07136476172 - 09172030360 [email protected]

 

اگرچه تشخیص زودتر بهتر است، اما پیش آگهی از آن هم بهتر می باشد. این اصل پزشکی در مورد اعتیاد هم صدق میکند و اهمیت شناخت علائم هشدار دهنده بسیار است. اعتیاد نوعی اختلال پیشرونده است که اگر رها شود و روند آن ادامه یابد، بدتر می شود، نه بهتر. وقتی کسی شخصیت خود را در کنار خانواده، دوستان و شغل خود از دست داد، مهمترین مشوقهای زندگی را برای بهتر شدن از دست داده است.

 

مشهورترین علائم اعتیاد علائم جسمی در اواخر مراحل اعتیاد است – صورت قرمز رنگ یک فرد با مشروبات الکلی طولانی مدت، لاغری فردی که به مواد مخدر اعتیاد دارد، زخم های صورت در مصرف کنندگان بعضی مواد مخدر. اولین علائم هشدار دهنده، تغییراتی در رفتار است که اعضای خانواده، دوستان و همکاران می توانند آن را شناسایی کنند.

 

منطقی سازی و فرافکنی

 

یک بیمار 45 ساله در بهبودی طولانی مدت از ولع مصرف غیرقابل کنترل الکل، به یاد می آورد: “من همیشه یک دلیل قانع کننده برای نوشیدن داشتم.”

 

“اول می نوشیدم که با اجتماع راحت تر کنار بیایم، بعد به دلیل خستگی از کار می نوشیدم، بعد می نوشیدم تا راحت بخوابم، و سپس برای اینکه راحت فراموش کنم. هیچ یک از این توضیحات منطقی به نظر نمی رسید. من نیازهای واقعی داشتم و اعتقاد داشتم که فقط الکل می تواند آنها را برآورده کند.”

 

با عمیق شدن اشتیاق، افراد معتاد سازماندهی زندگی خود را، غالباً بر اساس نیاز به دسترسی بی وقفه به الکل و سایر مواد مخدر آغاز می کنند. آنها ممکن است به طور فزاینده ای با تغییر برنامه تحریک شوند و رفتار عجیب و غریب خود را به گردن والدین، ​​شریک زندگی خود، فرزندانشان یا یک کارفرما بیندازند. اعضای خانواده به ویژه اهداف آسیب پذیر هستند و اغلب رفتارهای خود را تغییر می دهند تا عزیزان معتاد خود را آزار ندهند.

 

نوسانات خلقی و تغییرات شخصیتی

 

در حالی که افراد معتاد ممکن است از افراد دیگر بسیار انتقاد کنند، رفتار آنها ممکن است قابل پیش بینی نباشد و به سرعت از سرخوشی و شاد به افرادی عصبانی و دارای سوءظن تبدیل شوند. گاهی، نوسانات خلقی آن ها بارزتر می شود.

برخی از افراد هنگام نوشیدن یا استفاده از مواد اعتیاد آور دیگر دچار تغییر شخصیت می شوند. در بدترین حالت، این تحول شبیه حضور دو شخصیت متفاوت در یک بدن است. آن شخص دوست داشتنی خانواده ناپدید می شود و یک غریبه غیر قابل کنترل جای او را می گیرد.

“یکی از بیماران من فردی کاملاً با اخلاق بود که هنگام نوشیدن، در مقابل فرزندانش فیلم های پورنوگرافی تماشا می کرد. دیگری پدر و شوهر مهربانی بود تا زمانی که مشروبات الکلی نوشید. او تعطیلات خود را با لباس زیر در خیابان ها گذراند و درها را می کوبید و مردم را به دعوا و مبارزه دعوت می کرد.”

وقتی آنها به خانه برگشتند، همسرش از من خواست تا مداخله و کمک کنم. این امر تا حدی موفقیت آمیز بود، زیرا شوهرش از شنیدن رفتارهایی که که چیزی از آن ها به یاد نداشت، شوکه شده بود. او با کمال میل به یک برنامه درمانی رفت اما سالها طول کشید تا او توانست اعتماد اعضای خانواده اش را جلب کند.

 

روابط رو به زوال 

 

“وقتی می توانستم مشروبات الکلی خود را کنترل کنم، هنوز هم برای بقیه جذاب بودم و دوستان جدید پیدا می کردم. اما وقتی به مهمانی می رفتم و بیش از حد الکل می نوشیدم، اغلب یک دیوانه خشمگین قلمداد می شدم.”

بسیاری از افراد، سفر خود را به سمت اعتیاد مانند یک مهمانی آغاز می کنند. با عمیق شدن اشتیاق و وخیم تر شدن رفتار آنها، دایره اجتماعی آنها به دیگر مصرف کنندگان یا افراد معتاد محدود می شود و این توهم را به وجود می آورد که نوشیدن زیاد و مصرف مواد مخدر رفتاری عادی است. در پایان، حتی این دوستان ممکن است ناپدید شوند و آنها را منزوی و تنها بگذارند.

“وقتی مشروب نمی نوشیدم، بسیار فردی با اعتماد به نفس و سرگرم کننده برای دیگران بودم و می توانستم به راحتی کار خوبی انجام دهم، توجه مردم را به خود جلب کنم و دوستان جدید پیدا کنم. بعد با مصرف زیاد الکل عصبانیتم بروز میافت.

مردم از من دور شدند، یا من از آنها دور شدم؟”

“برای سالها، من از یک این شاخه به آن شاخه می پریدم و روابط شکست خورده و رفتار خود را به مصرف مواد مخدر مرتبط نمی دانستم. این همیشه تقصیر دیگران بود – آن ها من را تنها می گذاشتند، نه من.

زندگی خانوادگی افراد معتاد غالباً با تغییرات ناگهانی یا غیرقابل توجیهی از جمله جدایی و طلاق روبرو می شود. کودکان ممکن است فرار کنند، با اقوام دیگر خود زندگی کنند، یا در غیر این صورت بسیار زودتر از زمان طبیعی خود را از خانواده جدا کنند.

 

عملکرد ضعیف

 

بیشتر افراد معتاد برای حفظ شغل خود دردسرهای زیادی می کشند، تا حدی برای مخارج مواد مخدرشان. دیر یا زود، عملکرد آنها در کار بدتر می شود. آنها تمرکز و اشتباهات ساده را دشوارتر می یابند. ممکن است نسبت به همکاران بدخلقی یا پرخاشگری کنند و دیر در محل کار خود ظاهر شوند.

برای بیشتر افراد معتاد، مشکلات مربوط به شغل، آغاز یک پایان است. آنها کاهش عملکرد جسمی، عاطفی و فکری مانند یک گلوله برفی را تجربه می کنند که آنها را به سطح عمیق تر هرج و مرج می کشاند. برای بسیاری، آخر بازی یک دوره طولانی رنج و ناتوانی و مرگ زودرس و وابسته به اعتیاد خواهد بود.

 

بحران روانشناختی و ذهنی

 

تغییرات چشمگیر در عملکرد مغز ناشی از ولع مصرف غیرقابل کنترل، تغییرات عمیقی در زندگی روانشناختی و معنوی افراد معتاد ایجاد می کند. بسیاری خود را در سایه های عمیق زندگی می بینند، که نه فقط با خانواده، دوستان و همکاران بلکه با خودشان غریبه هستند.

“در اواسط بیست سالگی کاملا در تاریکی زندگی می کردم.” “بخشی از من هنوز می خواست آن را ترک کند، اما دیگر به نظر نمی رسید که من واقعی باشم. وقتی صدای درونی به من گفت که زندگی ام را به پایان برسانم، فکر کردم که این غریبه با چه کسی صحبت می کند؟ ”

داروهای تغییر دهنده حالت، لوب پیشانی مغز را تغییر داده و بر عملکردهای قضاوت، کنترل و مهار تأثیر می گذارند. خرابی این “سیستم ایمنی رفتاری”، مشروبات الکلی و مصرف کنندگان سنگین مواد مخدر را در معرض ضعف هایی قرار می دهد که همه ما را آزار می دهد – عصبانیت، حرص و آز، نفرت، خشونت، و خیانت های جنسی و …

هنگامی که مصرف کنندگان از مرز ولع مصرف عبور می کنند، ممکن است زندگی معنوی خود را رها کنند، و شیوه هایی مانند نیایش و مراقبه را رها کرده و ارتباط خود را با یک جامعه ایمن قطع کنند.

بسیاری از افراد معتاد – به خاطر شرم و وحشت از خودشان – خود را در یک مارپیچ رو به پایین قرار می دهند. آنها شروع به پنهان کردن بطری ها یا مواد مخدر می کنند، و دروغ می گویند یا سرقت می کنند. برخی از آنها از همسر و فرزندان خود سوء استفاده عاطفی یا جسمی می کنند.

افراد معتادی که ارزش های شخصی خود را زیر پا می گذارند، علی رغم اینکه آرام یا مطمئن به نظر می رسند، تقریباً احساس عمیق شکست و تحقیر را تجربه می کنند.

“توصیف درد عاطفی تجربه شده توسط یک معتاد غیرممکن است.”

“مهم نیست که چقدر مغرور یا با اعتماد به نفس به نظر برسد، احساسات اصلی او شرم و نفرت از خود است.”

این احساسات یک فرد معتاد را در چرخه خود-تداوم استفاده از مواد مخدر و نفرت از خود گرفتار می کند. در یک مطالعه، دو سوم تمام خودکشی های افراد زیر 30 سال به سوء مصرف مواد مخدر یا اعتیاد مرتبط بود. دیگران، یک مرگ زنده را تجربه می کنند، و در سطوح عمیق تری از ناامیدی قرار می گیرند.

 

برای اطلاعات بیشتر به مؤسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

 

منبع:

psychologytoday.com

به این مقاله امتیاز دهید