07136476172 - 09172030360 [email protected]

خودسرزنشی و خودانتقادگری از کجا سرچشمه می گیرد؟

در این قضیه شکی نیست که بخش بزرگی از بالغ شدن ، شامل پذیرش مسئولیت برای اقدام ها و اعمال و حرف هایمان است. در یک رابطه ی دو طرفه ی سالم، به افراد فرصت جبران اشتباهات داده می شود. مسئولیت پذیری سالم شامل یادگرفتن از اشتباهاتمان است.اما برای افرادی که در محیطی رشد یافته اند که در آن عشق، کافی نبوده یا وجودنداشته است و خشونت کلامی، یا سرزنش کردن، جزو رفتارهای عادی آن محیط به حساب می آمده است، خودسرزنشی و خودانتقادگری معمولا جای مسئولیت پذیری سالم را می گیرند.

چیزی که مشکل را حتی پیچیده تر نیز می کند،نا آگاهانه بودن این رفتار ها است. زیرا این رفتار ها در کودکی به عنوان راهی برای بقا یافتن یا مقابله یا نحوه ای که با ما رفتار می شده است، شکل گرفته اند.

این رفتار ها به بزرگسالی کشیده می شود و تا زمانی که نسبت به آن ها آگاه نشده باشیم ادامه می یابند. این رفتار های ناسالم ناخودآگاه، سد راه ما در ایجاد روابط سالم می شوند.

 

 

چرایی و چگونگی خودسرزنشی و خودانتقادگری

عادت بزرگسالی خودسرزنشی معمولا درونی سازی شده تجربه ی کودکی است. این موضوع مخصوصا در خانه ای که برای اعضای آن درست و کامل اجام شدن کار ها اهمیت دارد اتفاق می افتد.و مخصوصا زمانی که یکی از والدین یا هر دوی آن ها اگر کامل بودن اتفاق نیفتند مرتبا به دنبال مقصر بگردند.

یکی از نکات جالب که در پژوهش ها نشان داده شده است این است که مقصر پیدا کردن و قربانی کردن دیگران، به والد کمک می کند تصور کند وضع زندگی و روابطش در واقع بهتر از آنچه قکر می کند است.با تمرکز روی شخصی که مقصر می داند، او می تواند خود را متقاعد کند که اوضاع بقیه خوب است! و این کودک مقصر است که زندگی را سخت و طاقت فرسا می کند.

اگر شما آن کودک هستید، احتمالا بار ها و بار ها به شما گفته شده است که همیشه همه چیز تقصیر شماست! شما بعد از مدتی این موضوع را باور می کنید و آن را در هر شرایطی درست می دانید.

اگر شما در کودکی مقصر دانسته شده اید، به این باور می رسید که سزاوار سرزنش هستید. و  ناخودآگاه بار مسئولیت اتقاقات در بزرگسالی بر دوش شما می افتد.

چنین بزرگسالانی تبدیل به افرادی می شوند که از نه گفتن هراس دارند و همواره در تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران هستند. آن ها همیشه فکر می کنند برای دریافت تایید دیگران باید سخت تلاش کنند.

زمانی که یک بحث یا کشمکش به وجود می آید، این افراد سعی می کنند با سرزنش کردن خودشان اوضاع را درست کنند.

 

 

برای مثال از زبان یکی از افراد، با تجربه ی مشابه می خوانیم:

” در زمان کودکی همه ی تقصیر ها گردن من انداخته می شد. من از دعوا بین والدین و خواهر و برادر هایم متنفر بودم بنابراین فقط حاضر بودم مسئولیت همه چیز را بر عهده بگیرم تا داد زدن ها تمام شود. من از خانواده  ی پر از دعوا و کشمکش و داد و بیدادی می آیم و این دعوا ها مرا می ترساندند.”

 

 

عادت خود سرزنشی همچنین راه را برای روابط خشونت بار و کنترلگر باز می کند. به این معنا که از انجا که شما همیشه روی نقش خود در رابطه تمرکز می کنید، ممکن است از مسئولیت طرف مقابل غافل شوید.

خودانتقادگری در مقابل به معنای دیدن اشتباهات و عقبگرد ها به عنوان یک مشکل شخصیتی و درونی است.. به جای اینکه دید بزرگتری به مسئله داشته باشیم.

این رفتار نزدیکی و ارتباط زیادی با خودسرزنشی دارد. و هر دو می توانند ریشه در بدرفتاری های دوران کودکی داشته باشند.

این رفتار ها و الگو های ذهنی به دلیل اینکه ناخودآگاه اتفاق می افتند، بسیار قدرتمند هستند و تغییر دادن آن ها دشوار است.

این رفتار ها درونی سازی شده ی در معرض انتقاد قرار گرفتن های مداوم برای مدت طولانی هستند. این افکار در نتیجه ی این ایجاد شده اند که در زمان کودکی به این افراد گفته شده است هیچگاه آنچه انجام می دهند خوب و کافی نیست و این که آن ها ذاتا پر اشکال هستند.

خودانتقاد گری برای مثال در موقعیت هایی مانند موارد زیر دیده می شود:

  1. من نتوانستم آن شغل را به دست آورم چون مصاحبه گر توانسته بود درون مرا بببیند و متوجه شود که من بی کفایتم.
  2. رابطه ی عاطفی  ام به پایان رسید چون من دوست داشتنی نبودم.
  3. من به اندازه ی کافی خوب نیستم و نمی توانم این ترفیع شغلی را به دست آورم.

افراد دچار این مسئله، این افکار را به شکل یک نوار تکرار شدنی در مغز خود تعریف می کنند که انگار صدای مادرانشان، این حرف های تحقیر کننده را بی وقفه تکرار می کند.

 

 

خودسرزنشی می تواندتلاش های شما برای داشتن زندگی بهتر را بی اثر کند و شما را به طور روانی گرفتار خود نماید. 

پذیرش خودتان به طور کامل( با وجود تمام نقاط قوت و ضعفتان- کنار هم و بدون حذف هیچ یک )  تنها راه خاموش کردن این افکار و داشتن ذهنی آرامتر است.

 

برای اینکار راهکار هایی وجود دارد که در مقالات بعدی به آن ها اشاره می کنیم.

برای مطالعه ی مطالب مرتبط به مطالب زیر مراجعه نمایید:

“آنچه که الان می دانیم را قبلا نمی دانستیم”، احساس پشیمانی را با خود حل و فصل کنیم!

استراتژی هایی از طرحواره درمانی برای یافتن آرامش در بحران کرونا

ارتباط خودشفقتی، اصالت احساسات و دنیایی پر مهر تر

احساس غم: چه طور خود را از غم رها کنیم؟

10 استراتژی برای بهبود اعتماد به نفس

شفقت با خویشتن (Self-Compassion)

جادوی “ذهنیت مبتنی بر رشد و یادگیری” (Growth Mindset)

 

منبع:

psychologytoday.com

 

 

 

به این مقاله امتیاز دهید