07136476172 - 09172030360 [email protected]

اضطراب ، اعتیاد و سایر اختلالات روانپزشکی اغلب با حالات شدید آنچه دانشمندان برانگیختگی می نامند مشخص می شود: ضربان قلب ، افزایش فشار خون ، کوتاه شدن تنفس و تصمیمات “بد” گرفته می شود. دانشمندان دانشکده پزشکی Icahn  در تلاش برای درک چگونگی تأثیر این حالات بر فرآیند تصمیم گیری مغز ، داده های حاصل از مطالعه قبلی روی نخستی های غیرانسانی را تجزیه و تحلیل کردند.

 

آنها دریافتند که دو مرکز تصمیم گیری مغز حاوی نورون هایی هستند که ممکن است به طور انحصاری بر پویایی داخلی بدن نظارت داشته باشند. علاوه بر این ، به نظر می رسد افزایش حالت برانگیختگی با تبدیل برخی از سلولهای عصبی تصمیم گیرنده به مانیتورهای حالت داخلی ، یکی از مراکز را دوباره متصل می کند.

 

نتایج ما نشان می دهد که مدارهای تصمیم گیری مغز ممکن است برای نظارت و ادغام دائمی آنچه در داخل بدن اتفاق می افتد ، ایجاد شود. به همین دلیل ، تغییرات در سطح برانگیختگی ما می تواند نحوه عملکرد این مدارها را تغییر دهد. ” این مطالعه در PNAS (مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم) منتشر شده است.

“ما امیدواریم که این نتایج به محققان کمک کند تا درک بهتری از مناطق مغز و فرایندهای بنیادی سلولی که زمینه ساز چندین اختلال روانپزشکی هستند ، بدست آورند. این مطالعه توسط آتسوشی فوجیموتو ، MD ، Ph.D. ، مربی آزمایشگاه دکتر رودبک انجام شد ، که قبلاً نحوه کنترل ریسک پذیری توسط مغز را مطالعه کرده بود.

 

سالهاست که دانشمندان رابطه بین برانگیختگی و عملکرد تصمیم گیری را به عنوان “منحنی U شکل” توصیف می کنند. در اصل ، کمی تحریک – مانند آنچه بعد از یک فنجان قهوه تجربه می شود – ممکن است اوج عملکرد را ایجاد کند. اما برانگیختگی زیاد یا خیلی کم ، شانس تصمیم گیری های کند یا نادرست را در مغز افزایش می دهد.

 

نتایج اولیه این مطالعه این ایده را تأیید کرد. محققان داده های مجموعه قبلی آزمایشات را بررسی کردند که توانایی سه میمون رزوس را در تصمیم گیری بین دریافت دو پاداش مورد بررسی قرار می داد: یا مقدار زیادی آب میوه خوشمزه یا کمی. دکتر رودبک این آزمایشات را در حین کار به عنوان فوق دکترا در موسسه ملی سلامت روان انجام داد.

 

همانطور که انتظار می رفت ، میمونها به طور مداوم آب بیشتری را انتخاب کردند و به طور متوسط هنگامی که قلبشان تندتر می زد این تصمیم را سریعتر می گرفتند و از این ایده حمایت می کردند که حالت برانگیخته باعث عملکرد بهتر می شود.

 

در مرحله بعد ، محققان فعالیت الکتریکی ثبت شده از نورون ها در دو مرکز تصمیم گیری مغز به نام قشر اوربیتوفرونتال و قشر پشتی قدامی پشتی(anterior cingulate cortex) را تحلیل کردند.

 

آنها دریافتند که فعالیت حدود یک ششم نورون ها در هر دو منطقه با نوسانات ضربان قلب ارتباط دارد. به عبارت دیگر ، اگر ضربان قلب حیوان تغییر کند ، فعالیت این سلول ها نیز با افزایش یا کند شدن سرعت تغییر می کند. به نظر می رسد این فعالیت تحت تأثیر تصمیمات گرفته شده در مورد پاداش های مختلفی که میمون ها دریافت می کردند ، قرار نگرفته است. در همین حال ، به نظر می رسد فعالیت سلولهای باقی مانده در هر منطقه در مرحله تصمیم گیری دخیل بوده است.

 

مطالعات اسکن مغز نشان داده است که برانگیختگی بدن فعالیت این مراکز تصمیم گیری را تغییر می دهد. نتایج ما هم از این ایده در سطح سلولی پشتیبانی می کند و هم نشان می دهد که تنها کار برخی از این نورونها ردیابی حالات داخلی یا درون زای بدن است.

سوال بعدی ما این بود: “چه اتفاقی ممکن است در طول نوع تحریک شدید در بیماران مبتلا به اضطراب ، اعتیاد و سایر

اختلالات روانی رخ دهد؟”

برای پاسخ به این سوال ، محققان داده های به دست آمده را پس از خاموش شدن آمیگدال ، مرکز احساسی مغز ، در هر حیوان تجزیه و تحلیل کردند. این امر ضربان قلب را تا 15 ضربه در دقیقه افزایش می دهد. اکنون ، در این حالت برانگیختگی بالاتر ، قلب حیوانات هرچه سریعتر می تپید ، در انتخاب پاداش آهسته تر عمل می کردند. این نشان می دهد که وقتی حالت برانگیختگی حیوانات افزایش می یابد ، در واقع فرایند تصمیم گیری را مختل می کند.

 

وقتی تیم به فعالیت عصبی نگاه کرد ، چیز جالب تری را پیدا کردند. به نظر می رسد افزایش حالت برانگیختگی نقش هایی را که نورون ها در طول تصمیم گیری ایفا می کردند ، تغییر دهد. در هر دو مرکز مغزی ، محققان شواهدی مبنی بر کاهش تعداد نورون های دخیل در فرایند تصمیم گیری مشاهده کردند.

علاوه بر این ، در قشر سینگولات قدامی پشتی ، تعداد سلول های عصبی که به نظر می رسید حالت های داخلی را دنبال می کند اندکی افزایش یافت. این تعادل اطلاعات ارائه شده در این زمینه را تغییر داد ، گویی سیگنال های عصبی برای تصمیم گیری توسط برانگیختگی “ربوده شده است”

 

اگرچه قطعی نیست ، نتایج ما نشان می دهد که افزایش حالت برانگیختگی تنزل یافته و کنترل مدارات تصمیم گیری در مغز را در دست می گیرد. ”دکتر رودبک گفت. “ما قصد داریم به مطالعه ادامه دهیم که چگونه برانگیختگی می تواند بر عملکردهای بالاتر مغز تأثیر بگذارد و چگونه این امر به اختلالات روانی کمک می کند.”

 

قشر سینگولیت

 

قسمت اعظم قشر سینگولا ، قشر سینگولی قدامی (یا ACC) در چندین عملکرد پیچیده شناختی مانند همدلی ، کنترل ضربه ، احساسات و تصمیم گیری نقش دارد.

 

قشر قدامی سینگولا (ACC) در موقعیتی منحصر به فرد در مغز قرار دارد و با سیستم لیمبیک “احساسی” و قشر پیشانی “شناختی” ارتباط دارد. بنابراین ، ACC  می تواند به عنوان یک منطقه متمایز در درک آسیب شناسی روانی شناخته شود. تنظیم تأثیر ، توانایی کنترل و مدیریت احساسات ناراحت کننده ، هدف اولیه پزشکان سلامت روان در درمان آسیب شناسی روانی است.

اجتناب از احساسات دردناک اغلب نیروی محرک رفتارهای منفی مانند سوء مصرف مواد ، پرخوری و خودکشی است. این اقدامات به عنوان بخشی از رویکردهای ناسازگار برای کنترل ، اجتناب یا تنظیم احساسات دردناک انجام می شود. پزشکان غالباً با کمک به بیماران برای ایجاد مکانیسم های مقابله ای سازگارتر در تنظیم احساسات ، به درمان آنها می پردازند. درک فرآیندهایی که ACC به تنظیم احساسات کمک می کند ، ممکن است به پزشکان در کار درمانی آنها کمک کند.

 

الگوی خواب منظم و کاهش خطر نارسائی قلبی

 

اگر استرس داریم، تصمیم گیری ما فرق می کند!

به این مقاله امتیاز دهید