اعتیاد، مسیر های پاداش در مغز را تغییر می دهد. ذهن آگاهی می تواند اثر مخرب اعتیاد را خنثی کند.
یک مقاله ی جدید که در مجله ی نوروساینس چاپ شده، نشان می دهد که نه تنها اعتیاد به مواد مخدر، بلکه اعتیاد به رفتار های خاص هم می تواند مسیر های پاداش در مغز را تغییر دهد.
این بدان معنی است که نه تنها ماده ی مخدر، بلکه تجارب نیز می توانند اعتیاد آور باشند. همانطور که افراد، شیفته ی احساس ناشی از مصرف مواد مخدر می شوند و به دنبال مصرف دوباره و دوباره ی آن می روند؛ می توانند معتاد یک احساس و تجربه شوند و بخواهند آن را دوباره تجربه کنند.
اعتیاد های رفتاری مانند قمار، غذا، رابطه ی جنسی، و سایر می توانند شکل مغز شما را تغییر دهند.
مغز در صورت اعتیاد به این رفتار ها، نسبت به پاداش ناشی از آن ها حساس می شود.برای یک فرد معتاد به غذا، کیک شکلاتی مانند هروئین روی مغز عمل می کند.مغز به غذا به عنوان تنها پاداش و تنها عامل انگیزه نگاه می کند و بنابراین بدون در نظر گرفتن عوارض استفاده از آن، به دنبال مصرف غذا می رود.
اعتیاد به رفتار های خاص یا اعتیاد به غذا مغز را حساس نسبت به پاداش آن ها می کند اما این همه ی ماجرا نیست. مغز در این حالت، نسبت به منابع دیگر پاداش مانند عشق، امنیت و احساس تعلق، حساسیت خود را از دست می دهد.
یک فرد معتاد فقط به دنبال کسب لذت و پاداش از مواد مخدر یا رفتار خود است و هیچ چیز نمی تواند جایگزین آن باشد.این، هم در مورد هروئین و هم در مورد رفتار هایی مانند قمار و رابطه ی جنسی صحیح است
.
یک نکته ی جالب در مورد اعتیاد این است که ربطی به دوست داشتن ندارد و موضوع، موضوع خواستن است. به این معنی که شما ممکن است اصلا علاقه ای به آنچه معتاد آن هستید نداشته باشید اما آن را بخواهید.
نگاه به مسئله ی اعتیاد از دید حساسسیت نسبت به پاداش، به ما کمک می کند بتوانیم آن را درمان کنیم.
اگر مغز، نسبت به محرک های خاصی بیش از حد حساس شده است، برای درمان اعتیاد باید مغز را دوباره سیم کشی کنیم تا این الگو ها را کنار بگذارد.این مقاله ی تازه نوشته شده نشان می دهد دارو های ترک اعتیاد ممکن است در از بین بردن اعتیاد سهم داشته باشند اما در ایجاد الگو های جدید مغزی ضعیف عمل می کنند.
این مقاله درمان شناختی رفتاری را پیشنهاد می دهد.
درمان شناختی رفتاری می تواند محرک هایی که احساس نیاز را تحریک می کنند شناسایی کند و تکنیک های جدیدی برای فکر کردن و عمل کردن نسبت به آن پیشنهاد دهد.
درمان شناختی رفتاری، به بُعد آگاهانه ی این محرک ها می پردازد. اما سوال اینجاست که با بعد ناآگاه این نیاز ها و محرک ها چه کنیم؟
مداخلات ذهن آگاهانه در این مقاله پیشنهاد داده شده است که با افزایش آگاهی نسبت به بدن و احساسات، می تواند به درمان اعتیاد و جنبه های ناخودآگاه آن کمک کند.
نتیجه گیری
اگر اعتیاد رامسئله ی حساس شدن مغز نسبت به محرک ها در نظر بگیریم می توان به کمک درمان شناختی رفتاری و ذهن آگاهی این حساسیت را تغییر داد و در نتیجه اعتیاد را درمان کرد.
راز درمان اعتیاد در این نگاه، ایجاد تعادلی دوباره در مغز به کمک تکنیک های این دو روش درمانی است.
منبع:
مطالب مرتبط:
اعتیاد به نیکوتین با کشیدن چند سیگار در روز شکل می گیرد ؟؟
اعتیاد به خشم و رنجش : یک اعتیاد شایع
5 علامت هشدار دهنده اعتیاد به مواد مخدر و الکل
تفاوت اعتیاد، وابستگی جسمی و تحمل نسبت به داروهای ضد درد
ارتباط توانایی تصمیم گیری و اعتیاد به مواد مخدر
درمان اعتیاد به الکل و مواد مخدر