07136476172 - 09172030360 [email protected]

خودکشی، جدی ترین نتیجه افسردگی، یکی از مهمترین دلایل مرگ در مردان است. پیوندهای مختلفی بین رژیم های غذایی ضعیف تر و افزایش خطر افسردگی برقرار شده است.

 

رابطه بین غذا و سلامت روان


رژیم ها در دهه های گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده اند و باعث ایجاد حرکتی جهانی و به دور از کربوهیدرات های پیچیده و فیبر به سمت غذاهای فرآوری شده، چربی های اشباع شده و قند تصفیه شده شده است. 

این الگو همچنین برای کودکان و نوجوانان وجود دارد، جایی که رژیم های غذایی ضعیف در سنین جوانی احتمال بیشتری دارد که منجر به پیامدهای بهداشتی ضعیف تر شود. بحث بر سر این است که آیا تفاوتهای معنادار جنسیتی در تأثیر رژیم غذایی بر افسردگی وجود دارد؟

مطالعات متعددی که به بررسی تغییرات رژیم های غذایی برای کاهش افسردگی پرداخته اند، شامل تغییرات سبک زندگی مانند ورزش و تغییر عادات خواب نیز شده است. با این حال، این مطالعات همچنین این الگو را یافتند که تغییرات در سبک زندگی علائم افسردگی را کاهش می دهد، به این معنی که بهبود رژیم غذایی در ترکیب با بهبود شیوه زندگی به طور بالقوه می تواند یک استراتژی مداخله ای مؤثر باشد.

 

چرا رژیم غذایی می تواند یک عامل مهم باشد


افسردگی در نوجوانان آمریکایی طی 10 سال گذشته 30٪ افزایش یافته است. نوجوانان و کودکان به ویژه در نتیجه عادت هایی که می تواند منجر به وخیم تر شدن سلامت روان شود، آسیب پذیر هستند و مداخله در سبک زندگی در سنین پایین می تواند به کاهش احتمال افسردگی کمک کند.


مداخله در رژیم غذایی روشی مناسب برای اثرگذاری بر افسردگی ارائه می دهد. برخی از ترکیبات غذایی مانند سدیم، معمولاً نشانگرهای مهم رژیم غذایی ناسالم محسوب می شوند. از طرف دیگر پتاسیم می تواند نشانه ای از رژیم غذایی سالم باشد که بیشتر در سبزیجات و غلات سبوس دار وجود دارد. از این دانش می توان برای مداخله در آن دسته از گروههایی که در برابر افسردگی و رژیم غذایی ضعیف آسیب پذیر هستند، استفاده کرد.

 

 

 

 

عدم قطعیت ها و محدودیت ها در مطالعات ارتباط بین رژیم غذایی و افسردگی


در حالیکه مطالعات و متاآنالیزهای متعددی نشان داده اند که ارتباط و رابطه خطی بین رژیم غذایی ضعیف و افسردگی وجود دارد، اما شواهد کافی در مورد رابطه علیتی آن هنوز وجود ندارد. بنابراین، در حالی که رژیم غذایی ضعیف ممکن است نوعی رابطه مستقیم یا غیرمستقیم با خطر افسردگی داشته باشد، هنوز شواهد زیادی وجود ندارد که نشان دهد رژیم غذایی ضعیف به خودی خود می تواند باعث افسردگی شود.

یکی از اشکالات اصلی مطالعات ارتباط رژیم غذایی با افسردگی، نحوه سنجش افسردگی است. مطالعات متعددی از اقدامات خود گزارش شده از علائم افسردگی یا موارد مشابه استفاده می کنند و آن دسته از مطالعات که از یک تشخیص افسردگی بالینی به عنوان معیار نتیجه گیری استفاده می کنند، بین رژیم غذایی ضعیف و بروز افسردگی ارتباطی پیدا نمی کنند. تاکنون تنها یک مطالعه با استفاده از یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی نشان داده است که تغییرات رژیم غذایی می توانند سطح افسردگی بالینی را کاهش دهند.

علاوه بر این، هنگامی که در مطالعات یک روانپزشک افسردگی را تشخیص می داد، هیچ ارتباطی با کیفیت رژیم مشاهده نشده است. بنابراین، شواهد برای هر رابطه علّی بیشتر کاهش می یابد، و این بدان معناست که نتایج مطالعاتی که از دیگر روشها برای طبقه بندی افسردگی استفاده کرده اند، صرفاً در کاهش علائم افسردگی، نه خود بیماری روانشناختی نشان داده شده اند.

برخی از مطالعات رژیم را به عنوان یک استراتژی مداخله ای مورد بررسی قرار داده اند، که در آن افراد مورد مطالعه عادتهای غذایی خود را ارزیابی می کنند. این نوع پرسشنامه ها جانبدارانه هستند، که می تواند به توضیح نتایج متفاوت از مطالعات ارتباط رژیم و علائم افسردگی کمک کند.

برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

منبع:

A brief diet intervention can reduce symptoms of depression in young adults

به این مقاله امتیاز دهید