تعریف واضح از FND دشوار است و شاید این بخشی از دلایلی باشد که افراد مبتلا به FND نسبت به تشخیص بیماری خود و چگونگی توضیح آن برای دیگران با اطمینان صحبت نمی کنند. شاید بتوان FND را در چندین سطح تعریف کرد که هرکدام به روش های مختلفی می توانند مفید باشند:
FND یک تشخیص خاص است، نه فقط یک اصطلاح کلی برای علائم عصبی “توضیح ناپذیر”.
FND علت اصلی علائم عصبی و غیر ارادی عصبی است.
FND می تواند باعث بسیاری از علائم عصبی مختلف شود که به طور گسترده در علائم حرکتی (یا حرکتی) قرار میگیرند: به عنوان مثال: ضعف، لرزش، اسپاسم عضلانی و وضعیت بدنی، علائم حسی (یا حسی): به عنوان مثال بی حسی، سوزن سوزن شدن، درد، علائم شناختی: به عنوان مثال از دست دادن حافظه، تمرکز ضعیف، “مه” مغزی و حملات حرکتی غیرطبیعی که شبیه تشنج صرع است.
برخی افراد علائم زیادی را در کنار هم تجربه می کنند و برخی نیز فقط یک علامت خاص را تجربه می کنند.
مانند اکثر شرایط پزشکی دیگر، افراد مختلف مبتلا به FND درجات مختلفی از شدت علائم را تجربه می کنند.
برخی از مبتلایان به FND به صورت خودبخود بهبود می یابند، بعضی از افراد هنگام دریافت درمان بهبود می یابند و برخی با وجود تلاش زیاد و معالجه بهبود نمی یابند.
FND مشکلی در نحوه دسترسی مغز یا کنترل حرکت و ادراک (احساس ، تفکر) است. بنابراین از نظر مکانیسم با بیشتر علل علائم عصبی که باعث آسیب به ارتباطات اساسی سیستم عصبی می شود، متفاوت است. این چیزی است که گاهی اوقات با معاینه قابل اثبات است یا می تواند توسط فرد مبتلا به FND در زندگی روزمره تجربه شود که ممکن است علائم مختصر و زودگذر از بین برود، نشان می دهد که “ماشین آلات” اصلی سیستم عصبی قادر به عملکرد عادی است.
از آنجا که FND از نظر مکانیسم با علل دیگر علائم عصبی متفاوت است، درمان نیز باید متفاوت باشد. بنابراین درمان بر توانبخشی یا “نوسازی” عملکرد طبیعی متمرکز است. این امر می تواند با کمک افراد مختلفی از جمله متخصصان مغز و اعصاب، روانپزشکان، فیزیوتراپیست ها، روانشناسان، کاردرمانگرها، گفتاردرمانگرها، متخصصان مدیریت درد و دیگران اتفاق بیفتد.
از همه مهمتر، نیاز به درمان با مشکلاتی که فرد خاص با FND دارد، تخصیص یافته است: تنها ” یک وضعیت ویژه متناسب با همه” وجود ندارد.
از نظر تاریخی، علت FND ناشی از آسیب روانشناختی / عاطفی و استرس بوده و مورد تأکید قرار گرفته است. مطالعات تحقیقاتی نشان می دهد که به عنوان یک گروه از افراد مبتلا به FND میزان بیشتری از آسیب های عاطفی و استرس نسبت به افراد بدون FND وجود دارند – با این حال این مورد برای همه صدق نمی کند.
بنابراین به نظر می رسد تروما و استرس عاطفی عوامل خطرزا هستند که باعث آسیب پذیری افراد نسبت به ابتلا به FND می شوند. این بدان معنی است که درمان روانشناختی برای تروما و استرس ممکن است در افرادی که FND دارند و این مسئله را تجربه کرده اند، مفید باشد. حتی در افرادی که آسیب روانشناختی و استرس را تجربه نکرده اند، درمان شناختی و روانشناختی می تواند برای درمان علائم خاص مفید باشد، اما این نیاز به ارزیابی فردی دارد.
بزرگترین مشکلی که در حال حاضر برای مبتلایان به FND وجود دارد، نبود یک سرویس هماهنگ است که تشخیص صحیح، سریع توضیح داده شده را ارائه دهد و سپس بسته به علائم و مشکلات دیگری که فرد مبتلا به FND دارد، به درمان شخصی ارائه می دهد.
پشتیبانی توسط بیمارانی که از مشکل FND رنج می برند
وقتی از مبتلایان مبتلا به FND پرسیده می شود که چقدر این بیماری شایع است (مانند بیماری ام اس و بیماری پارکینسون)، آنها نمی توانند درک کنند که چرا قبلاً هرگز از آن چیزی نشنیده اند و هرگز کسی را با آن بیماری ملاقات نکرده اند. این امر به این دلیل است که FND نوعی اختلال پنهان است که در آن بیماران اغلب تشخیص داده نمی شوند و انواع توضیحات و دلایل مبهم برای علائم آنها به آنها داده می شود.
به همین دلیل، گروههای حمایتی از بیماران FND و خانواده هایشان فرصتی برای برقراری ارتباط با دیگران که همان تشخیص را دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. حمایت از همسالان یک برنامه طبیعی برای این کار است، جایی که مبتلایان به FND می توانند مستقیماً از یکدیگر حمایت کنند در آنچه می تواند یک روند گیج کننده و تنها برای جستجوی تشخیص و درمان و پشتیبانی طولانی مدت باشد.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا و Senses Cultural Academy of Healthمراجعه کنید.
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.