تحقیقات نشان می دهد که ضرب المثل “آنچه تو را نکشد، قوی ترت می کند” می تواند در مورد سلامت روان افرادی که از حوادث فاجعه بار جان سالم به در برده اند، دور از واقعیت باشد.
بلایای طبیعی و نمرات سلامت روان پایینتر
بر اساس مطالعهای که در مجله Natural Hazards منتشر شده است، افرادی که مکرراً در معرض بلایای طبیعی قرار گرفتهاند، در مقایسه با سطح مورد انتظار، نمرات سلامت روان پایینتری داشتند.
دکتر گرت سانسوم، سرپرست تیم تحقیق، استادیار پژوهشی در بخش بهداشت محیطی و شغلی در دانشکده بهداشت عمومی در دانشگاه A&M تگزاس در کالج استیشن، می گوید: این یافته ها در مورد بلایای بزرگ و سلامت روان، آنچه را که در مطالعات قبلی دیده شده است تأیید می کند.
ما متوجه شدیم اگر مردم خطرات بیشتری را تجربه کنند، به خصوص در طول 5 یا 10 سال، سلامت روان آنها در طول زمان کاهش می یابد. این غیر عادی نیست، دکتر سانسوم میگوید: «این یک واکنش طبیعی است و کمک گرفتن برای آن باید تشویق شود.»
این مطالعه سطح انرژی، خلق و خوی شرکت کنندگان و تعامل با دیگران را مورد بررسی قرار داد
از سال 2000 تا 2020، ایالت تگزاس 33 مورد فاجعه بزرگ را طبق آمار آژانس مدیریت اضطراری فدرال (FEMA) تجربه کرده است. محققان بر روی افراد منطقه هیوستون تمرکز کردند، شهری که با طوفان، آب و هوای زمستانی سخت، خشکسالی، سیل و همچنین حوادث فاجعه بار انسانی مانند انفجارها و انتشار مواد شیمیایی در تاسیسات صنعتی مجاور آسیب دیده است.
محققین از یک نظرسنجی سلامت 12 موردی برای جمعآوری اطلاعات در مورد تأثیرات قرار گرفتن در معرض برای ارزیابی تغییرات در طول زمان استفاده کردند و یک امتیاز ترکیبی برای سلامت روانی (MCS) و جسمی (PCS) ایجاد کردند. این پرسشنامه شامل مواردی در مورد سطح انرژی، خلق و خو و تمایل به تعامل با دیگران بود.
اکثر 1094 شرکت کننده گزارش دادند که در طول پنج سال گذشته حوادث خطرناک زیادی را تجربه کرده اند. تقریباً همه شرکت کنندگان (96 درصد) طوفان، سیل و آتش سوزی را تجربه کردند، 87 درصد نشت مواد شیمیایی را تجربه کردند و 80 درصد از طریق گردباد آسیب دیدند.
محققان دریافتند که وقتی افراد در طول پنج سال گذشته دو یا چند رویداد خطرناک را پشت سر گذاشتند، میانگین سلامت روانی یا MCS آنها کمتر از سطح نرمال مورد انتظار بود. علاوه بر این، آنها دریافتند که هر چه افراد تجربه بیشتری در مورد رویدادهای خطرناک داشته باشند، سلامت روان آنها پایین تر است.
آیا این نتایج بعد از بلایای طبیعی قابل انتظار نبود؟
Sansom میگوید، نکته مهم در اینجا این است که پس از یک رویداد خطرناک، مشکلات سلامت روان معمول و طبیعی است. «بسیاری از مردم ترجیح میدهند به دنبال مراقبتهای سلامت روان نباشند، معمولاً به دلیل انگی که دیگران به آن ها میزنند. اگرچه این قبح در سالهای اخیر کاهش یافته است، اما همچنان وجود دارد.»
سانسوم میگوید: مردم باید بدانند که اگر به کمک نیاز داشته باشند، جستجوی برای مراقبتهای سلامت روان طبیعی است و میتواند برای آنها و خانوادههایشان مفید باشد.
Sansom همچنین معتقد است که این یافته ها باید توسط مقامات بهداشت عمومی استفاده شود. سلامت روان اغلب در واکنش به مواجهه با خطر و آماده شدن برای آن نادیده گرفته می شود. سانسوم میگوید: سازمانها و جوامع باید برای ارائه کمک و حمایت از سلامت روان پس از این نوع رویدادها تلاش کنند.
احساس اضطراب یا افسردگی پس از یک بلای طبیعی، طبیعی است!
استیون اسکاگین، استادیار و روانپزشک در Atrium Health Wake Forest Baptist ، در کارولینای شمالی، میگوید: تحقیقات زیادی در مورد آنچه که هنگام وقوع یک بلای طبیعی برای مردم اتفاق میافتد، انجام شده است.
دکتر اسکاگین میگوید: در روزها یا ساعتها قبل از وقوع یک بلای طبیعی مانند طوفان یا سیل، وقتی مردم انرژی و تلاش خود را بسیج میکنند، آدرنالین بالا میرود.
او می گوید: «سپس فاجعه رخ می دهد و مرحله بازسازی آغاز می شود. حدود شش ماه تا یک سال پس از فاجعه، ما شاهد نرخ بالاتر افسردگی و اضطراب هستیم.»
این مطلب را از دست ندهید: روش های نوین در درمان افسردگی
اگرچه همهگیری کرونا با یک بلای طبیعی متفاوت است، اما بر سلامت روان تأثیر میگذارد
اسکاگین میگوید: این بیماری همهگیر برخلاف یک فاجعه طبیعی است، تا حدی به این دلیل که آغاز و پایان روشنی وجود ندارد. “هیچ اخطاری از قبل برای آماده سازی ما وجود نداشت و هیچ ضربه واضحی وجود نداشت. اسکاگین میگوید که این امر همچنان میآید و میرود، میآید و میرود، میآید و میرود، که اثراتش بر سلامت روان را تشدید کرده است.
او میگوید: ما میبینیم که کورتیزول افراد، که یک هورمون استرس است، برای مدت طولانی بالا میماند و میدانیم که در طول زمان از نظر جسمی، عاطفی، اجتماعی و معنوی بر روی بدن شما تأثیر میگذارد.
اسکاگین می گوید: رویکرد مقاوم بودن و تلاش برای قوی بودن همیشه در چنین زمانی لزوماً بهترین رویکرد نیست. او میگوید: «تروما تأثیرات خاص خود را بر مغز دارد و ما باید به این تأثیرات توجه کنیم نه اینکه فقط تلاش کنیم تا خود معضل از بین برود.»
چه باید کرد؟
اسکاگین میگوید، رویکرد سالمتر این است که آنچه را که بر شما میگذرد نام ببرید و از آنچه در بدن و ذهنتان میگذرد آگاه باشید. او می گوید: در صورت نیاز با عزیزان خود صحبت کنید یا حتی به دنبال یک متخصص سلامت روان باشید.
سانسوم نگرانی خود را برای سلامت روان مردم در طول همهگیری نشان میدهد. ما دادههای این مطالعه را بلافاصله قبل از همهگیری جمعآوری کردیم. ما نگران هستیم که در حال حاضر مشکلات سلامت روانی که ما متوجه شدهایم در نتیجه همه گیری کرونا تشدید خواهد شد.
شما قوی تر و توانمندتر از آنچه فکر میکنید هستید. اگر احساس می کنید گیر افتاده اید، انستیتو سلامت مغز دانا پشتیبانی را برای مبارزه با تمام چالش های سلامت روان شما ارائه می دهد. همکاران فوقالعاده ما متشکل از درمانگران و متخصصان سلامت میتوانند به شما کمک کنند تا از افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان ناشی از بلایای طبیعی و همهگیری کرونا خلاص شوید و به زندگی خود بازگردید. ما انواع مختلفی از مداخلات را ارائه می دهیم تا شما احساس راحتی کنید و بهترین احساس را داشته باشید.
برای کسب اطلاعات بیشتر واحد علوم اعصاب رفتاری (اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات خلقی-رفتاری) را در سایت ما ببینید یا با کارشناسان تماس بگیرید.
درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.