07136476172 - 09172030360 [email protected]

محققان تغییراتی را در بخش‌های مختلف مغز در مردان و زنان مبتلا به افسردگی شدید پیدا کردند. این یافته ها همچنین نشانگر زیستی خاصی را برای افسردگی در نمونه خون زنان نشان می دهد.

 

منبع: دانشگاه لاوال

 

خواهید خواند: مکانیسم بیولوژیکی متفاوت که اخیرا کشف شد. و تفاوت در افسردگی مردان و زنان را نشان

می دهد.

 

بر اساس مطالعه ای که امروز در Nature Communications منتشر شد. تیمی از دانشمندان دانشگاه لاوال ممکن است کشف کرده باشند که چرا افسردگی شدید زنان و مردان را متفاوت تحت تأثیر قرار می دهد.

 

محققان مغز افراد مبتلا به افسردگی را در زمان مرگ بررسی کردند و تغییراتی را در قسمت‌های مختلف مغز برای هر جنس کشف کردند. آنها همچنین یک نشانگر زیستی افسردگی بالقوه را در زنان شناسایی کردند.

یک پژوهش

 

کارولین منارد. استاد دانشکده پزشکی دانشگاه لاوال و محقق مرکز تحقیقات مغز CERVO. می‌گوید: «افسردگی بین زنان و مردان بسیار متفاوت است.» در زنان. این بیماری دو برابر بیشتر است. علائم متفاوت است و پاسخ به داروهای ضد افسردگی مانند مردان نیست. هدف ما این بود که بفهمیم چرا.»

 

در مطالعه قبلی. تیم کارولین منارد نشان داد که استرس اجتماعی طولانی مدت در موش‌های نر. سد خونی مغزی را که مغز را از گردش خون محیطی جدا می‌کند. ضعیف می‌کند. این تغییرات به دلیل از دست دادن پروتئینی به نام کلودین-5 بود و در هسته اکومبنس. بخشی از مغز که با پاداش و کنترل احساسات مرتبط است. مشهود بود. محققان همین موضوع را در مغز مردانی که در زمان مرگ از افسردگی رنج می‌بردند. دریافتند.

 

هنگامی که پروفسور منارد و تیمش آزمایش را روی موش های ماده تکرار کردند. متوجه شدند که تغییرات سد مغزی ناشی از دست دادن کلودین-5 در قشر جلوی مغز قرار دارد. یافته‌های آن‌ها زمانی که مغز زنانی را که در زمان مرگ از افسردگی رنج می‌بردند. بررسی کردند. با این حال. در مردان. سد خونی مغزی قشر جلوی مغز تحت تأثیر قرار نگرفت.

 

پروفسور منارد توضیح داد که قشر جلوی مغز در تنظیم خلق و خو. و همچنین در اضطراب و درک خود نقش دارد. در موش‌های نر با استرس مزمن و در مردان مبتلا به افسردگی. این بخش از مغز بدون تغییر بود. این یافته ها نشان می دهد که استرس مزمن بر اساس جنسیت. سد مغزی را به طور متفاوتی تغییر می دهد.

یک نشانگر

 

با بررسی بیشتر. محققان یک نشانگر خونی مرتبط با سلامت سد مغزی را کشف کردند. نشانگر. E-selectin محلول. یک مولکول التهابی است که در غلظت‌های بالاتر در خون موش‌های ماده تحت استرس یافت می‌شود. در نمونه خون زنان مبتلا به افسردگی نیز وجود دارد. اما در مردان وجود ندارد.

 

منارد می گوید: «امروزه. افسردگی هنوز از طریق پرسشنامه ها تشخیص داده می شود. گروه ما اولین گروهی است که اهمیت سلامت عصبی عروقی را در افسردگی نشان می دهد و E-selectin محلول را به عنوان نشانگر زیستی افسردگی پیشنهاد می کند

. این به طور بالقوه می تواند برای غربالگری و تشخیص افسردگی استفاده شود. همچنین می‌تواند برای اندازه‌گیری اثربخشی درمان‌های موجود در حال توسعه استفاده شود. اما ابتدا. مطالعات بالینی کوهورت بزرگ باید برای تایید قابلیت اطمینان بیومارکر انجام شود. این پیشرفت‌ها بدون افراد و خانواده‌هایی که به بانک مغز داگلاس بل کانادا و بانک امضا در مونترال کمک مالی می‌کنند ممکن نبود.

 

افسردگی

 

افسردگی یک بیماری شایع در سرتاسر جهان است که حدود 3.8 درصد از جمعیت. شامل 5.0 درصد در میان بزرگسالان و 5.7 درصد در میان بزرگسالان بالای 60 سال به آن مبتلا هستند. تقریباً 280 میلیون نفر در جهان افسردگی دارند. افسردگی با نوسانات خلقی معمولی و پاسخ های عاطفی کوتاه مدت به چالش های زندگی روزمره متفاوت است.

 

به خصوص زمانی که افسردگی مکرر و با شدت متوسط ​​یا شدید باشد. ممکن است به یک وضعیت سلامتی جدی تبدیل شود. این می تواند باعث شود که فرد مبتلا به شدت رنج بکشد و در محل کار. مدرسه و خانواده عملکرد ضعیفی داشته باشد. در بدترین حالت. افسردگی می تواند منجر به خودکشی شود. سالانه بیش از 700000 نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست می دهند. خودکشی چهارمین عامل مرگ و میر در بین 15 تا 29 سال است.

اگرچه درمان های شناخته شده و موثری برای اختلالات روانی وجود دارد. اما بیش از 75 درصد از مردم در کشورهای با درآمد کم و متوسط ​​هیچ درمانی دریافت نمی کنند. موانع مراقبت موثر شامل کمبود منابع. فقدان ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی آموزش دیده و انگ اجتماعی مرتبط با اختلالات روانی است. در کشورهایی با هر سطح درآمدی. افرادی که افسردگی را تجربه می کنند اغلب به درستی تشخیص داده نمی شوند و دیگرانی که این اختلال را ندارند اغلب به اشتباه تشخیص داده می شوند و داروهای ضد افسردگی تجویز می شوند.

 

علائم و الگوها

 

در طول یک دوره افسردگی. فرد در بیشتر روز. تقریبا هر روز. حداقل به مدت دو هفته. خلق افسرده (احساس غمگینی. تحریک پذیری. پوچی) یا از دست دادن لذت یا علاقه به فعالیت ها را تجربه می کند. چندین علامت دیگر نیز وجود دارد که ممکن است شامل تمرکز ضعیف. احساس گناه مفرط یا کم ارزش بودن. ناامیدی نسبت به آینده. افکار در مورد مردن یا خودکشی. اختلال در خواب. تغییر در اشتها یا وزن. و احساس خستگی خاص یا پایین بودن انرژی.

 

در برخی زمینه های فرهنگی. برخی افراد ممکن است تغییرات خلقی خود را با سهولت بیشتری به شکل علائم بدنی (مانند درد. خستگی. ضعف) بیان کنند. با این حال. این علائم فیزیکی به دلیل بیماری دیگری نیست.

در طول یک دوره افسردگی. فرد با مشکلات قابل توجهی در عملکرد شخصی. خانوادگی. اجتماعی. آموزشی. شغلی و/یا سایر زمینه‌های مهم عملکردی مواجه می‌شود.

 

بسته به تعداد و شدت علائم و همچنین تأثیر بر عملکرد فرد. یک دوره افسردگی را می توان به عنوان خفیف. متوسط ​​یا شدید طبقه بندی کرد.

 

الگوهای مختلفی از اختلالات خلقی وجود دارد که عبارتند از:

 

  •     اختلال افسردگی تک قسمتی. به معنای اولین و تنها دوره فرد)؛
  •     اختلال افسردگی مکرر. به این معنی که فرد سابقه حداقل دو دوره افسردگی را دارد. و
  •     اختلال دوقطبی. به این معنی که دوره‌های افسردگی با دوره‌هایی از علائم شیدایی. که شامل سرخوشی یا تحریک‌پذیری. افزایش فعالیت یا انرژی. و علائم دیگر مانند افزایش پرحرفی. افکار مسابقه‌ای. افزایش عزت نفس. کاهش نیاز به خواب. حواس‌پرتی و تکانشگری است. متناوب می‌شود. رفتار بی پروا

https://neurosciencenews.com/depression-sex-differences-19899/

https://www.who.int/careers/internship-programme/frequently-asked-questions

افسردگی! کلیدی جدید برای درمان.

سردردهای افسردگی، هرآنچه باید بدانید

به این مقاله امتیاز دهید