07136476172 - 09172030360 [email protected]

چیکار کنم؟

گاهی اوقات شما حوصله کار کردن ندارید. اصلا انگیزه ای برای کار نیست. تنها چیزی که به خود یا شاید به اعضای خانواده می گویید این است که امروز حوصله کار کردن ندارید. در موارد زیادی با خود تکرار می کنید “چیکار کنم؟”

من هیچ انگیزه ای احساس نمی کنم. قول میدم فردا جبران کنم ولی امروز نه. بیایید استراحت کنیم یا تلویزیون تماشا کنیم یا بازی کنیم. یا شاید به شبکه های اجتماعی می روید و ویدیوهای انگیزشی افراد موفق را تماشا می کنید تا انگیزه خود را افزایش دهید.

چیزهایی که اساساً به شما افسردگی و اضطراب می دهد و در درازمدت باعث می شود احساس غرق شدن کنید. آیا آشنا به نظر می رسد؟ خبر خوب این است که پس از خواندن این مقاله، مشکل شما برای کار نکردن تا 90 درصد به حداقل می رسد. اگر نه، با ما تماس بگیرید، تا به شما کمک کنیم.

خوب، بیایید شروع کنیم.

چیزهایی که در این مقاله قرار است یاد بگیرید عبارتند از:

  • چگونه کار مون را انجام دهیم؟
  • انواع انگیزه؟
  • چرا انگیزه یک فعالیت خاص را از دست می دهیم؟
  • عادات و احساسات
  • راه حل ها

1. چگونه کار خود را انجام دهیم:

برای کار یا به عبارت دیگر برای انجام هر نوع اقدامی به دو چیز نیاز داریم:

  • انگیزه
  • قدرت اراده

الف. انگیزه

وقتی احساس می کنیم انگیزه داریم، چیزهای کمی ما را از انجام وظیفه باز می دارند. اگر در مورد چیزی یا شخصی بیش از حد انگیزه دارید، باید آگاهانه از انجام آن کار خاص خودداری کنید.

به عنوان مثال، رفتن به خانه دوست خود در شب، و بالا رفتن از حصارها علیرغم شناخت چیزهای وحشی. یا نمیدانید که چه چیزی از محل نگهبانی می کند. یا شاید نوشتن رمان متحول کننده نهایی که از چهار سال گذشته به تعویق انداخته اید.

وقتی انگیزه دارید، می‌توانید در روز حدود 3000 کلمه بنویسید، که دیوانه‌کننده است. اما بیشتر روزها حتی به آن دست نمی‌زنید. چرا؟ تا چند دقیقه دیگر به «چرا» خواهیم رسید. اما ابتدا بیایید بفهمیم که انواع انگیزه چیست. دو نوع انگیزه وجود دارد. انگیزه درونی و انگیزه بیرونی. خب واقعا چیکار کنم؟ انگیزه چه کمکی می کنه؟

انگیزه بیرونی

اگر پروژه خود را کامل کنید، 100 دلار دریافت خواهید کرد یا این پروژه برای شما شهرت خواهد داشت. شما محبوب و شاید جوانترین فردی باشید که خود را در مجله تایم می بینید.

این انگیزه بیرونی است که در آن رفتار شما بر روی پاداش های بیرونی قرار دارد.

انگیزه درونی

همانطور که از نام آن پیداست، انگیزه درونی درونی است. احساس انجام کاری به دلیل ارزش های درونی شما انگیزه ای درونی است. زمانی که روی پروژه خود کار می کنید احساس خوبی دارید. زمانی که یک کار خاص را انجام می دهید سایه ای از شادی مدام در ذهن شما جاری است و به دلیل این خوشحالی، آن را بارها و بارها انجام می دهید.

هر بار که بخواهید ظاهر نمی شود. انگیزه درونی ما نیز به استفاده از دوپامین بستگی دارد که قبلا به تفصیل در مورد آن صحبت کردیم. برای موفقیت در یک کار خاص، ما بر انگیزه درونی تکیه می کنیم. مشکل انگیزه درونی این است که مبتنی بر احساسات است و غیر قابل اعتماد است. هر روز ظاهر نمی شود. یک روز می خواهید روی رمان خود کار کنید و یک روز نمی خواهید.

چرا این اتفاق می افتد؟ چیکار کنم؟

بیایید با یک مثال این را به وضوح درک کنیم:

یکی از دوستان من، یک روز بعد از آمدن از یک کنسرت تصمیم می گیرد گیتار یاد بگیرد. زیرا نواختن گیتار جالب است و همه یک گیتاریست را دوست دارند. من را قضاوت نکن این تفکر دوستم است.

او به خانه می آید و تصمیم می گیرد از روز بعد شروع کند. با خود گفت اگر میل شدیدی داشته باشی همه چیز ممکن است. و خدا را شکر او قوی ترین آرزو را دارد. او به بازار می رود، یک گیتار 200 دلاری یاماها می خرد و همچنین در حین بازگشت، خود را در کلاس گیتار ثبت نام می کند.

همه چیز آماده و مهیا است. بیا بریم. او صبح روز بعد زود از خواب بیدار می شود، مدتی سیم های باز شده را می نوازد و بعد از آن به کلاس گیتار می رود. او چیزهای زیادی یاد می گیرد. به خانه می آید و کمی دیگر بازی می کند.

انگشتانش می تپید، گریه می کرد، اما اهمیتی نمی داد. چیزهای بزرگ درد می خواهند، بدون درد، بدون سود و غیره. اگر به اتاق او سر بزنید، انواع جملات انگیزشی را خواهید دید که در اطراف دیوارهای اتاق خواب او نوشته شده است.

روز بعد به همین منوال گذشت. دوباره روز بعد تقریباً به همان ترتیب گذشت. 10 تا 12 روز به همین منوال گذشت.

اما یک روز، او به کلاس نرفت.

شاید در روز سیزدهم روز جمعه. اما این اشکالی ندارد. یک روز دلتنگ می شوی، هیچ اتفاقی نمی افتد و او حال خوبی نداشت. او سه روز بعد به کلاس رفت و بعد از آن سه روز دیگر دو روز دیگر را از دست داد. اما خبر خوب این است که در نهایت پس از سه سال، گیتار جدید یاماها هنوز در گوشه اتاقش خوابیده بود. عنکبوت ها لانه جدیدی برای آنها پیدا کرده اند.

آیا او نواختن گیتار را یاد گرفت؟ پاسخ منفی است. مسئله این است که گیتار برای او نیست. همه نمی توانند همه چیز را یاد بگیرند. او برای چیزهای دیگر متولد شده است، چیزی عالی، چیزی استثنایی. او می گفت چیکار کنم؟

در واقع چه اتفاقی افتاد:

اتفاقی که افتاد بعد از 12 روز کلاس های معمولی بود. روز بعد، او حوصله انجام آن را نداشت. دیگر انگیزه ای برای رفتن به کلاس وجود نداشت. اما چرا؟ چند روز پیش خیلی انگیزه داشت. اما حالا باز می گوید چیکار کنم؟

او نمی تواند معادله را حل کند و آن را با این پاسخ که حالش خوب نیست پوشانده است. بعد از سه روز دیگر، او اصلاً حوصله نواختن گیتار را نداشت. اما، چگونه و چرا؟ و پس از چند روز دیگر با کاهش سرعت پیشرفت او از نواختن گیتار ناامید شد. تمام انگیزه خود را برای نواختن آن از دست داد.

چرا انگیزه یک فعالیت خاص را از دست می دهیم؟

انگیزه به شدت با احساسات انسانی مرتبط است. به عنوان مثال، اگر احساس شادی و هیجان می کنید، برای نوشتن رمان خود انگیزه دارید. از طرف دیگر، اگر غمگین یا افسرده هستید، اصلاً انگیزه ای نخواهید داشت. انگیزه ندارید حتی قلم خود را روی کاغذ بیاورید.

روانشناس هلندی نیکو فریجا در کتاب خود “قوانین احساسات” می نویسد: “لذت های مستمر از بین می روند و سختی های ادامه دار قدرت خود را از دست می دهند.”

به عبارت ساده، هر چه بیشتر در مورد یک کار خاص، کاری انجام دهید، احساسات کمتری نسبت به آن خواهید داشت. مغز ما به دنبال تازگی است. هر چیز جدید و غیرمنتظره ای احساسات ما را تحریک می کند. احساسات خوب به انتظارات ما بستگی دارد. اگر انتظار دارید 2000 کلمه بنویسید و فقط 300 کلمه بنویسید، احساسات منفی را تجربه خواهید کرد. از طرف دیگر، اگر انتظار داشته باشید 100 کلمه بنویسید و 500 کلمه بنویسید، احساس خوبی نسبت به آن خواهید داشت.

عادات و احساسات:

علاوه بر این، عادات نقش مهمی در احساسات دارند. وقتی برای یک کار خاص عادتی ایجاد می کنید، تقریبا هیچ احساسی نسبت به آن ندارید. بسیاری از ما هنگام انجام عادت خود حتی فکر نمی کنیم. هنگام مسواک زدن یا رانندگی با ماشین خود به چیز دیگری فکر می کنیم.

زمانی که برای اولین بار شروع به یادگیری رانندگی کردید، احساسات را به خاطر بسپارید. هرچه بیشتر در مورد آن تمرین کنید، خودکارتر می شود. دیگر نیازی به تمرکز روی آن ندارید.

توجه به فعالیت های جدید:

از طرف دیگر، اگر چیز جدیدی یاد بگیریم، بیشتر از یک فعالیت معمولی توجه می کنیم. هرچه بیشتر تمرین کنید، توجه کمتری برای انجام آن کار مورد نیاز است.

و شاید به دلیل کاهش توجه، نقل قول نیکو فریجا صدق می کند. که هر چه بیشتر در مورد یک کار خاص، کاری انجام دهید، احساسات کمتری نسبت به آن خواهید داشت.

اکنون می دانیم که انگیزه به احساسات انسان بستگی دارد. اگر خوشحال باشید، انگیزه خواهید داشت که نتیجه آن عمل است. باز هم، اگر عمل خود را تکرار کنید، احساس کمتری نسبت به آن خواهید داشت. خب چیکار کنم؟

اما صبر کنید، این نیمی از اطلاعات است.

در مطالعه‌ای بر روی عادت‌ها و احساسات، که در تگزاس توسط سه محقق وندی وود، جفری ام کوئین و دبورا کاشی انجام شد، دریافتند که 66 درصد از شرکت‌کنندگان با انجام یک عمل، متوجه تغییر در احساسات خود شدند.

34 درصد بقیه متوجه احساسات خود شدند تا افکارشان را تحریک کند. یعنی اگر ابتدا اقدام خود را انجام دهید، احساسات شما تحریک می شود. این باعث ایجاد انگیزه می شود.

آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است که یک روز حوصله کار کردن نداشته باشید، اما وقتی شروع به کار کردید، متوقف کردن آن برایتان سخت است؟ بنابراین، به جای اینکه منتظر بمانید تا انگیزه بگیرید، چرا ابتدا اقدام نمی‌کنید و اجازه نمی‌دهید انگیزه در این فرآیند ایجاد شود.

اکنون خواهید گفت، هدف انگیزه گرفتن، اقدام است. اگر انگیزه ای وجود نداشته باشد، در وهله اول چگونه می خواهم اقدام کنم؟ چیکار کنم؟ بله، متوجه سوال شما هستم، اما مقاله هنوز تمام نشده است. بیا ادامه بدهیم…

ب- قدرت اراده:

به یاد داشته باشید، دوست ما قدرت اراده است. اگر نیروی اراده فراوانی دارید، شاید به هیچ احساس یا انگیزه ای نیاز نداشته باشید. شما می توانید هر کاری که می خواهید انجام دهید.

اما متأسفانه، اکثر ما چنین قدرت اراده ای نداریم. اراده محدود است و با استفاده از آن کاهش می یابد. روی باومایستر، روانشناس اجتماعی، تحقیقی در سال 1996 انجام داد. او کشف کرد که قدرت اراده یک منبع محدود است. اگر از آن استفاده کنید، همچنان رو به اتمام است.

اگر هدف خود را برای نوشتن 2000 کلمه یک روز در میان تعیین کرده اید، ممکن است با سطح انگیزه خود و شاید به دلیل قدرت اراده خود، 2000 کلمه را برای چند روز بنویسید.

اما انگیزه به مرور زمان شما را ناکام خواهد گذاشت. همانطور که ما به تازگی یاد گرفتیم و باید برای تکمیل هدف 2000 کلمه ای خود صرفاً به نیروی اراده وابسته باشیم.

اما اگر فقط به نیروی اراده تکیه کنید، دوباره شکست خواهید خورد. زیرا وقتی انگیزه بیشتر باشد، اراده کمتری استفاده می شود و برعکس آن نیز صادق است.

زمانی که انگیزه کم یا بی انگیزه باشید، اراده بیشتری مورد نیاز است. انگیزه با اراده رابطه مستقیم ندارد. دو هزار کلمه برای کسی که عادت به نوشتن هر روز را ندارد شوخی نیست. بله، وقتی این عادت را در خود ایجاد کردید، نه به اراده زیادی نیاز دارید و نه به انگیزه اضافی.

اما، اگر نتوانید کار خود را یک روز در میان تکرار کنید، چگونه می توانید عادت کنید؟ حلقه ها، حلقه ها، حلقه ها … من دیوانه خواهم شد.

راه حل برای انجام کار شما:

کسانی که مستقیما وارد این بخش می شوند کمتر متوجه می شوند. مشکل شما برای انجام ندادن کارتان یک روز در میان مطرح می شود. پس لطفا 5 دقیقه وقت بگذارید و قبل از خواندن این قسمت، مطالب بالا را مطالعه کنید.

راه حل تمرین های کوچک است.

تمرین های کوچک نشان می دهد که نیازی نیست هر روز 2000 کلمه بنویسید. شما فقط باید 50 یا 100 کلمه بنویسید. هدف شما باید آنقدر کوچک باشد که از حداقل اراده خود استفاده کنید.

شما نیازی به انجام یک تمرین 2 ساعته ندارید. کم کم شروع کنید، فقط برای دو بار برنامه ریزی کنید. کاری که این روش انجام می دهد این است که با انجام این کار، شما اقدامی عملی را  فعال می کنید و به همین دلیل احساسات شما تحریک می شود. انگیزه درونی برای ادامه پیدا خواهید کرد. این اتفاق هر روز با من می افتد.

اول، من تمایلی به کار روی پروژه خود مانند نوشتن این مقاله ندارم. اما، من قصد دارم فقط 100 کلمه بنویسم و تمام مقاله را در یک روز مینویسم. به یاد داشته باشید، همانطور که در بالا ذکر شد، احساسات مثبت شما به انتظارات شما بستگی دارد. اهداف شما برای تمرین های کوچک آنقدر کوچک هستند که به راحتی آن را تکمیل می کنید و نسبت به خودتان احساس مثبتی می کنید. و به دلیل آن احساسات مثبت، حتی بیشتر ادامه می دهید.

نتیجه، پس واقعا چیکار کنم؟

خب جواب سوال “چیکار کنم؟” اینه که، از امروز روی تمرین های کوچکی که باید انجام دهید تمرکز کنید. فقط پنج دقیقه پیاده روی را انجام دهید. آن دو صفحه از رمان خود را بخوانید و هر روز آن را تکرار کنید.

یکی از جنبه های مهمی که باید به آن توجه کنید این است که هرگز سطح خود را بالا نبرید. همیشه تمرین های کوچک را دنبال کنید. نوار بهره وری شما به خودی خود بالا می رود.

برای اطلاعات بیشتر با ما در انستیتو سلامت مغز دانا در تماس باشید.

منبع: I have so much to do, but I don’t feel like doing anything. | by Ahbab Ahmed | Medium

آیا ماده ای وجود دارد که باعث افزایش انگیزه شود؟+تاثیر آنتی اکسیدان ها

انگیزه از کجا منشا می گیرد؟ چرا گاهی یک کار آسان را رها می کنیم و کار دشوار را تا انتها پیش می بریم؟

5/5 - (1 امتیاز)