افسردگی
بیشتر مردم هر از گاهی احساس ضعف یا غمگینی می کنند. این همان افسرده بودن نیست. افسردگی وضعیتی است که می تواند چندین هفته یا چند ماه ادامه داشته باشد. هنگامی که فردی افسردگی دارد، تعدادی از احساسات منفی می توانند بر زندگی او مسلط شوند. از جمله غم و اندوه، ناامیدی و از دست دادن علاقه به چیزهایی که قبلاً از آنها لذت می بردند. از هر پنج نفر در بریتانیا حداقل یک نفر در طول زندگی خود دچار افسردگی می شود. با این حال، در افراد مبتلا به زوال عقل بیشتر شایع است. به خصوص اگر آنها زوال عقل عروقی یا زوال عقل بیماری پارکینسون داشته باشند. افسردگی اغلب زمانی تشخیص داده می شود که فرد در مراحل اولیه زوال عقل باشد. با این حال می تواند در هر مرحله توسعه یابد. افسردگی نیز می تواند بیاید و برود.
علل افسردگی
اگر فردی در گذشته افسردگی داشته است، در صورت ابتلا به زوال عقل، احتمال ابتلای مجدد به آن بیشتر است. افسردگی اغلب بیش از یک علت دارد. علل از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است
از جمله:
- سابقه حوادث آسیب زا یا ناراحت کننده
- سایر بیماری ها یا ناتوانی ها – به ویژه مشکلات قلبی، مشکلات تنفسی،
- درد مزمن یا مشکلات هورمونی
- عوارض جانبی داروها – از جمله برخی از قرص های خواب آور، استروئیدها، مسدود کننده های بتا و داروهای مورد استفاده برای درمان بیماری پارکینسون.
- نداشتن کارهای معنادار کافی برای انجام دادن.
- انزوای اجتماعی یا فقدان حمایت اجتماعی
- نداشتن خواب کافی و با کیفیت
- سوگ – این می تواند فرد را در برابر افسردگی آسیب پذیرتر کند. اگرچه خود غم معمولاً به عنوان یک نوع افسردگی در نظر گرفته نمی شود.
- احساس استرس در مورد مسائلی مانند پول، روابط یا آینده.
- نوشیدن الکل زیاد
این علل می تواند برای همه مشابه باشد – چه آنها زوال عقل داشته باشند یا نه.
با این حال، اگر فردی در مراحل اولیه زوال عقل مبتلا به افسردگی باشد، ممکن است به طور مستقیم با نگرانی او در مورد حافظه و آینده خود مرتبط باشد. افراد مبتلا به زوال عقل عروقی اغلب بینش و آگاهی بیشتری از وضعیت خود نسبت به افراد مبتلا به بیماری آلزایمر دارند. این ممکن است توضیح دهد که چرا افسردگی برای افراد مبتلا به زوال عقل عروقی شایع تر است. بیماری هایی که باعث زوال عقل می شوند نیز گاهی اوقات می توانند باعث افسردگی شوند. به نظر می رسد افرادی که در خانه سالمندان زندگی می کنند در معرض خطر ابتلا به افسردگی هستند. به همین دلیل است که آموزش خوب کارکنان و ملاقات منظم اعضای خانواده و دوستان می تواند به بهبود رفاه آنها کمک کند.
علائم افسردگی
افسردگی می تواند افراد را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار دهد. همچنین سطوح مختلفی از افسردگی وجود دارد. پزشکان در مورد افرادی که افسردگی “خفیف”، “متوسط” یا “شدید” دارند صحبت می کنند.
علائم رایج عبارتند از احساس غمگینی، ناامیدی یا تحریک پذیری در بیشتر مواقع. یک فرد ممکن است علاقه یا لذت را نسبت به فعالیت هایی که زمانی از آنها لذت می برد از دست بدهد. یا ممکن است احساس بی ارزشی، گناه یا اعتماد به نفس پایینی داشته باشد. افراد مبتلا به افسردگی ممکن است دچار اختلال در خواب شوند، مانند بیدار شدن در صبح زود. آنها همچنین ممکن است برای فکر کردن یا تمرکز مشکل داشته باشند، یا ممکن است فراموشکارتر شوند. افراد مسنی که افسردگی دارند ممکن است علائم کمی متفاوت از افراد جوان داشته باشند. آنها احتمالاً بیشتر احساس آشفتگی می کنند و اضطراب سلامت بیشتری دارند (نگرانی در مورد سلامت خود). همچنین احتمال بیشتری دارد که علائم فیزیکی بیشتری مانند درد و درد داشته باشند.
افسردگی می تواند انرژی فرد را تخلیه کند و احساس ناامیدی کند.
حتی می تواند بیماران را به فکر پایان دادن به زندگی خود بیاندازد. به همین دلیل است که افسردگی را باید بسیار جدی گرفت. نباید آن را نادیده گرفت. علاوه بر داشتن احساسات منفی، اگر فرد مبتلا به زوال عقل افسردگی داشته باشد، می تواند مشکلات تفکر و حافظه او را بدتر کند. افسردگی همچنین ممکن است هر گونه تغییر در رفتار آنها را بدتر کند. آنها ممکن است آشفته و پرخاشگر باشند. همچنین ممکن است مشکل خواب داشته باشند یا از غذا خوردن امتناع کنند. برای افرادی که در مراحل بعدی زوال عقل هستند، علائم افسردگی اغلب شامل اشک ریختن و کاهش وزن است. برخی از علائم افسردگی مشابه علائم زوال عقل است.
اینها شامل گوشه گیری و مشکلات حافظه و تمرکز می شود. با این حال، تفاوت های کلیدی بین علائم افسردگی و زوال عقل وجود دارد.
تفاوت بین افسردگی و زوال عقل
افسردگی نسبت به بسیاری از انواع زوال عقل خیلی سریعتر – در طی هفته ها یا چند ماه – ایجاد می شود. معمولاً افراد مبتلا به زوال عقل مشکلاتی در گفتار و آگاهی از اینکه کجا هستند و ساعت چند است، دارند. این در افسردگی غیرعادی است. یک فرد مبتلا به افسردگی ممکن است گاهی بگوید نمیتواند چیزی را به خاطر بیاورد. اما وقتی از او خواسته میشود به یاد بیاورد. با این حال، فرد مبتلا به زوال عقل (به ویژه بیماری آلزایمر) احتمالاً رویدادهای اخیر را به خاطر نمی آورد. همچنین ممکن است سعی کنند از دست دادن حافظه خود را بپوشانند. فرد مبتلا به افسردگی شدید ممکن است مشکلاتی در استدلال یا حافظه خود داشته باشد.
با این حال، این احتمالاً به دلیل تمرکز ضعیف آنها است. مشکلات آنها با استدلال یا حافظه باید با درمان یا زمانی که افسردگی برطرف شود بهتر شود. با زوال عقل این اتفاق نمی افتد.
درمان افسردگی
به فردی که افسردگی دارد، بسته به مدت زمانی که آن را داشته و شدت آن، باید طیف وسیعی از درمانها ارائه شود. اگر افسردگی خفیف داشته باشند ممکن است یک گروه حمایتی یا خودیاری به آنها پیشنهاد شود. فعالیت ها و تکنیک هایی که خودشان می توانند انجام دهند. اگر افسردگی شدیدتر یا پایدارتری داشته باشند، پزشک ممکن است یک داروی ضد افسردگی تجویز کند. همچنین (یا به دنبال آن) آنها را برای گفتار درمانی ارجاع دهد. مشکلاتی که افراد مبتلا به زوال عقل ممکن است با توانایی های ذهنی خود داشته باشند، می تواند درمان افسردگی را دشوارتر کند. این می تواند شامل مشکلات در توجه، ارتباط، حافظه یا استدلال آنها باشد. برای داشتن بیشترین فایده، برخی از انواع گفتار درمانی به فردی نیاز دارند که این توانایی های ذهنی دست نخورده داشته باشد.
این شامل درمان شناختی رفتاری (CBT) است. با این حال، دلیلی وجود ندارد که یک فرد مبتلا به زوال عقل نتواند از صحبت کردن درباره افکار و احساسات خود با یک مشاور یا درمانگر حرفه ای، حداقل در مراحل اولیه بیماری، سود ببرد.
داروهای ضد افسردگی
به طور گسترده ای برای درمان افسردگی استفاده می شود. با این حال به نظر نمی رسد که آنها در افراد مبتلا به زوال عقل موثر باشند. در نتیجه، درمان افسردگی در یک فرد مبتلا به زوال عقل می تواند بیشتر در مورد بهبود کیفیت زندگی آنها باشد. از طریق مراقبت و حمایتی که با نیازها، شخصیت و ترجیحات آنها مطابقت دارد. پرداختن به مسائل اساسی که ممکن است دلیل افسردگی باشد. مانند تنهایی، یا درمان درد به طور کلی به آنها کمک می کند تا حد امکان مثبت زندگی کنند.
روال ها، فعالیت ها و محیط اطراف
افراد مبتلا به زوال عقل که افسردگی دارند ممکن است از موارد زیر بهره مند شوند:
داشتن یک روال روزانه برای آنها اطمینان بخش است.
- انجام فعالیت بدنی منظم، مانند پیاده روی، دوچرخه سواری.
- انجام فعالیت های منظم با افراد دیگر. انزوای اجتماعی می تواند افسردگی را بدتر کند.
- گذراندن وقت برای انجام فعالیتهای خاطرهسازی و داستان زندگی، مانند ساختن یک کتاب قدیمی یا آلبوم عکس درباره زندگی خود.
- داشتن تعامل بیشتر با شخص دیگر. برخی از افراد از صحبت کردن، گرفتن دست یا ماساژ ملایم لذت می برند.
- تغییر در محیط خود. برای مثال، کاهش نورهای روشن و صداهای بلند یا اجتناب از گروه های بزرگ مردم.
داروی ضد افسردگی
این بیماری گاهی اوقات به دلیل داشتن سطوح پایین برخی از مواد شیمیایی در مغز افراد (معروف به “انتقال دهنده های عصبی”) ایجاد می شود. داروهای ضد افسردگی می توانند سطح برخی از این مواد شیمیایی را افزایش دهند. این می تواند به بهبود خلق و خوی فرد در طول هفته ها و ماه ها کمک کند. اگر افسردگی شدید باشد یا به سایر انواع درمان پاسخ نداده باشد، احتمالاً به فرد مبتلا به زوال عقل که افسرده اند، داروهای ضد افسردگی پیشنهاد می شود. با این حال، شواهد زیادی مبنی بر موثر بودن این داروها برای درمان بیماری در افرادی که زوال عقل دارند وجود ندارد.
درمان های مکمل و جایگزین
اگر فرد می خواهد درمان های مکمل یا جایگزین را برای مدیریت بیماری خود امتحان کند، ابتدا باید با پزشک خود صحبت کند. اینها شامل رایحه درمانی، ماساژ و نور درمانی است. اکثر درمان های جایگزین بعید است که با درمان های مرسوم تضاد داشته باشند. با این حال، برخی ممکن است با داروهای دیگری که فرد مصرف میکند تداخل داشته باشند. برای مثال روغن کانابیدیول (CBD). به همین دلیل است که آنها باید همیشه ابتدا با پزشک خود چک کنند.
اگر از افسردگی رنج می برید، و درمان های دارویی شما را خسته کرده اند، به انستیتو سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبع: Depression and dementia | Alzheimer’s Society (alzheimers.org.uk)
Depression and dementia | Dementia Australia
درباره نویسنده
خجسته رحیمی جابری، پژوهشگر دکترای تخصصی علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز و نویسنده وب سایت انستیتو سلامت مغز دانا. زمینه کاری تخصصی ایشان مشکلات حافظه و آلزایمر است وی بیش از 20 مقاله معتبر بین المللی در این زمینه به چاپ رسانده است. می توانید پژوهش های او را در اینجا (کلیک کنید) دنبال کنید.