07136476172 - 09172030360 [email protected]

شکایت کردن، مانند همه الگوهای دیگر فکری، به راحتی می تواند یک عادت شود – هرچه شکایت بیشتری داشته باشید، بیشتر انرژی های خود را برای جذب مسائلی که نارضایتی شما را برانگیخته می کنند، صرف خواهید کرد. با گذشت زمان، در میابید منفی بودن راحت تر از مثبت بودن است.

اگر از چیزی ناراضی هستید، دو گزینه پیش رو دارید – می توانید از آن شکایت کنید و امیدوار باشید که تغییر کند، یا اگر تحت کنترل شما باشد می توانید آن را تغییر دهید.
بسیاری از افرادی که از چیزی شکایت دارند – یک واقعه، یک تجربه، رفتارهای یک شخص – به صورت منفی نگر و بدون هیچ گونه تصمیم یا برنامه ای به آن مشکل نگاه می کنند و آن راخارج از کنترل خود می دانند.

 

 

 


بهترین کاری که می توانید انجام دهید مدیریت واکنش خود برای جلوگیری از استرس یا فرسودگی شما است. افرادی که شکایت می کنند خود را در دامی می اندازند که دائماً نسبت به مسائل شاکی هستند.
گای وینچ، دکترا و نویسنده کتاب “The Squeaky Wheel“: “ما گاهی به طور موثر شکایت نمی کنیم.” ما فراموش کرده ایم شکایت در چه زمانی مفید وکارساز است. درعوض، از آن تنها به عنوان وسیله ای برای تخلیه   استفاده می کنیم و مسلما این عواقبی را در پی دارد. “
تا حدودی، همه افراد مسیرهایی عصبی برای شکایت کردن را در مغز خود دارند، بنابراین شکایت زیاد فقط این مسیرها را تقویت می کند. ساختن یک پل دائمی برای این عادت بسیار مشکل ساز می شود.
بنابراین، نورونهای شما به هم نزدیک تر می شوند و اتصالات بین آنها دائمی تر می شوند. 
شکایت مکرر (یا منفی بودن) برای فضایی که در آن قرار می گیرید و اطرافیان را قرار می دهید، بسیار نامطلوب است.

براساس تحقیقات، این حالت منفی و شاکی بودن حتی تا صبح روز بعد نیز اثرات آن از بین نمی رود. ظاهرا شکایت کردن برای مغز و سلامتی مضر است. باعث افزایش کورتیزول، هورمون استرس، می شود.
” وقتی مغز شما اطلاعاتی در رابطه با این عصبانیت ها و نارضایتی های مکرر دریافت میکند، سیستم ایمنی بدن خود را تضعیف می کنید، فشار خون بالا می رود، خطر ابتلا به بیماری های قلبی، چاقی و دیابت را افزایش می دهید.

 

 

 


شکایت به سایر مناطق مغز شما نیز صدمه می زند. تحقیقات دانشگاه استنفورد نشان داده است که شکایت مکرر  به هیپوکامپ – ناحیه ای از مغز که برای حل مسئله و تفکر هوشمندانه حیاتی است، آسیب می رساند.
ارتباط برقرار کردن با افراد منفی به همان اندازه افکار منفی ما مضر است. “وقتی می بینیم که فردی احساسی را تجربه می کند (عصبانیت، غم، خوشبختی و غیره)، مغز ما” همان احساساتی “را تصور می کند که شخص دیگر در حال تجربه کردن است و این کار را با فعال کردن همان مسیرها و سیناپس ها در مغز انجام می دهد تا بتواند سعی کنید با احساسی که مشاهده می کند ارتباط برقرار کند.”
خود را با افراد مثبت احاطه کنید، این امر شما را تشویق می کند که هم در زمان حضور در کنار آنها و هم وقتی که خودتان هستید، یک نگرش مثبت تر به نمایش بگذارید.


نحوه غلبه بر پریشانی عاطفی


تجربیات منفی شما انتظارات منفی شما را تغذیه می کند، که سپس تجربیات منفی جدید را جذب می کنند. اما دائمی نیست – با گذشت زمان، می توانید مغز خود را به زندگی سالم و معنی دار برگردانید.
اولین قدم این است که تشخیص دهید که در دام منفی بافی افتاده اید و سپس با نگرش منفی خود مبارزه کنید. شکایت فقط وضعیت بد را بدتر می کند، خصوصاً اگر از شخصی که شکایت میکنید نتواند وضعیت را تغییر دهد وکاری برای ناامیدی شما انجام دهد.

تمرکز ما باید روی رفتار خودمان باشد نه بر رفتار دیگران. هنگامی که شما با موفقیت فرق بین آنچه در کنترل شماست و خارج از کنترل خود است، را بیابید، خواهید دید خیلی سریع فقط تصمیمات، اقدامات، کلمات و افکار خودتان هستند که ارزش توجه شما را دارند.
مارکوس اورئلیوس:

“اگر از هر مسئله ای بیرونی ناراحت هستید، درد ناشی از خود مسئله نیست، بلکه برآورد شما از آن است. این قدرت را دارید که هر لحظه آن را تغییر دهید “
یاد بگیرید که سپاسگزار وقدر دان باشید. هرچند به نظر می رسد دشوار است، اما نگرش قدردانی می تواند هورمون استرس شما را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. هنگامی که احساس شکایت می کنید، توجه خود را به سمت چیزی که به نفع شما در حال رخ دادن است، تغییر دهید، به خصوص اگر موقعیتی برای تغییر آن ندارید. 

برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

منبع:

Medium

به این مقاله امتیاز دهید