“من حتی آنچه را که خوانده ام به خاطر نمی آورم”: افراد هنگام استفاده از رسانه های اجتماعی وارد “وضعیت تجزیه ای” می شوند. محققان بررسی میکنند که چرا وقتی در پستهای رسانههای اجتماعی غرق میشویم، به دنیای اطرافمان توجه نمیکنیم.
منبع: دانشگاه واشنگتن
گاهی اوقات وقتی در حال خواندن یک کتاب خوب هستیم، انگار به دنیای دیگری منتقل میشویم و دیگر به آنچه در اطرافمان است توجه نمیکنیم.
محققان دانشگاه واشنگتن تعجب کردند که آیا افراد هنگام گشت و گذار در رسانههای اجتماعی به وضعیت مشابهی از گسستگی وارد میشوند و آیا این توضیح میدهد که چرا کاربران ممکن است پس از صرف زمان زیادی برای برنامه مورد علاقهشان احساس خارج از کنترل کنند.
این تیم نحوه تعامل شرکتکنندگان با یک پلتفرم مشابه توییتر را مشاهده کرد تا نشان دهد که برخی از افراد در حین پیمایش فاصله میگیرند. محققان همچنین استراتژیهای مداخلهای را طراحی کردند که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی میتوانند از آن برای کمک به افراد برای حفظ کنترل بیشتر بر تجربیات آنلاین خود استفاده کنند.
این گروه پروژه را در 3 می در کنفرانس CHI 2022 در نیواورلئان ارائه کرد.
آماندا باگان، نویسنده اصلی، دانشجوی دکترای UW در دانشکده علوم و مهندسی کامپیوتر پل جی آلن، گفت: من فکر میکنم مردم در مورد استفاده از رسانههای اجتماعی شرم زیادی را تجربه میکنند.
یکی از چیزهایی که من در مورد چارچوب بندی «انفکاک» به جای «اعتیاد» دوست دارم این است که روایت را تغییر می دهد. به جای: «من باید بتوانم خودکنترلی بیشتری داشته باشم»، بیشتر شبیه این است: «همه ما به طور طبیعی در طول روز به جهات مختلفی از هم جدا میشویم – چه خیالپردازی و چه در اینستاگرام، ما دیگر به آنچه در اطرافمان میافتد توجه نمیکنیم. “”
انواع مختلفی از تفکیک وجود دارد، از جمله تفکیک مبتنی بر تروما و تفکیک روزمره مرتبط با فاصله گرفتن یا تمرکز شدید روی
یک کار.
Baughan برای اولین بار این ایده را برای مطالعه جداسازی روزمره و استفاده از رسانههای اجتماعی در روزهای اولیه قرنطینه COVID-19 به وجود آورد، زمانی که مردم توصیف میکردند که چقدر برای گذراندن وقت خود در تلفنهایشان غرق شدهاند.
باگان گفت: «تفکیک با جذب کامل در هر کاری که انجام میدهید تعریف میشود. “اما مردم فقط متوجه می شوند که در گذشته از هم جدا شده اند. بنابراین وقتی از گسستگی خارج میشوید، گاهی این احساس به وجود میآید: چگونه به اینجا رسیدم؟ مثل زمانی است که مردم در شبکه های اجتماعی متوجه می شوند: “اوه خدای من، 30 دقیقه چگونه گذشت؟ من فقط می خواستم یک اعلان را بررسی کنم.»
این تیم اپلیکیشنی به نام Chirp را طراحی و ساخت که به حسابهای توییتر شرکتکنندگان متصل بود. از طریق Chirp، لایکها و توییتهای کاربران در پلتفرم رسانههای اجتماعی واقعی ظاهر میشوند، اما محققان میتوانند تجربه افراد را کنترل کنند، ویژگیهای جدید یا نظرسنجیهای پاپ آپ سریع اضافه کنند.
یکی از سوالاتی که داشتیم این بود: اگر یک پلتفرم رسانه اجتماعی را بازسازی کنیم تا همچنان آنچه را که مردم در مورد آن دوست دارند ارائه دهد، اما با هدف صریح کنترل زمان و توجه کاربر برای کاربر طراحی شده باشد، چه اتفاقی میافتد؟ الکسیس هینیکر، نویسنده ارشد، استادیار دانشکده اطلاعات UW گفت.
“تجربه یک کاربر با این برنامه بازطراحی شده چگونه با تجربه آنها از وضعیت موجود در طراحی رفاه دیجیتال، یعنی افزودن
مکانیزم قفل خارجی یا تایمر برای کنترل استفاده از آنها، مقایسه می شود؟”
محققان از 43 کاربر توییتر از سراسر ایالات متحده خواستند تا به مدت یک ماه از Chirp استفاده کنند. برای هر جلسه، پس از سه دقیقه، کاربران کادر محاورهای را مشاهده میکنند که از آنها میخواهد در مقیاسی از یک تا پنج میزان موافقت خود را با این جمله ارزیابی کنند: «در حال حاضر از Chirp استفاده میکنم بدون اینکه واقعاً به کاری که انجام میدهم توجه کنم.» کادر محاوره ای همچنان هر 15 دقیقه ظاهر می شود.
Baughan گفت: “ما از رتبه بندی آنها به عنوان راهی برای اندازه گیری تفکیک استفاده کردیم.” “این تجربه واقعاً جذب شدن و عدم توجه به آنچه در اطراف شما است، یا حرکت در تلفن خود بدون توجه به کاری که انجام می دهید را به تصویر می کشد.”
در طول ماه، 42٪ از شرکت کنندگان (18 نفر) حداقل یک بار با آن بیانیه موافق یا کاملاً موافق بودند. پس از یک ماه، محققان با 11 شرکت کننده مصاحبه های عمیق انجام دادند. هفت تجربه تفکیک را در حین استفاده از Chirp توصیف کردند.
علاوه بر دریافت نظرسنجی تفکیک در حین استفاده از Chirp، کاربران استراتژیهای مداخله متفاوتی را تجربه کردند.
محققان استراتژی ها را به دو دسته تقسیم کردند: تغییرات در طراحی اپلیکیشن (مداخلات داخلی) و تغییرات گسترده تر که مکانیسم های قفل و تایمرهایی را که اکنون در دسترس کاربران هستند تقلید می کند (مداخلات خارجی).
در طول ماه، شرکت کنندگان یک هفته بدون مداخله، یک هفته فقط با مداخلات داخلی، یک هفته فقط با مداخلات خارجی و یک هفته را با هر دو سپری کردند.
هنگامی که مداخلات داخلی فعال شد، شرکتکنندگان این پیام را دریافت کردند که «همه شما گرفتار هستید!» زمانی که همه توییت های جدید را دیده بودند، پیام دادند. مردم همچنین باید حسابهایی را که دنبال میکردند در فهرستها سازماندهی میکردند.
مداخلات
برای مداخلات خارجی، شرکتکنندگان به صفحهای دسترسی داشتند که فعالیت آنها را در Chirp برای جلسه جاری نمایش میداد. یک کادر محاوره ای نیز هر 20 دقیقه ظاهر می شود و از کاربران می پرسد که آیا می خواهند به استفاده از Chirp ادامه دهند یا خیر.
به طور کلی، شرکتکنندگان از تغییرات طراحی برنامه خوششان آمد. “همه شما گرفتار هستید!” پیام همراه با لیست ها به افراد اجازه می دهد تا بر آنچه که به آن اهمیت می دهند تمرکز کنند.
یکی از شرکت کنندگان در مصاحبه ما گفت که وقتی این مداخلات را انجام می دادند، استفاده از Chirp احساس امنیت بیشتری داشت. باوگان گفت، حتی اگر از توییتر برای مقاصد حرفهای استفاده میکنند، متوجه شدند که در این حفره محتوای خرگوش مکیده شدهاند.
داشتن یک توقف در یک لیست به این معنی بود که فقط چند دقیقه مطالعه طول می کشید و سپس، اگر می خواستند واقعا دیوانه شوند، می توانستند لیست دیگری را بخوانند. اما دوباره، فقط چند دقیقه است. داشتن آن محتوای کوچک برای مصرف چیزی بود که واقعا طنین انداز شد.»
مداخلات خارجی نظرات متفاوت تری ایجاد کرد.
«اگر مردم از هم جدا میشدند، بالا آمدن یک کادر محاورهای به آنها کمک میکرد تا متوجه شوند که بیاهمیت در حال پیمایش بودهاند. اما زمانی که آنها با آگاهی و قصد بیشتری از برنامه استفاده می کردند، همان جعبه گفتگو را واقعا آزاردهنده دیدند. در مصاحبهها، مردم میگویند که این مداخلات احتمالاً برای «افراد دیگری» که خودکنترلی نداشتند خوب بود، اما آنها آن را برای خودشان نمیخواستند.»
به گفته محققان، مشکل پلتفرمهای رسانههای اجتماعی این نیست که افراد فاقد خودکنترلی لازم برای جذب نشدن هستند، بلکه این است که خود پلتفرمها برای به حداکثر رساندن ارزشهای مردم طراحی نشدهاند.
باگان گفت: «این استراحتهای به اصطلاح بیذهن میتواند واقعاً ترمیمکننده باشد».
اما پلتفرم های رسانه های اجتماعی به گونه ای طراحی شده اند که مردم را در حال پیمایش نگه دارند. وقتی در یک حالت تجزیهای هستیم، احساس عاملیت کاهش یافتهایم، که ما را در برابر آن طرحها آسیبپذیرتر میکند و زمان را از دست میدهیم. این پلتفرمها باید تجربهای برای استفاده نهایی ایجاد کنند تا مردم بتوانند آن را در روز خود با اهداف مدیریت زمان خود مطابقت دهند.»
نویسندگان مشترک دیگر Mingrui “Ray” Zhang و Anastasia Schaadhart، هر دو دانشجوی دکتری UW در iSchool هستند. Raveena Rao، یک دانشجوی UW در مقطع کارشناسی در iSchool. کای لوکف، دانشجوی دکتری UW در بخش طراحی و مهندسی انسان محور. و لیزا باتلر، دانشیار دانشگاه بوفالو.
بودجه: این تحقیق توسط فیس بوک و بنیاد ملی علوم تامین شده است.
https://neurosciencenews.com/dissociative-state-social-media-20640/
سید مهدی ساداتی هستم. عاشق مغز! داروساز و دانشجوی دکترای تخصصی علوم اعصاب. عضو تیم مرکز سلامت مغز دانا! از علاقه هام شناسوندن کارایی های هیجان انگیز مغز به زبان ساده به آدمهاست! جست و جو می کنم در افسردگی، داروهای موثر بر مغز و سایر بیماری های حوزه ی روان و البته نوروپلاستیسیتی!