اختلالات یادگیری کودکان می توانند درجات مختلفی از شدت داشته باشند. و برخی از آنها شایع تر از سایرین هستند. اما با حمایت صحیح و راهنمایی مناسب، کودکان می توانند به پتانسیل کامل خود برسند.
- اختلالات یادگیری بر فرآیندهای روانی درگیر در یادگیری تأثیر می گذارد.
- آنها می توانند روشی را که فرد یاد می گیرد چگونه بخواند، بنویسد، محاسبات انجام دهد یا هر فرآیند یادگیری دیگری را مختل کند.
- شایع ترین اختلال یادگیری نارساخوانی است. که تقریباً 80 تا 90 درصد از تمام اختلالات یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهد.
درست قبل از عید سال گذشته، معلم دخترم مرا کنار کشید و به من پیشنهاد داد که دخترم را از نظر اختلالات یادگیری ارزیابی کنم. می دانستم که این در حال آمدن است، با این حال شنیدن آن هنوز ضربه ای بود.
من مدتها به احتمال نارساخوانی دخترم مشکوک بودم، اما معلم او در واقع بیشتر نگران عملکرد او در ریاضیات بود. اعداد و ارقام برای دختر کوچکم معنی نداشت، هر چقدر هم که تلاش میکرد.
من به خانه رفتم و کمی تحقیق کردم و یک ارزیابی آنلاین کوتاه انجام دادم. که شامل پاسخ دادن به سؤالاتی در مورد توانایی های دخترم در ریاضیات بود.
نتایج نشان داد که او علائم شدیدی از دیسکالکلولیا را نشان میدهد. اصطلاحی که قبلاً هرگز نامش را نشنیده بودم. و ارزیابی حرفهای توصیه شد.
در طول تحقیقاتم، همچنین متوجه شدم که اختلالات یادگیری کودکان می توانند درجات مختلفی از شدت داشته باشند و برخی از آنها شایع تر از سایرین هستند.
دقیقاً اختلالات یادگیری چه هستند؟
اختلالات یادگیری یا ناتوانیها، آسیبهایی در فرآیندهای روانشناختی درگیر در یادگیری هستند. «این میتواند بر نحوه یادگیری خواندن، نوشتن، انجام ریاضیات یا هر فرآیند یادگیری دیگری تأثیر بگذارد.
جسیکا میزاک، دکترا، روانشناس کودک، توضیح می دهد که سه اختلال یادگیری وجود دارد که معمولاً تشخیص داده می شوند:
- نارساخوانی. علائم شامل مشکل در خواندن دقیق کلمات است.
- دیسگرافی. کودکان در بیان خود در نوشتن با مشکل قابل توجهی روبرو هستند. آنها ممکن است ساعت ها بنشینند و سعی کنند چند جمله را بنویسند. یا ممکن است به دلیل املای ضعیف خواندن نوشته هایشان واقعا دشوار باشد.
- دیسکالکولیا. علائم عبارتند از مشکل در درک اعداد، به خاطر سپردن حقایق ساده حسابی، یا توانایی استدلال از طریق مشکلات کلمه.
“شایع ترین ناتوانی یادگیری نارساخوانی است که تقریباً 80 تا 90 درصد از همه ناتوانی های یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهد .”
“تخمین زده می شود که 20 درصد از جمعیت نارساخوان هستند.”
دانستن اینکه چه کاری باید انجام شود
دخترم از 2 سالگی در خدمات گفتار درمانی و کاردرمانی بوده است. بنابراین، پس از اینکه یک ارزیابی حرفه ای توصیه شد، اولین غریزه من این بود که او را با پزشک اطفال تماس بگیرم.
دخترم یک ارزیابی عصبروانشناختی عالی را دریافت کرد. آزمایشی که میتوانست پاسخهای عمیقی به نحوه عملکرد مغز دخترم بدهد. اما او همچنین پیشنهاد کرد که ما همچنان برای ارزیابیهای یادگیری خاص از طریق مدرسه تلاش کنیم.
«ارزیابی از طریق سیستم مدرسه برای دانشآموز رایگان است و ارزیابی سیستم مدرسه میتواند به تعیین اینکه آیا دانشآموز واجد شرایط خدمات آموزشی ویژه یا خوابگاه است یا خیر کمک میکند.
برنامه های آموزشی فردی
برنامه های آموزشی فردی (IEP) برای کودکانی که مشکلات یادگیری دارند در دسترس است. و می تواند محل اقامت اضافی را که معلمان و سیستم های مدرسه باید فراهم کنند تعیین کند. متقاعد شدم که از طریق سیستم مدرسه نیز به ارزیابی نیاز داریم. اما در اولین ملاقات من با مربیان مدرسه بود که فهمیدم آنها تشخیص خاصی ارائه نمی دهند. آنها حتی از اختلالات یادگیری کودکان که احتمال میدادند دخترم داشته باشد، نام نمیبرند.
در عوض، آنها به سادگی مواردیرا که او در آن مشکل داشت را شناسایی میکردند. و ابزارهایی را برای کمک به او برای غلبه بر آن مسائل پیشنهاد میکردند .
به همین دلیل، Myszak میگوید این غیر معمول نیست که خانوادهها آزمایش و خدمات را از طریق سیستم مدرسه و ارائه دهندگان پزشکی دنبال کنند.
Myszak گفت: “آزمایش پزشکی یا خصوصی می تواند یک تشخیص پزشکی برای کودکان ارائه دهد. در حالی که ارزیابی های مدرسه معمولاً تشخیص نمی دهد، بلکه صلاحیت کودک برای خدمات مدرسه را تعیین می کند.”
برخی از بچه ها ممکن است به بیش از این نیاز نداشته باشند. اما در مورد ما، دنبال کردن هر دو مسیر به طور همزمان انتخاب درستی به نظر می رسد.
آموختهام که ارزیابیها همچنین میتوانند مسائل مربوط به پردازش شنوایی یا زبان، نقصهای بینایی، و مشکلات حافظه یا عملکرد اجرایی را که ممکن است فرد با آن مواجه باشد، نشان دهد.
کار با سیستم آموزش ویژه می تواند پیچیده باشد، اما کمک در دسترس است
در ابتدا، دریافت ارزیابیهای مورد نیاز دخترم شامل تماس بیوقفه با سیستم مدرسه بود تا اینکه پس از تعطیلات به من مراجعه کردند.
تیمی که برای ارزیابی های او تعیین شده است، خوشبختانه فوق العاده بوده است. مهربان، دلسوز، و واقعا مشتاق کمک کردن.
اما من داستان هایی از خانواده های دیگر شنیده ام که وقتی نوبت به ارزیابی ها و کمک های مورد نیازشان می رسد، به بن بست برخورد کرده اند.
سیستم های مدرسه اغلب با بودجه ناکافی مواجه هستند. در حالی که آنها همیشه منابع لازم برای انجام این کار را به موقع ندارند.
حامیان و مشاوران آموزشی
حامیان آموزشی به خانواده ها کمک می کنند تا در سیستم مدرسه حرکت کنند و حقوق خود را درک کنند. Myszak گفت که برخورد با سیستم آموزش ویژه پیچیده است. و اکثر مردم از تفاوت های ظریف این سیستم آگاه نیستند.
او گفت: “با داشتن یک حمایت کننده حرفه ای برای صحبت در مورد روند و شرکت در جلسات با آنها، خانواده ها می توانند نسبت به مشاوره آنها اطمینان بیشتری داشته باشند. و احساس کنند که نیازهای فرزندشان مورد توجه قرار گرفته است.”
Myszak اضافه می کند که خانواده هایی که روابط خوبی با مدرسه فرزندان خود دارند و در این فرآیند احساس حمایت می کنند ممکن است نیازی به یک وکیل آموزشی نداشته باشند.
اما برای خانوادههایی که احساس میکنند نیازهای فرزندشان برآورده نمیشود، میتواند ارزشمند باشد.
یک مشاور آموزشی همچنین میتواند منبعی اضافی برای خانوادههایی باشد که به سادگی از این فرآیند احساس سردرگمی میکنند.
ماندل گفت: “به عنوان یک مدافع آموزشی، به خانواده ها کمک می کنم تا بفهمند مشکل چیست. و چگونه بر فرزندشان در مدرسه تأثیر می گذارد.” “من به آنها کمک می کنم تا بفهمند ارزشیابی ها به چه معناست و چگونه می تواند برای فرزندشان مفید باشد.”
درمان ها و ابزارهای موجود
یکی از چیزهایی که در اولین جلسهام با مربیان مدرسه پرسیدم این بود که اگر ارزیابیها نشان میدهد که دخترم در واقع اختلال یادگیری دارد، چه کاری میتوان انجام داد.
به من گفته شد روشهای یادگیری متنوعی وجود دارد که برای بچههایی با چالشهای یادگیری مختلف و گروههای خواندنی که میتوانستند شرکت کنند، بهتر کار میکنند. میتوان تدریس خصوصی و همچنین مکانهایی را در کلاس ترتیب داد تا به او زمان بیشتری در آزمونها بدهد.
همچنین ابزارهای مختلفی وجود داشت که ممکن است به او کمک کند تا آنچه را که در لحظه یاد می گیرد بهتر پردازش کند.
ماندل گفت: «همه چیز بستگی به ناتوانی و بخشی از فرآیند یادگیری دارد.
Myszak افزود : «خانوادهها همچنین ممکن است خدمات تدریس خصوصی یا آموزش فشرده موضوعی را دریافت کنند.
مداخله اولیه کلیدی است
من با بسیاری از والدین در مورد آنچه که در ابتدا با آن سر و کار داشتیم صحبت کردم، امیدوار بودم که کسانی که چیزی مشابه را تجربه کردهاند، بتوانند هر گونه توصیه یا بینشی را به اشتراک بگذارند.
من از اینکه چه تعداد از والدین به نظر می رسید می خواهند ایده اختلالات یادگیری کودکان را به طور کامل نادیده بگیرند شگفت زده شدم.
چند نفر از افرادی که با آنها صحبت کردم گفتند که اختلالات یادگیری فقط روشی است که سیستم مدرسه برای توضیح اینکه چرا برخی نمی توانند در سیستم خود موفق شوند کاربرد دارد.
این برای من تعجب آور بود، به خصوص به این دلیل که پژوهش ها در مورد اختلالات یادگیری کودکان خیلی گسترده است.
خوب شدن خود به خودی وجود ندارد
برخی از والدین ممکن است فکر کنند فرزندانشان در نهایت به خودی خوب میشوند. تحقیقات نشان داده است که وقتی اختلالات یادگیری درگیر باشد، شکاف یادگیری بین بچه ها و همسالانشان بدون مداخله ادامه می یابد .
لورن گفت: «مداخله زودهنگام برای مشکلات اختلالات یادگیری کلیدی است. هر چه والدین بیشتر منتظر بمانند تا کودک حمایت لازم را دریافت کند، جبران زمان از دسترفته از نظر تحصیلی وعاطفی دشوارتر خواهدبود.
Myszak توضیح می دهد که کودکان به طور کلی از نحوه مقابله با همسالان خود بسیار آگاه هستند. و زمانی که به مقابله ادامه می دهند ممکن است دچار عزت نفس پایین، اضطراب و افسردگی شوند.
“همه والدین بهترین چیز را برای فرزندان خود می خواهند. و ممکن است به کمک نیاز داشته باشند تا ببینند که چه چیزی برای شناسایی کودکی با مشکل خاص و سپس دسترسی به مداخلات مبتنی بر شواهد و پشتیبانی نیاز دارند.
مقابله با پیامدهای عاطفی
این مادر دارای فرزند مبتلا به اختلالات یادگیری میگوید:. من قرار نیست دروغ بگویم. در طول این روند مواقعی وجود داشته است که من بسیار غمگین و شکست خورده ام.
مدرسه همیشه برای من به طور طبیعی پیش می آمد و زندگی من به دلیل آن از میلیون ها روش مختلف آسان تر بود. من هم همین راحتی را برای دخترم می خواهم. قلبم را می شکند که به احتمال زیاد او راه سخت تری خواهد داشت.
لورن میگوید: «هر زمان که والدین یاد میگیرند فرزندشان مشکلی دارد که جنبههای مدرسه را سخت میکند، یک احساس قوی ایجاد میکند. والدین نگران این هستند که فرزندشان به توانایی های بالقوه خود دست پیدا نکند. و ناتوانی در یادگیری آنها را عقب نگه دارد.
من باید به خودم یادآوری می کردم که مغز دخترم به این روش خلاقانه فوق العاده کار می کند. او باهوش و شاد و قوی است.
و او به منابعی که نیاز دارد دسترسی دارد تا بهترین نسخه از خودش باشد.
لورن گفت: “با اصلاح عالی و راهنمایی مناسب، دانش آموز می تواند به پتانسیل خود دست یابد.”
و وقتی به دخترم نگاه می کنم و اشتیاق او را برای غلبه بر این مشکل می بینم… می دانم که مسیر خیلی درست است.
دانشجوی دکتری پژوهشی ارگونومی شناختی، عاشق یادگیری، عاشق خواب و مباحث مرتبط با آن و عاشق دانستن درباره عملکردهای شناختی انسان… خوشحالم که در این بستر، فرصت اشتراک اطلاعات با شما عزیزان را دارم.