفظ می شود.
در مقابل، یادگیری چیزهای جدید بزرگترین چالش را برای حافظه یا به خاطر سپردن ایجاد می کند. تکرار مداوم اطلاعات جدید، یا درگیری مکرر در یک فعالیت، برای قادر ساختن فرد به حفظ یادگیری مفید است. یادگیری در زمان واقعی (یا یادگیری در مورد چیزی در صورت نیاز) – با یک مشکل و پیامدهای واقعی – بسیار معنادارتر از صرفا بحث با بیمار در مورد حل یک مشکل یا موقعیت است.
توانایی تمرکز، کلید حل برخی از مشکلات حافظه کوتاه مدت است.
برای مشکلات حافظه چه کاری میتوان انجام داد؟
به حداقل رساندن عوامل حواس پرتی
عوامل حواس پرتی (مانند موسیقی، سر و صدا) را به حداقل برسانید. در هر زمان فقط روی یک کار تمرکز کنید. هر بار یک دستورالعمل را به او ارائه بدهید.
تمرین تکرار
اگر اختلال حافظه شدید است، بدون تحقیر، از فرد بخواهید نام شخص یا شیئی را بعد از شما تکرار کند.
یادداشت موارد مهم
در صورت امکان، از فرد بخواهید اطلاعات کلیدی (مانند قرار ملاقات ها، پیام های تلفنی، لیست کارهای خانه) را بنویسد.
حفظ روتین ها و روال ها
روتین ها را رعایت کنید. وسایل خانه را در همان مکان همیشگیشان بگذارید. از یک مسیر همیشگی برای پیاده روی به سمت مثلا ایستگاه اتوبوس استفاده کنید. تغییرات در محیط یا روالها برای فرد مبتلا به آسیب مغزی بسیار مخربتر است، زیرا آنها برای تطبیق اطلاعات جدید مشکل دارند.
مقابله با گم شدن
اگر بیمار با مشکل گم شدن رو به روست ، میتوانید روی درها برچسب بزنید یا درها را متفاوت رنگ کنید یا فلشهایی را برای نشان دادن مسیرها آویزان کنید. هنگام بیرون رفتن، ابتدا باید فرد را همراهی کرد تا مطمئن شوید مسیر برای او قابل درک است و می تواند تکرار شود. یک نقشه ساده را می توان از ایستگاه اتوبوس تا خانه ترسیم کرد. و مطمئن شوید که فرد همیشه آدرس و شماره تلفن اضطراری را همراه خود داشته باشد.
ایجاد ساختار
یک محیط ساختاریافته برای کمک به فرد مبتلا به آسیب مغزی برای یادگیری مجدد مهارت های اساسی ضروری است. یک برنامه منظم و مکتوب از فعالیت ها و تکرار و یادآوری آنچه که انتظار می رود، کارهای بعدی را آسان تر می کند. برنامه ممکن است به اندازه زمان لباس پوشیدن در صبح، آماده شدن برای خواب در شب، و زمان غذا خوردن و مصرف داروها مشخص و شفاف باشد.
فقدان احساس
پس از آسیب مغزی، فرد ممکن است پاسخهای احساسی مانند لبخند، خنده، گریه، عصبانیت یا اشتیاق نداشته باشد یا پاسخهای او نامناسب باشد. این مساله ممکن است به ویژه در مراحل اولیه بهبودی وجود داشته باشد.
اگر فرد پاسخ مناسبی به شما نشان نداد، سعی کنید آن را به خودتان نگیرید. مهمتر از همه، همیشه به یاد داشته باشید که این کار عمدی یا آگاهانه متوجه شما نیست، حتی اگر اینطور به نظر برسد. نتیجه آسیب به مغز و توانایی عملکردی آن است.
فرد را تشویق کنید تا لبخند شما را در موقعیتی طنزآمیز تشخیص دهد (یا اگر غمگین هستید گریه کند)، و به واکنش مناسب توجه کند.
نوسانات خلقی
در برخی موارد، آسیب عصبی پس از آسیب مغزی ممکن است باعث نوسانات عاطفی شود (نوسانات شدید خلق و خو یا واکنش های شدید به موقعیت های روزمره.) چنین واکنش های بیش از حدی می تواند گریه ناگهانی، طغیان عصبانیت یا خنده باشد.
درک این نکته مهم است که فرد کنترل خود را بر واکنش های عاطفی از دست داده است. کلید کنترل بیثباتی عاطفی، تشخیص غیرعمدی بودن این رفتار است.
نحوه برخورد با نوسانات خلقی
مراقبان باید رفتار آرام را الگوبرداری کنند و سعی کنند با واکنشهای رفتاری، انتقادی بیش از حد، مشاجرهکردن یا مطالبهگری استرس بیشتری را تحریک نکنند.
ابتدا سعی کنید با او به ارامی ارتباط برقرار کنید. سپس تلاش کنید شکاف را پر کنید تا به او کمک کنید تا آنچه را که در حال حاضر در حال رخ دادن است تشخیص دهد. نکته کلیدی کمک به فرد برای یادگیری مجدد رفتار (یا اصلاحات در آن رفتار) است. یادآوری این نکته مهم است که یادگیری مجدد رفتار یا تغییر در رفتار در واقع «یادگیری مجدد» نیست، زیرا این رفتارها الان جدید هستند و قبلا در این فرد وجود داشتند.
در راستای تکنیکهایی کار کنید که واکنشهای عاطفی که تحت کنترل فرد هستند را تقویت و حمایت میکنند و در عین حال به احساسات فعلی او احترام بگذارید. اگر رفتارهای عاطفی بیش از حد استرس زا، مشکل ساز، پرخاشگرانه یا خشن شد، از یک روانشناس کمک بگیرید.
در قسمت دوم این مطلب به رفتارهای پرخاشگرانه، نگرش خود محور و رفتار جنسی نامناسب در تجربه افراد پس از آسیب مغزی میپردازیم.
منابع:
https://www.aans.org/en/Patients/Neurosurgical-Conditions-and-Treatments/Traumatic-Brain-Injury#:~:text=Patients%20with%20moderate%20head%20injuries,to%2010%20percent%20of%20cases.
Family Caregiver Alliance
National Center on Caregiving
San Francisco, CA
https://www.caregiver.org/resource/coping-behavior-problems-after-brain-injury/
درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.