افسردگی می تواند دلایل زیادی داشته باشد که همه آنها پیچیده هستند و درک آنها دشوار است. در برخی موارد، احساس افسردگی میتواند به وضوح با تجربهای در زندگی شخصی، مانند یک فقدان غمانگیز یا یک رویداد خشونتآمیز مرتبط باشد.
سایر افراد ممکن است آگاه باشند که سابقه خانوادگی بیماری روانی دارند و در نتیجه ممکن است با تشخیص افسردگی غافلگیر نشوند.
با این حال، برخی از افراد افسرده می شوند و دلیل آن را نمی دانند. آنها ممکن است احساس کنند “دلیلی” برای افسردگی ندارند. به خصوص اگر زندگی خود را در مقایسه با دیگران “خوب” یا “راحت” بدانند.
تلاش برای توضیح یا توجیه احساسشان می تواند افسردگی را بدتر کند. و ممکن است افراد را از دریافت درمان لازم باز دارد.
تجربه زندگی با افسردگی
فردی که از سلامت جسمانی خوبی برخوردار است، شاغل است، خانه ای امن برای زندگی دارد، پول کافی برای مراقبت از خود و خانواده اش، دوستان حامی و سرگرمی های خود را دارد، ممکن است برای درک اینکه چرا دائماً احساس غمگینی، عصبانیت یا تحریک پذیری می کند دچار مشکل شود.
در نبود یک «محرک» واضح مانند مرگ یکی از عزیزان، طلاق یا از دست دادن شغل، ممکن است احساس کنند که احساس افسردگی برایشان منطقی نیست.
درک فرد از افسردگی
وجود این چیزها در زندگی آنها ممکن است باعث شود فرد احساس کند که “حق” ناراضی بودن را ندارد. اگر خانواده فردی سابقه افسردگی نداشته باشد، ممکن است تصور کنند که به این معنی است که نمی توانند از نظر ژنتیکی مستعد ابتلا باشند.
به همین ترتیب، یک فرد ممکن است به دوران کودکی خود نگاه کند و اگر رویداد خاصی را پیدا نکند که افسردگی را که در بزرگسالی تجربه میکند «توجیه» کند، گیج و نگران شود.
وقتی متوجه می شوند که اطرافیانشان افسردگی را تجربه نکرده اند، ممکن است احساس تنهایی کنند. آنها ممکن است شروع به نگرانی کنند که اگر غمگین یا ناراحت به نظر برسند دیگران فکر می کنند قدر آنچه را دارند نمی دانند. آنها ممکن است نگران باشند که برای دیگران سربار باشند.
نگرانی در مورد برچسب خوردن
آنها ممکن است نگران این باشند که رئیسشان اگر بداند افسردگی دارند، آنها را قادر به انجام کارشان نداند. هنگامی که جوانان در مدرسه افسرده هستند، ممکن است به اشتباه به آنها برچسب “تنبل” زده شود یا به آنها گفته شود که “به اندازه کافی تلاش نمی کنند”.
وقتی یک فرد مبتلا به افسردگی این حرف ها را به خودش میگیرد و باور میکند، ممکن است به این باور برسد که باهوش یا توانا نیست.
در روابط عاطفی
در روابط، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است در مورد تجربیات خود صحبت نکنند، زیرا می ترسند دیگران آنها را درک نکنند. آنها ممکن است نگران باشند که همسر، خانواده و دوستانشان علاقه شان را به آنها از دست بدهند. آنها ممکن است بترسند افرادی که بهشان اهمیت می دهند آنها را به خاطر احساساتی که دارند سرزنش کنند.
این افراد همچنین ممکن است نگران باشند که اگر عزیزانشان نتوانند کمکی کنند، خود را سرزنش کنند، که می تواند باعث شود فردی که افسرده است احساس گناه کند یا مثل یک سربار باشد.
دلایل دیگری که مردم آنچه را که احساس می کنند پنهان می کنند
والدینی که افسردگی را تجربه می کنند ممکن است نگران این باشند که چگونه فرزندان یا خانواده می توانند تحت تأثیر قرار بگیرند. حتی ممکن است ترس این را داشته باشند که در صورت اعتراف به داشتن احساس افسردگی، به عنوان والدینی «ناشایست» دیده شوند.
فشار برای «توجیه» افسردگی میتواند طاقتفرسا باشد، اما این ضرب المثل قدیمی را به خاطر بسپارید که «نمیتوانید کتاب را از روی جلد آن قضاوت کنید». آن گونه که زندگی شخص دیگری به نظر می رسد ممکن است تمام حقیقت را نشان ندهد.
پنهان کردن احساسات واقعی
افرادی که افسرده هستند ممکن است سخت تلاش کنند تا احساسات واقعی خود را پنهان کنند. از بیرون، آنها ممکن است بدون مشکل به نظر برسند و حتی طوری رفتار کنند که انگار احساس خوبی دارند و همه چیز خوب است.
چه خودتان افسردگی را تجربه کنید یا کسی که برایتان اهمیت دارد افسردگی داشته باشد، بازنگری در مورد نحوه تفکر خود در مورد این بیماری می تواند مفید باشد. به جای تمرکز بر دلایل (که ذهنی و نسبی هستند) با تمرکز بر علل افسردگی (که توسط حقایق پشتیبانی می شود) شروع کنید.
اهمیت تمرکز بر «علت» نه «دلیل»
محققان هنوز در حال کشف مکانیسم های مختلفی هستند که باعث افسردگی می شوند. دلایل زیادی وجود دارد و در بیشتر موارد، ترکیبی از عواملی است که در نهایت باعث افسردگی فرد می شود.
برخی از علل شایع افسردگی
برخی از عوامل موثر در افسردگی عبارتند از:
شیمی مغز:
مکانیسم شیمیایی افسردگی به خوبی درک نشده است، اما محققان می دانند که عدم تعادل مواد شیمیایی مغز به نام انتقال دهنده های عصبی می تواند در هر کسی اتفاق بیفتد، حتی در غیاب یک “محرک” آشکار.
عوامل خطرساز غیر قابل تغییر:
برخی از تأثیرات، مانند ساختار مغز، استعداد ژنتیکی، و قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی، چیزی نیست که فرد بتواند آن را کنترل کند.
شاید این مطلب هم برایتان جالب باشد:
عوامل خطرساز غیر قابل تغییر:
عوامل خطرسازی که در دسته انتخاب های سبک زندگی قرار می گیرند، قابل تغییر در نظر گرفته می شوند. اما میزانی که یک فرد می تواند این کار را انجام دهد به توانایی او و میزان حمایتی که میشود، بستگی دارد.
افسردگی می تواند کنترل عواملی که ممکن است در بروز افسردگی نقش داشته باشند، مانند مصرف مواد یا رژیم غذایی، بسیار چالش برانگیزتر کند.
همانقدر که افسردگی یک بیماری روانی است، می تواند جسمی هم باشد. علائمی مانند درد مزمن و خستگی میتواند تغییرات سبک زندگی مانند ورزش را برای افراد دشوار کند، حتی اگر بخواهند و معتقد باشند که میتوانند کمک کننده باشد.
بیشتر بدانید:
آیا افسردگی قابل مدیریت و درمان است؟
اگر با هر یک از این انواع افسردگی دست و پنجه نرم میکنید، بدانید که درمان ممکن و در دسترس است. برای اطلاعات بیشتر واحد افسردگی انستیتو سلامت مغز دانا را ببینید یا با کارشناسان تماس بگیرید.
منابع:
- National Institute of Mental Health. Depression basics.
- Aan Het Rot M, Mathew SJ, Charney DS. Neurobiological mechanisms in major depressive disorder. CMAJ. 2009;180(3):305-313. doi:10.1503/cmaj.080697
- Zimmermann JJ, Tiellet Nunes ML, Fleck MP. How do depressed patients evaluate their quality of life? A qualitative study. J Patient Rep Outcomes. 2018;2(1):52. doi:10.1186/s41687-018-0076-z
- Cuijpers P, Sijbrandij M, Koole SL, Andersson G, Beekman AT, Reynolds CF 3rd. Adding psychotherapy to antidepressant medication in depression and anxiety disorders: a meta-analysis. World Psychiatry. 2014;13(1):56-67. doi:10.1002/wps.20089
- American Psychiatric Association. What is electroconvulsive therapy (ECT)?
- National Institute of Mental Health. Brain stimulation therapies.
.
درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.