درک رابطه پیچیده بین افسردگی و خواب می تواند گام مهمی در بهبود کیفیت خواب و مدیریت بهتر افسردگی باشد. اکثر افرادی که افسردگی را تجربه کرده اند می دانند که اغلب با مشکلات خواب همراه است. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است به سختی بخوابند و در طول شب بخوابند. آنها همچنین می توانند خواب آلودگی بیش از حد در روز داشته باشند یا حتی بیش از حد بخوابند.
در عین حال، مشکلات خواب می تواند افسردگی را تشدید کند. و منجر به چرخه منفی بین افسردگی و خواب شود که شکستن آن می تواند چالش برانگیز باشد. خواب ضعیف حتی ممکن است در برخی افراد باعث افسردگی شود.
افسردگی چیست؟
احساس غم، ناامیدی یا ناامیدی می تواند واکنشی سالم به چالش های زندگی باشد. به طور معمول، این احساسات به صورت موجی می آیند، به افکار یا یادآوری موقعیت های چالش برانگیز گره می خورند. این افار و احساسات فقط برای مدت کوتاهی دوام می آورند. و در مدرسه، کار یا روابط تداخلی ایجاد نمی کنند.
در افسردگی، این احساسات از الگوی متفاوتی پیروی می کنند. زمانی که بیش از دو هفته ادامه داشته باشند، تقریبا هر روز احساس شوند و در بیشتر روز باقی بمانند. ممکن است این احساسات مربوط به گروهی از اختلالات خلقی به نام اختلالات افسردگی باشد. اختلالات افسردگی که افسردگی بالینی نیز نامیده می شود شامل احساس غم و اندوه، ناامیدی و ناامیدی و همچنین سایر تغییرات عاطفی، ذهنی و فیزیکی است که منجر به مشکلاتی در انجام فعالیت های روزانه می شود.
افسردگی عامل اصلی ناتوانی در سراسر جهان است که حدود 4.4 درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار می دهد. پس از اضطراب، افسردگی دومین مشکل شایع سلامت روان در ایالات متحده است. همانطور که بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی می دانند، این افسردگی می تواند به طور چشمگیری بر خواب و کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارد.
چه چیزی باعث افسردگی می شود؟
محققان علت دقیق افسردگی را نمی دانند. تعدادی از عوامل وجود دارد که می تواند خطر ابتلا به این بیماری را افزایش دهد. اینها شامل داشتن سابقه شخصی یا خانوادگی افسردگی، تجربه عوامل استرس زا یا ضربه های روحی، مصرف برخی داروها و ابتلا به بیماری های خاص است.
سابقه خانوادگی در حدود نیمی از افراد مبتلا به افسردگی عامل ژنتیکی است. ژنتیک فرد ممکن است بر عملکرد انتقال دهنده های عصبی (موادی که به ارتباط سلول های عصبی کمک می کند) که با افسردگی مرتبط هستند، مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین تأثیر بگذارد.
علائم افسردگی چیست؟
علائم افسردگی می تواند شامل تغییرات فیزیکی و همچنین تغییرات در خلق و خوی و افکاری باشد که در فعالیت های عادی روزانه اختلال ایجاد می کند. این علائم ممکن است شامل موارد زیر باشد :
- خلق و خوی مداوم غمگین، ضعیف یا تحریک پذیر
- احساس ناامیدی، بی ارزشی یا گناه
- از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیت ها
- کاهش انرژی و خستگی
- مشکل در تمرکز
- بی خوابی، زود بیدار شدن یا پرخوابی
- کم اشتهایی یا پرخوری
- افکار مرگ یا خودکشی
افسردگی در زنان شایع تر است. و ممکن است تفاوت هایی در علائم افسردگی بر اساس جنسیت و سن وجود داشته باشد. مردان اغلب علائمی مانند تحریک پذیری و عصبانیت را تجربه می کنند. در حالی که زنان بیشتر غم و اندوه و گناه را تجربه می کنند. نوجوانان مبتلا به افسردگی ممکن است تحریک پذیر باشند. و در مدرسه مشکل داشته باشند و کودکان کوچکتر ممکن است وانمود کنند که بیمار هستند. یا نگران مرگ والدین خود باشند.
چگونه افسردگی تشخیص داده می شود؟
تشخیص افسردگی فقط توسط یک متخصص پزشکی امکان پذیر است. بنابراین افرادی که علائم افسردگی را تجربه می کنند. باید با پزشک، مشاور یا روانپزشک خود صحبت کنند. آنها ممکن است در مورد شدت علائم و مدت زمان ادامه آنها بپرسند. آنها همچنین ممکن است آزمایش هایی را پیشنهاد کنند که می تواند به آنها کمک کند تا وضعیت شما را بهتر درک کنند. و تغییرات یا بهبودها را در طول زمان نظارت کنند.
ارائهدهنده همچنین ممکن است بیماران را به متخصص اختلالات خواب ارجاع دهد. تا در تعیین اینکه آیا اختلال خواب زمینهای، مانند آپنه خواب یا سندرم پای بیقرار وجود دارد یا خیر. که ممکن است باعث افسردگی یا ایجاد علائم شود، کمک کند.
انواع اختلالات افسردگی چیست؟
احساس غم و اندوه قابل توجه یا از دست دادن علاقه به فعالیت های عادی روزانه در همه اختلالات افسردگی رایج است. اشکال خاص افسردگی بر اساس شدت علائم و موقعیتی که در آن ایجاد می شود متفاوت است.
شناختهشدهترین نوع آن، اختلال افسردگی اساسی است. و با علائمی مشخص میشود که تقریباً هر روز برای مدت طولانی روی فرد تأثیر میگذارد. معمولاً شامل اختلالات خواب می شود.
اختلال افسردگی مداوم که به آن دیستیمیا یا افسردگی مزمن نیز می گویند. ممکن است علائم کمتری نسبت به افسردگی اساسی داشته باشد. اما علائم حداقل دو سال (یک سال در کودکان و نوجوانان) باقی می ماند. و هر دوره بدون علامت بیش از دو ماه طول نمی کشد.
انواع دیگر افسردگی، مانند اختلال نارسایی پیش از قاعدگی و اختلال عاطفی فصلی، در دورههای کوتاهتری ظاهر میشوند. و از بین میروند، اما میتوانند مشکلات خواب قابل توجهی را نیز شامل شوند.
افسردگی و خواب چگونه به هم مرتبط هستند؟
افسردگی و خواب ارتباط نزدیکی با هم دارند. تقریباً همه افراد مبتلا به افسردگی مشکلات خواب را تجربه می کنند. در واقع، پزشکان ممکن است در صورت عدم شکایت از خواب، در تشخیص افسردگی تردید کنند.
افسردگی و مشکلات خواب یک رابطه دو طرفه دارند. این بدان معناست که کم خوابی میتواند در ایجاد افسردگی نقش داشته باشد. و ابتلا به افسردگی احتمال ابتلا به مشکلات خواب را افزایش میدهد. این رابطه پیچیده میتواند چالشبرانگیز باشد که بدانید کدام یک، مشکلات خواب یا افسردگی اولین بار است.
مشکلات خواب مرتبط با افسردگی شامل بی خوابی، پرخوابی و آپنه انسدادی خواب است. بی خوابی شایع ترین است و تخمین زده می شود که در حدود 75 درصد از بیماران بزرگسال مبتلا به افسردگی رخ دهد. اعتقاد بر این است که حدود 20٪ از افراد مبتلا به افسردگی دارای آپنه انسدادی خواب و حدود 15٪ مبتلا به پرخوابی هستند. بسیاری از افراد مبتلا به افسردگی ممکن است در طی یک دوره افسردگی بین بی خوابی و پرخوابی به عقب و جلو بروند.
مشکلات خواب ممکن است از طریق تغییر در عملکرد ناقل عصبی سروتونین به ایجاد افسردگی کمک کند. اختلالات خواب می تواند بر سیستم استرس بدن تأثیر بگذارد. ریتم شبانه روزی را مختل کند و آسیب پذیری در برابر افسردگی را افزایش دهد.
خوشبختانه، افرادی که تحت درمان افسردگی شدید قرار می گیرند، اغلب کیفیت خواب خود را بهبود می بخشند.
اثر متقابل بی خوابی و افسردگی
همه ما می دانیم که اگر خواب شبانه خوبی نداشته باشیم، روز بعد نمی توانیم به درستی کارهایمان را انجام دهیم. فرآیندهای مهمی در طول خواب رخ می دهند که باعث می شوند که به اصطلاح “باتری ما دوباره شارژ شود.” اگر خواب ما کمتر از حد نیاز باشد، احتمال رخ دادن اتفاق های ناگوار در خانه، محل کار و یا حین رانندگی افزایش می یابد.
در افراد مبتلا به افسردگی که قادر به خوابیدن نمی باشند می تواند مشکلات دیگری را نیز ایجاد کند. در این زمان ها، افراد تمایل دارند که به مشکلاتشان فکر کنند. اگر شما مبتلا به افسردگی باشید همه چیز به نظر شما تیره و سیاه به نظر می رسد. این افکار تلخ می توانند باعث بدتر شدن خلق و خوی شما شود. و بدتر شدن خلق و خوی شما می تواند به بدتر شدن افکار شما منجر شود. و این فرآیند به یک چرخه با فیدبک مثبت تبدیل شود.
دانشجوی دکتری پژوهشی ارگونومی شناختی، عاشق یادگیری، عاشق خواب و مباحث مرتبط با آن و عاشق دانستن درباره عملکردهای شناختی انسان… خوشحالم که در این بستر، فرصت اشتراک اطلاعات با شما عزیزان را دارم.