تنش بین خود درونی و بیرونی ما در دنیای مدرن متداول است. هر کدام از ما هر روز در جهات مختلفی کشیده می شویم و اقدامات و رفتارهای ما همیشه با ارزش های اصلی ما همسو نیست.
با این وجود، آگاهی از خود درونی و چگونگی توازن با خود درونی، پایه و اساس سلامت روانشناختی و جسمی ما است. به همین دلیل این جنبه مهمی است که باید هنگام کار بر روی یک تعادل خوب در زندگی خود به آن توجه کنیم.
خود بیرونی
بیشتر ما بسته به آنچه در هر مجموعه شرایط انتظار داریم، جوانب مثبت و منفی را در به اشتراک گذاشتن احساسات واقعی خود بررسی می کنیم. خود بیرونی ما همان چیزی است که به جهانیان ارائه می دهیم و معمولاً سعی می کنیم آن را اصلاح کنیم تا بهترین ها را منعکس کند.
خود بیرونی عموماً مربوط به موارد مادی است، مانند نحوه ارائه خود (مو، لباس و غیره) ، و همچنین گروه هایی که شما به آنها تعلق دارید یا شخصیت هایی را که ترسیم می کنید. خود بیرونی شما وقت خود را صرف مقابله با خواسته های مدرسه، محیط کار، زندگی در خانه و سایر حواس پرتی های دنیای واقعی می کند که هر روز تجربه می کنید. این دنیای خارجی می تواند مطالبه گر باشد و باعث می شود زمان کمی برای شما در نظر بگیرد که آیا آنچه در خارج از زندگی شما اتفاق می افتد مطابقت دارد با آنچه در نهایت می خواهید در درون باشید.
خود درونی
در مقابل با خود بیرونی، خود باطنی چیزی است که نمی توان دید: احساسات، شهود، ارزش ها، اعتقادات، شخصیت، افکار، احساسات، خیالات، معنویت، تمایل و هدف. یک درون قوی به معنای این است که شما با احساسات خود به خوبی کنار می آیید، خودآگاه هستید، دارای وضوح و حس خوبی از ارزشهای خود هستید و در زندگی هدف را احساس می کنید. همچنین این بدان معناست که شما می توانید در مقابل ناسازگاری از دنیای بیرونی آرامش خود را حفظ کنید و مقاوم باشید.
تعارض بین خود درونی و بیرونی
مشکلات از زمانی شروع می شوند که خود درونی و خود بیرونی در تعارض یا خارج از تعادل باشند. در ساده ترین اصطلاحات آن، تعارض بین خود درونی و بیرونی به عدم تطابق اشاره دارد: شما جور دیگری فکر می کنید اما به نحو دیگری عمل می کنید.
هرچه درگیری بیشتر باشد، تفاوت بین آنچه که در درون معتقد هستید درست است و آنچه که خود بیرونی انجام می دهد گسترده تر است. این درگیری در نهایت باعث ایجاد استرس می شود که می تواند به ذهن، بدن و عملکرد شناختی آسیب برساند.
غالباً این تعارض به دلیل گذراندن زمان کم در نظر گرفتن خود درونی ایجاد می شود. چه مقدار از زمان شما “متعلق به خود هستید”، فقط در تلاش هستید تا خواسته های روزانه را برطرف کنید، بدون اینکه در نظر بگیرید که آیا اعمال و رفتارهای شما مطابقت دارد با خود درونی شما و آنچه که فکر می کنید؟
درگیری بین این دو می تواند منجر به استرس شود و همین امر شما را در برابر بیماری آسیب پذیرتر می کند. عملکرد روزانه شما نیز ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد. ممکن است در بیرون احساس موفقیت کنید اما در داخل این احساس را نداشته باشید. هنگامی که این اتفاق می افتد، شما همچنین ممکن است در معرض خطر برای رفع سریع درد خود قرار بگیرید، مانند روی آوردن به مواد مخدر یا الکل.
یکی از راه های تشخیص اینکه درگیری بین خود درونی و بیرونی شما وجود دارد، شناسایی شکاف بین ارزش های واقعی و رفتارههای بیرونی است.
لحظه ای متوقف شوید و ارزش های اصلی خود را لیست کنید. اینها ممکن است مواردی مانند اعتقاد به ارزش صداقت، دوستی، کمک و غیره باشد.
اکنون، لیستی از فعالیتهایی را که هر روز انجام می دهید تهیه کنید که مطابق با آن ارزش ها باشد.
سرانجام، به دنبال ارزشهایی باشید که اقدامات کمی برای حمایت از آنها داشته اید. اینجاست که درگیری خود را پیدا خواهید کرد. اگر برای دوستی ارزش قائل هستید اما هر روز را به تنهایی می گذرانید، این نشان دهنده تعارض بین ارزشهای شما (درونی درونی) و اعمال شما (خود بیرونی) است.
متعادل کردن خود درونی و بیرونی
پس از شناسایی نقاط مشکل ساز در زندگی، وقت آن است که با هدف ارتباط با خود درونی، سکوت کردن خود بیرونی را شروع کنید. لحظه به لحظه تمرکز کنید و به محض گذراندن روز خود به افکار خود گوش فرا دهید.
اگر هنوز احساس تعارض دارید، این مسئله را در نظر بگیرید که آیا برای رفع این مسائل نیاز به ایجاد تغییر در زندگی دارید. شاید یک شغل جدید، تغییر رابطه یا پایان دوستی ها مناسب باشد. فقط شما می دانید که چه تغییرات خاصی می تواند به همسویی شما با درون واقعی خود کمک کند.
در حالی که فکر می کنید چه تغییراتی را باید ایجاد کنید، ممکن است سؤالات زیر را از خود بپرسید:
چه چیزی را بیشتر می خواهید در زندگی دنبال کنید؟ آیا این مطابق آنچه شما انجام می دهید هست؟
آیا در پایان زندگی، در مورد انتخابهای خود احساس خوبی خواهید داشت؟
آیا زندگی فعلی شما را ملزم به خنثی کردن ارزشهای عمیق نگه می دارد؟
به شکافهایی که در بخش قبلی مشخص کردید، بازگردید و از بزرگترین آنها شروع کنید. از خود بپرسید که برای متعادل کردن خود درونی، چه تغییراتی را باید انجام دهید.
به عنوان مثال، ممکن است یک نفر تغییر موقعیت شغلی یا کاهش ساعات کار برای گذراندن وقت بیشتر با خانواده را انتخاب کند. ممکن است شخص دیگری زمینه کاری خود را تغییر دهد.
ممکن است پی ببرید که فقط تغییرات ساده باید انجام شود، وقت برای صحبت و گوش دادن به دیگران، به جای اینکه همیشه عجله داشته باشید. بعضی اوقات اختلافات بین خود و درونی ما چندان بزرگ نیست و خیلی به آن توجه نمی کنیم.
اگر با یک درگیری بین خود درونی و بیرونی دست و پنجه نرم می کنید، این می تواند بازتاب کننده یک مشکل اساسی بهداشت روان باشد. اگر مراحل بالا برای آشتی دادن مشکلات پیش آمده مؤثر نیست ، در نظر بگیرید که با پزشک یا متخصص مراجعه کنید تا منشأ درگیری شما پیدا شده و از طریق درمان مناسب آن را برطرف کنید.
برای اطلاعات بیشت به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبع:
VeryWellMind
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.