ایجاد یک رابطه سالم
همه روابط عاشقانه از فراز و نشیب هایی برخوردار هستند. همه آنها نیازمند کار، تعهد و تمایل به انطباق و تغییر با شریکتان هستند. اما چه رابطه شما تازه شروع شده باشد و چه سال ها با هم بوده اید، قدم هایی وجود دارد که می توانید برای ایجاد یک رابطه سالم بردارید. حتی اگر در گذشته روابط ناموفق زیادی را تجربه کردهاید یا قبلاً برای شعلهور کردن دوباره آتش عاشقانه در رابطه فعلی خود تلاش کردهاید. میتوانید راههایی برای پایداری رابطه، ارتباط موثر، رسیدن به رضایت و لذت بردن از شادی پایدار بیابید.
مقدمه
همه ما قبول داریم که انسان ها روش های مختلف و منحصر به فردی برای برقراری ارتباط، گفتار و تعامل دارند. به دلیل وجود این اختلافات، تجربه های متفاوتی در ارتباطاتمان داشته ایم. اما تحقیقات جدید نشان می دهد که ما چگونه و چرا متفاوت هستیم. این پژوهش ها کمک می کنند تا بهتر بتوانیم نکات لازم برای یک ارتباط موثر را بیاموزیم. اکنون فناوری های جدید به ما امکان می دهند درون مغز انسان را ببینیم و بفهمیم هنگام صحبت و گوش دادن به یکدیگر چه اتفاقی می افتد. یافته های علمی نشان می دهد که به دلیل وجود مدارهای مختلف مغزی، افراد در تفکر، صحبت کردن، گوش دادن و عمل کردن متفاوت اند. در حقیقت، هر یک از روش های منحصر به فرد مکالمه و تعامل مردم با یکدیگر مزایایی دارد.
چالش های اصلی رابطه موثر
چالش اصلی این است که وقتی افراد با تفکرات مختلف با هم تعامل می کنند، ممکن است ارتباطات خود را به همان روال همیشگی پیش نبرند. بنابراین، اگر همچنان از اختلافات بیولوژیکی خود غافل شوند، چالش ها و مشکلات ارتباطی ادامه خواهند داشت. درواقع مردم تمایل به برقراری رابطه دارند اما از نظر بیولوژیکی گاهی قادر به انجام آن نیستند. مثل این است که از سگی بخواهیم صدای گربه بدهد. هر چقدر هم که آموزش ببیند، یک سگ هرگز نمی تواند مانند یک گربه “صحبت کند”. در تقسیم بندی های سنتی، مغز به دو قسمت عمده تقسیم می شد. تصور می شد نیمه چپ مربوط به منطق، استدلال و صحبت کردن است. در حالی که نیمه راست، مرکز خلاقیت مغز را تشکیل می دهد. با این حال یافته های علمی به ما نشان داده است که تقسیم بندی مغز بسیار پیچیده تر است.
مغز
مغز دارای چهار لوب اصلی است که بر نحوه صحبت و گوش دادن به دیگران تأثیر می گذارد. اگرچه مغز بخش های تخصصی دارد اما عملا تمام قسمت های آن با هم ارتباط دارند و هماهنگ با یکدیگر کار می کنند. با این حال، تحقیقات جدید نشان می دهد که در برخی افراد، بخش هایی از عملکرد مغز غالب است. این عملکردهای اختصاصی بر تعاملات، تفکر و رفتارهای اجتماعی اثر دارند.
مناطق عمده مغز به شرح زیر است:
پیشانی، که در درجه اول مربوط به استدلال و حل مسئله است. این بخش همچنین مربوط به ارتباطات اجتماعی با دیگران می باشد. آهیانه، که در وهله اول مربوط به حرکت، جهت گیری، درک محرک ها و حواس ما است. پس سری مسئول بینایی و درک آنچه می بینیم است. گیجگاهی مربوط به شنوایی و بخشی از توانمندی های مختص صحبت کردن است.
همانطور که گفتیم هر بخشی در مغز مربوط به یک عملکرد خاص است اما همه این ها هماهنگ با هم کار می کنند.
با توجه به عملکرد هریک از بخش های مغز، در نهایت افراد، توانمندی های متفاوتی دارند.
مطالعات نشان داده است که در مجموع پنج نوع روش تعاملی مختلف وجود دارد.
مورد اول ارتباط اجتماعی است که در این نوع ارتباط، افراد تعامل اجتماعی خوبی دارند. در موقعیت های اجتماعی راحت هستند، در صحبت کردن و استفاده از زبان بدن تبحر خاصی دارند. این افراد با تمرکز و اطمینان خاطر ارتباط موثری برقرار می کنند. نوع دیگر ارتباط به این صورت است که افراد دوست ندارند در شرایط و چارچوب خاصی محدود شوند. حتی این افراد از نظر سیاسی هم مورد انتقاد قرار می گیرند. این ها بسیار هدف مند و قوی و گاهی جاه طلب هستند. افرادی که ارتباط کلامی قوی برقرار می کنند و تمرکز بالایی بر کلمات دارند. آنها اغلب ترجیح می دهند در مورد جزئیات صحبت کنند. معمولاً از خواندن و گاهی نوشتن لذت می برند.
موارد دیگر ارتباط
گروهی که به برقراری ارتباطات تصویری علاقه مندند و با مهارت خاصی آنچه را می بینند توصیف می کنند. آنها اغلب از هنرهای تجسمی نیز لذت می برند. افرادی که همواره با فکر و احتیاط زیادی صحبت می کنند. این افراد آرام و محتاط اند و کمتر صحبت می کنند. این گروه بسیار حساب شده و متفکرانه حرف می زنند و گاهی پردازش صحبت هایشان برای شنونده زمان می برد. هرکدام از ما در یک نوع از این ارتباطات شاخص هستیم. تحقیقات نشان داده است که حدود 20 درصد از مردم در دو نوع از این ارتباطات توانایی دارند. فقط حدود 5 درصد از افراد در سه نوع شاخص اند. در نهایت اینکه افراد مختلف با توانمندی های ارتباطی مختلف، با هم صحبت می کنند تا بتوانند یکدیگر را درک کنند.
فردی که از نظر اجتماعی توانمند باشد:
کسی است که توانسته تمام مهارت های ارتباطی را در خود تقویت کند. بنابراین، اگر یک سخنرانی ارائه می دهید، با یک تیم کار می کنید یا رهبری یک تیم را بر عهده دارید باید این توانمدی ها را برای ارتباط موثر بیاموزید. اگر می خواهید با کسی واقعاً ارتباط برقرار کنید، باید با او به همان روشی که دوست دارد صحبت کنید. هرچه بیشتر بتوانید این نکات ارتباطی را بیاموزید، ارتباطی موثر، متقاعد کننده، و مشارکت پذیرتر خواهید داشت. و این نکته را به خاطر بسپارید که این مغز ما است که واقعاً به صحبت افراد گوش می دهد و براساس آن واکنش هایی را در ما برمی انگیزد.
جدیدترین تحقیقات
طبق جدیدترین تحقیقات، برقراری ارتباط چشمی سبب ایجاد امواج مغزی همزمان در افراد می گردد. برای داشتن یک ارتباط موثر باید مخاطب خود را کنجکاو کنید. به صورت داستان وار صحبت کنید و برای شنوندگان خود انگیزه و اشتیاق همراهی با خودتان را فراهم کنید. یک نکته کلیدی این است که هرچه کلام ساده تر باشد، درک و پردازش مغزی آن در فرد مقابل راحت تر است. در نتیجه امکان اینکه شما به هدف مطلوبتان برسید نیز بیشتر است.
در طی سخنرانی خود، تون صدایتان را تغییر دهید. بر اساس مطالعات اخیر، افراد با تغییر تون صدای خود بیشتر می توانند مخاطب خود را متقاعد کنند. به واکنش ها و بازخورد شنوندگانتان توجه کنید، سوالی مطرح کنید و از آن ها بخواهید نظرشان را بیان کنند. تمامی این نکات بر امواج مغزی مخاطبان تاثیر مثبت می گذارد و احتمال پذیرش صحبت شما بیشتر خواهد بود.
منبع: https://mytechdecisions.com/compliance/communicate-brain-neuroscience-communication
درباره نویسنده
خجسته رحیمی جابری، پژوهشگر دکترای تخصصی علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز و نویسنده وب سایت انستیتو سلامت مغز دانا. زمینه کاری تخصصی ایشان مشکلات حافظه و آلزایمر است وی بیش از 20 مقاله معتبر بین المللی در این زمینه به چاپ رسانده است. می توانید پژوهش های او را در اینجا (کلیک کنید) دنبال کنید.