در سال 2019، سکته مغزی دومین عامل مرگ و میر در جهان بود که 11 درصد از مرگ و میرها را به خود اختصاص داد.
سه نوع اصلی سکته مغزی وجود دارد.
اولین و شایع ترین، که 87 درصد موارد را تشکیل می دهد، سکته مغزی ایسکمیک است. این بیماری زمانی اتفاق می افتد که جریان خون از طریق سرخرگی که اکسیژن را به مغز می رساند مسدود می شود.
دومی، سکته هموراژیک است که در اثر پارگی سرخرگ مغز ایجاد می شود که به نوبه خود به بافت های اطراف آسیب می رساند.
سومین نوع، حمله ایسکمیک گذرا (TIA) است که گاهی اوقات به آن “مینی سکتهمغزی” می گویند. زمانی اتفاق میافتد که جریان خون بهطور موقت به مغز مسدود میشود، معمولاً بیش از 5 دقیقه.
در حالی که سکتهمغزی بسیار رایج است، اغلب با چیزهای دیگری اشتباه گرفته می شود. برای کمک به حذف باورهای غلط در مورد این موضوع و افزایش درک درست از سکته مطلب زیر را بخوانید:
1. سکتهمغزی یک مشکل قلبی است
اگرچه خطر سکتهمغزی با عوامل خطرساز قلبی عروقی مرتبط است، اما سکته در مغز اتفاق می افتد نه قلب.
بعضی از مردم فکر می کنند که سکته مغزی یک مشکل قلبی است. این نادرست است. سکته مغزی یک مشکل مغزی است که در اثر انسداد یا پارگی شریانها یا سیاهرگهای مغز ایجاد میشود و نه قلب.
برخی از افراد سکته مغزی را با حمله قلبی اشتباه می گیرند که ناشی از انسداد جریان خون به قلب است و نه مغز.
2. سکته قابل پیشگیری نیست
شایع ترین عوامل خطرساز برای سکته مغزی عبارتند از فشار خون بالا، سیگار کشیدن، کلسترول بالا، چاقی، دیابت، ضربه به سر یا گردن، و آریتمی قلبی.
بسیاری از این عوامل خطرساز را می توان با سبک زندگی اصلاح کرد. ورزش منظم و داشتن یک رژیم غذایی سالم می تواند عوامل خطرسازی مانند فشار خون بالا، کلسترول بالا، چاقی و دیابت را کاهش دهد.
سایر عوامل خطرساز عبارتند از مصرف الکل و استرس. تلاش برای کاهش یا حذف این عوامل در سبک زندگی می تواند خطر سکتهمغزی را در افراد کاهش دهد.
3. احتمال خطر سکته برای دیگر اعضای خانواده نیست
اختلالات تک ژنی مانند بیماری سلول داسی شکل، خطر سکته مغزی را در افراد افزایش می دهد.
عوامل ژنتیکی از جمله خطر بالای فشار خون و سایر عوامل خطرساز قلبی عروقی نیز ممکن است به طور غیر مستقیم خطر سکته را افزایش دهند.
از آنجایی که خانوادهها احتمالاً محیطها و سبکهای زندگی مشترکی دارند، عوامل سبک زندگی ناسالم احتمالاً خطر سکته مغزی را در میان اعضای خانواده افزایش میدهند. بهویژه وقتی با عوامل خطرساز ژنتیکی همراه باشند.
4. تشخیص علائم سکتهمغزی سخت است
شایع ترین علائم سکته مغزی عبارت اختصاری “F.A.S.T.” را تشکیل می دهد:
F: فیس دراپینگ یا افتادگی صورت
هنگامی که یک طرف صورت بی حس می شود و یک “لبخند” ناهموار ایجاد می کند.
A: آرم ویکنس یا ضعف بازو
زمانی که یک دست ضعیف یا بیحس میشود و وقتی بالا میرود، به آرامی به سمت پایین حرکت میکند.
S: اسپیچ دیفیکالتی یا مشکل گفتاری، یا گفتار نامفهوم
T: تایم یا زمان تماس با اورژانس
سایر علائم سکته مغزی عبارتند از:
- بی حسی یا ضعف در صورت، بازو، پا یا یک طرف بدن
- گیجی و مشکل در صحبت کردن یا درک گفتار
- مشکل در دیدن یک یا هر دو چشم
- مشکل در راه رفتن، از جمله سرگیجه، از دست دادن تعادل و هماهنگی
- سردردهای شدید بدون علت شناخته شده
5. سکته مغزی قابل درمان نیست
این باور نادرست وجود دارد که سکتهمغزی برگشت ناپذیر است و قابل درمان نیست.
درمان اورژانسی سکته مغزی با تزریق یک داروی از بین برنده لخته، ترومبکتومی مکانیکال برای برداشتن لخته، یا جراحی می تواند علائم سکته مغزی را در بسیاری از بیماران معکوس کند، به خصوص اگر آنها به اندازه کافی زود به بیمارستان برای درمان (در عرض چند دقیقه) مراجعه کنند.
هر چه علائم بیشتر طول بکشد، احتمال گرفتن نتیجه خوب کمتر است. بنابراین، بسیار مهم است که در شروع علائم سکته مغزی – به عنوان مثال. مشکل در تکلم، دوبینی، فلج یا بیحسی و غیره – برای انتقال به نزدیکترین بیمارستان با آمبولانس تماس گرفته شود.
تحقیقات همچنین نشان میدهد کسانی که در عرض 3 ساعت پس از اولین تجربه علائم به محل میرسند، معمولاً 3 ماه پس از آن، نسبت به کسانی که دیرتر مراجعه داشتند، ناتوانی کمتری دارند.
6. سکته مغزی فقط در افراد مسن رخ می دهد
سن یک عامل خطرساز مهم برای سکته مغزی است. خطر سکته مغزی پس از 55 سالگی هر 10 سال دو برابر می شود. با این حال، سکته مغزی می تواند در هر سنی رخ دهد.
یک مطالعه با بررسی داده های مراقبت های درمانی نشان داد که 34 درصد از بستری شدگان در بیمارستان سکته مغزی در سال 2009 زیر 65 سال بودند.
یک بررسی در سال 2013 نشان می دهد که “تقریبا 15٪ از تمام سکته های مغزی ایسکمیک در بزرگسالان جوان و نوجوانان رخ می دهد.
مطلب جالب و مهم زیر را از دست ندهید:
محققان خاطرنشان کردند که عوامل خطرساز سکته مغزی از جمله فشار خون بالا، دیابت، چاقی، اختلالات لیپیدی و مصرف دخانیات از جمله شایعترین بیماریهای همزمان در این گروه سنی هستند.
7. تمام سکته ها علائم دارند
همه سکتهها علائم ندارند و برخی تحقیقات نشان میدهند که سکتههای بدون علامت بسیار شایعتر از سکتههای با علائم هستند.
یک مطالعه نشان داد که از بیش از 11 میلیون سکته مغزی در سال 1998، 770000 سکته علامت داشتند، در حالی که نزدیک به 11 میلیون نفر سکته بدون علامت داشتند.
شواهدی از این به اصطلاح سکتههای بیصدا در اسکنهای امآرآی به صورت لکههای سفید ناشی از بافت آسیب دیده به دنبال انسداد یا پارگی رگ خونی ظاهر میشود.
اغلب، سکته های خاموش زمانی شناسایی می شوند که بیماران اسکن MRI را برای علائمی مانند سردرد، مشکلات شناختی و سرگیجه انجام می دهند.
اگرچه آنها بدون علامت رخ می دهند، اما باید مانند سکته های مغزی با علائم درمان شوند. سکته های خاموش افراد را در معرض خطر سکته های علامت دار، زوال شناختی و زوال عقل قرار می دهد.
8. مینی سکته چندان خطرناک نیست
اصطلاح مینی سکته مغزی نادرست استفاده شده است، زیرا برخی فکر میکنند که مربوط به سکتههای کوچکی است که خطر کمی دارند. این جمله نادرست است، زیرا مینی سکته یک حمله ایسکمیک گذرا (TIA) است.
این یک سکته کوچک نیست، بلکه یک پیش بینیست که ممکن است یک سکته بزرگ رخ دهد. هرگونه علامت سکته مغزی حاد، گذرا یا مداوم، نیاز به درمان و مدیریت اورژانسی دارد تا از سکته مغزی بزرگ ویرانگر جلوگیری شود.
9. سکته مغزی همیشه باعث فلج می شود
سکته مغزی یکی از علل اصلی ناتوانی طولانی مدت است، اما همه کسانی که سکته مغزی می کنند فلج یا ضعف را تجربه نمی کنند. تحقیقات نشان می دهد که سکته مغزی منجر به کاهش تحرک در بیش از نیمی از بازماندگان سکته مغزی 65 ساله و بالاتر می شود.
با این حال، تأثیرات دراز مدت سکته مغزی بر روی بسیاری از عوامل، مانند میزان بافت مغز تحت تأثیر و ناحیه تحت تأثیر قرار گرفته، متفاوت است. به عنوان مثال، آسیب به سمت چپ مغز، سمت راست بدن را تحت تأثیر قرار می دهد و بالعکس.
اگر سکتهمغزی در سمت چپ مغز رخ دهد، عوارض ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- فلج در سمت راست بدن
- مشکلات گفتاری و زبانی
- رفتار آهسته و محتاطانه
- از دست دادن حافظه
اگر سمت راست مغز را درگیر کند، ممکن است فلج نیز رخ دهد، این بار در سمت چپ بدن. سایر اثرات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- مشکلات بینایی
- رفتار سریع و کنجکاوانه
- از دست دادن حافظه
10. بهبود سکته به سرعت اتفاق می افتد
بهبودی از سکته مغزی اگر سال ها طول نکشد می تواند تا ماه ها طول بکشد. با این حال، بسیاری از افراد ممکن است به طور کامل بهبود نیابند.
انجمن سکتهمغزی آمریکا می گوید که در میان بازماندگان از سکته:
- 10 درصد بهبودی تقریباً کاملی خواهند داشت
- 10٪ دیگر نیاز به مراقبت در یک خانه سالمندان یا یک مرکز برای طولانی مدت دارند
- 25 درصد با اختلالات جزئی بهبود می یابند
- 40 درصد اختلالات متوسط تا شدید را تجربه خواهند کرد
تحقیقات نشان می دهد که یک بازه زمانی بحرانی بین 2 تا 3 ماه پس از شروع سکته وجود دارد که در طی آن توانبخشی شدید حرکتی به احتمال بیشتری منجر به بهبودی می شود. برخی نیز ممکن است بتوانند به طور خود به خود در این دوره بهبود یابند.
فراتر از این، و فراتر از علامت 6 ماهه، بهبودی باز هم امکان پذیر است، اگرچه احتمالاً بسیار کندتر خواهد بود.
توانبخشی عصب روانشناختی بعد از سکته در انستیتو سلامت مغز دانا
مهارت های شناختی چیست و بعد از سکته چگونه تحت تاثیر قرار میگیرند؟
مهارت های شناختی به عنوان توانایی های ذهنی اساسی، از جمله طیف گسترده ای از فرآیندهای ذهنی مشخص می شوند. به عنوان مثال، ادراک، حافظه، حل مسئله، توجه، آگاهی از بدن و بسیاری موارد دیگر. توانایی های شناختی را می توان به عنوان فرآیندهای اساسی درک کرد زیرا آنها می توانند یادگیری اجتماعی، عاطفی و همچنین تحصیلی را شکل دهند.
در افرادی که دچار سکته مغزی شدهاند، این مهارتها ممکن است تغییر کند و منجر به نقص در چندین زمینه عملکردی مانند ارتباطات، مراقبت از خود، بهرهوری و اوقات فراغت شود.
توانبخشی شناختی شامل خدمات پزشکی و درمانی است که به طور خاص با هدف بازیابی هرچه بیشتر عملکردهای شناختی با راهبردهای جبرانی متفاوت برای مقابله کاملتر با نقایص شناختی انجام می شود.
چرا بعد از سکته از توانبخشی شناختی بهره ببریم؟
اختلال شناختی، مشکلی که ذهن را درگیر می کند، پس از سکته مغزی بسیار رایج است. انواع مختلفی از اختلالات شناختی، مانند فراموشی، سردرگمی، و/یا سرگردانی وجود دارد که می تواند در ایمنی، بهره وری، استقلال و روابط شخصی تداخل ایجاد کند.
توانبخشی شناختی توسط پزشکان، دانشمندان و متخصصان سلامت برای بهبود عملکرد شناختی ایجاد شده است. این درمان همچنین با هدف کمک به افراد مبتلا به اختلال عملکرد شناختی با تأثیری که بر زندگی آنها می گذارد، کمک می کند. با کمک توانبخشی شناختی، بسیاری از افراد می توانند پس از سکته مغزی، زندگی پربار و رضایت بخشی داشته باشند.
از کمک گرفتن دریغ نکنید و بدانید سلامت مغز شما مهم ترین چیز است.
در انستیتو سلامت مغز دانا مفتخریم با ارائه تکنیکهای علمی به بهبود عملکرد مغز شما کمک کنیم.مغز ما تا حد زیادی تعیین می کند که چه کسی هستیم، چه کاری انجام می دهیم و چگونه رفتار میکنیم. برنامه های جامع توانبخشی عصب روانشناختی ما می تواند به شما کمک کند تا سلامت مغز خود را ارتقا بخشید. اگر میخواهید درباره روشهایی که میتوانید مغز خود را به سلامت بهینه برگردانید، بیشتر بدانید، با ما تماس بگیرید.
درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.