اکثر مردم هنگامی که راجع به خشونت فکر می کنند، دعواهای فیزیکی و یا جنایت های خشونت آمیز را به خاطر می آورند. درحالیکه، خشونت همیشه مضر نیست. در واقع خشونت، رفتاری است که انسان و موجودات دیگر برای دفاع از محل زندگی و فرزندان خود در برابر مزاحمت و آسیب دشمنان به دست آورده اند. زمانی خشونت به یک مشکل و ناهنجاری تبدیل می شود که به صورت غیر طبیعی شدت یابد و فرد احساس کند که غیر قابل کنترل است.
پایه های عصبی خشونت
دانشمندان علوم اعصاب به دنبال شناسایی ژن ها، نواحی مغز و نوروترنسمیترهایی هستند که که در بروز خشونت دخیلند. به این امید که اشخاصی که در ریسک بیشتری برای این رفتارها قرار دارند را تشخیص دهند و درمان مناسبی برای آن ها بیایند.
پیش از این، بسیاری از محققان، سروتونین را مسئول انواع خشونت می دانستند. اما، مطالعات بیشتر نشان داد که سروتونین تنها در escalated aggression and violence دخیل می باشد. محققان دریافتند که سطوح سروتونین بویژه در قشر prefrontal، در حیواناتی که مرتکب اعمال خشونت آمیز بیش از حد نرمال می شوند، کاهش می یابد.
هم چنین در مطالعاتی که بر روی انسان انجام شد، این کاهش سروتونین در escalated aggression در مقایسه با functional aggression، کاهش بیشتری داشت. بر این اساس، در مطالعاتی که آگونیست های رسپتور سروتونین به صورت دارو به حیوانات داده می شد، رفتارهای خشونت آمیز از بین میرفت. در مطالعات ژنتیکی در fruit fly Drosophila melanogaster، اجزای دیگر مغز که در بروز خشونت دخیل هستند، کشف شد. در این مطالعات، Drosophila به صورت انتخابی برای رفتارهای خشن شدید، لقاح داده شد.
با مقایسه بیان ژن در مگس های مطیع و خشن مشخص شد که یکسری ژن ها و مکانیسم های سلولی در بروز خشونت دخیل هستند. این مطالعه نشان داد که ژن هایی که در ارتباطات فرومونی دخیل هستند، بیانشان تغییر یافت. در واقع، مگس هایی که نر هستند از فرومون ها برای مکان یابی و تشخیص غذا، یافتن نرهای دیگر و جذب ماده ها استفاده می کنند.
مطالعات تصویر برداری از مغز انسان نیز نواحی از مغز را در ارتباط با خشونت و افزایش آن نشان داده است. آسیب نواحی بخصوصی، بویژه قشر prefrontal می تواند منجر به خشونت شود. علاوه بر این، مدارهای عصبی که در ارتباط با پردازش و قضاوت های اخلاقی هستند نیز می توانند در بروز خشونت نقش داشته باشند.
در این راستا، مطالعات نشان می دهند افرادی که رفتارها و تمایلات ضد اجتماعی و خشن دارند، آسیب هایی که به مغز آن ها وارد شده، مربوط به ساختارهایی است که مخصوص قضاوت ها و پردازش عملکرد های اخلاقی هستند. در افراد نرمال و سالم، تصمیم گیری اخلاقی در dorsal and ventral prefrontal cortex, the amygdala (important in emotions, fear, and stress), و the angular gyrus (involved in language and cognition) صورت می گیرد.
افراد ضد اجتماع، بیشتر، آسیب در این نواحی از مغز را نشان می دهند. در مطالعه ای، در آمیگدال نوجوانان در پاسخ به تصاویری که ترس را القا می کرد، فعالیت بیشتر و در قشر پیشانی یا frontal که در کنترل واکنش های ناگهانی دخیل است، نسبت به هم سالان خود، فعالیت کمتری دیده میشد.
دلایل خشونت
خشونت به ندرت بدون دلیل اتفاق می افتد. با تشخیص ریشه دلایلی که باعث رفتار خشونت آمیز می شود، می توان از بروز رفتار خشونت آمیز در موقعیت هایی که بروز آن را تحریک می کند، خودداری کرد.
چه دلایل و اختلالاتی باعث بروز خشونت می شوند؟
- سلامت جسمی
- سلامت عصبی-روان شناختی
- ساختار خانواده
- ارتباط با دیگران
- محیط کار و مدرسه
- فاکتورهای اجنماعی-اقتصادی
- ویژگی های افراد
- تجربیات زندگی
بسیاری از بیماری های عصب-روان شناختی ممکن است باعث رفتارهای خشونت آمیز شوند. برای مثال:
- ناهنجاری های طیف اوتیسم
- ناهنجاری بیش فعالی-کمبود توجه ADHD
- ناهنجاری دوقطبی
- اسکیزوفرنی
- Conduct disorder
- Intermittent explosive disorder
- ناهنجاری اضطراب بعد از حادثه PTSD
آسیب های مغزی می توانند توانایی ما را در کنترل خشم محدود کنند. این آسیب ها مانند:
- سکته
- جراحت های سر
- عفونت ها
- بیماری های به خصوص
بیماری های مختلف ممکن است به طرق مختلفی باعث بروز خشونت شوند. مثلا در اوتیسم و بیماری دوقطبی، شخص هنگامی که نمی تواند در مورد احساسات خود صحبت کند و یا احساس ناامیدی دارد، رفتار خشونت آمیز نشان دهد، درحالیکه در conduct disorder فرد عمدا رفتار خشونت آمیز از خود نشان می دهد.
ارتباط بین ناهنجاری های عصب-روانشناختی و خشونت
حداقل 20 مطالعه به خشونت در بیماران طیف اسکیزوفرنی پرداخته است. در یکی از این مطالعات مشخص شد که ریسک افزایش خشونت در بیماران مرد 3 تا 5 برابر بیشتر از مردان سالم و این رقم در زنان، 4 تا 13 برابر بیشتر می باشد. هم چنین در ناهنجاری دوقطبی نیز 3 تا 6 برابر نسبت به جمعیت نرمال، خشونت و جنایات خشونت آمیز بیشتر است.
آنالیز داده های به دست آمده بر روی ناهنجاری های عصبی روانشناختی و خشونت در 34،653 نفر به عنوان قستی از پرشنامه Epidemiologic بر روی افرادی که سوء مصرف الکل و یا مواد مخدر دارند، انجام شد. آنالیز داده ها توسط Elbogen and Johnson نشان می دهد خشونت در افرادی که به بیماری های عصب روان شناختی مبتلا هستند بیشتر است. به ویژه در افرادی که سوء مصرف الکل یا وابستگی به مواد مخدر دارند.
بیشتر خشونت ها در افراد بیمار به دلیل درمان نشدن آن هاست. در سال 2014، مطالعه ای در سوئد ارتباط بین بیماران عصبی روانشناختی و ارتکاب جرم را نشان داد. این مطالعه بر روی 82،647 بیمار که پزشک برای آن ها دارو تجویز کرده بود، انجام شد. در این تحقیق، بیمارانی را که دارو مصرف میکردند و آن دسته که دارو مصرف نمیکردند را مورد مقایسه قرار داد.
محققان گزارش کردند هنگامی که شرکت کنندگان داروی antipsychotics مصرف می کردند، جنایت های خشونت آمیز تا 45% کاهش می یافت. و بیمارانی که داروی تثبیت کننده حالت خلقی مصرف می کردند تا 24 درصد جنایت و خشونت در آن ها کاهش می یافت.
درمان خشونت
جهت درمان خشونت، ابتدا باید دلیل آن مشخص شود. یکی از درمان های موجود، رفتار درمانی CBT است. رفتار درمانی به آن ها کمک می کند چگونه خشم خود را کنترل کنند. در واقع می توانند مکانیسم هایی را برای کنترل رفتار خود به کار ببرند. همچنین پیامدهای رفتار خشونت آمیز خود را متوجه می شوند.
گاهی پزشک معالج، ممکن است داروها را تجویز کند. برای مثال داروهای ضدتشنج antiepileptic drugs (AEDs) را می توان نام برد. مانند: phenytoin و carbamazepine
در بیماری هایی مانند آلزایمر، اسکیزوفرنی و ناهنجاری دوقطبی داروهای تثبیت کننده خلقی بیشتر تجویز می شوند. همچنین گاهی پزشکان بیماران خود را به مصرف اسید چرب امگا-3 نیز تشویق می کنند.
درمان های نوین برای بهبود خشونت
چگونه بیوفیدبک می تواند به کنترل خشم و عصبانیت کمک کند؟
بیوفیدبک تشکیل شده از یکسری سنسورهایی که بر روی سر قرار می گیرند تا امواج مغز را ثبت کنند و یک بازی ویدیویی. این روش باعث ایجاد یک ارتباط قوی بین midbrain (مرکز احساسات) و forebrain ( مرکز کنترل اجرایی) می شود.
در این متد، فرد یاد می گیرد که چگونه آرامش و تمرکز خودرا حفظ و کنترل کند. مطالعه ای که در بوستون بر روی کودکان در بیمارستان انجام شد و تحت درمان با بیوفیدبک قرار گرفتند، نشان داد که کودکان درمان شده با بیوفیدبک، کنترل بیشتری بر روی فعالیت ها و ناامیدی های روزانه خود نسبت به قبل درمان دارند.
بیوفیدبک هم چنین به بیماران یاد می دهد که چگونه از تنفس به طرز صحیح، به عنوان یکی از تکنیک های آرامش یافتن استفاده کنند. تنفس عمیق از طریق دیافراگم و تمرکز بر روی هر دم و بازدم، ذهن را پاک کرده و به قشر پیشانی اجازه می دهد که مرکز احساسات و midbrain را تحت کنترل خود داشته باشد. در واقع به ذهن این شانس را می دهد که بدون قضاوت و هدفمندانه به شرایطی که خشونت او را تحریک میکند فکر کرده و افکار و رفتارهای غلط و خشونت آمیز را برطرف کند.
ارزیابی تاثیر بازی های واقعیت مجازی بر روی مدیریت رفتار خشونت آمیز
برای افزایش انگیزه درمان، مداخلات درمانی با بازی های واقعیت مجازی بسیار موثر واقع شده است. در واقع، محیطی مجازی را به صورت دیجیتالی برای فرد بیمار محیا می کند که مرتبط با مشکل بیمار است. نشان داده شده که واقعیت مجازی در کاهش اضطراب، رفتارهای خشونت آمیز، علائم استرس بعد از حادثه و افزایش خود کنترلی و خود تنظیمی بسیار تاثیرگزار بوده است.
در این مطالعه سناریویی که شخص در آن قرار می گیرد به این صورت است. فرد در یک فروشگاه در حال جمع آوری پکیج می باشد و دو آواتار که یکی دوستانه و صمیمی برخورد می کند و دیگری آواتاری است که با شخص، ناسازگاری دارد و با عصبانیت برخورد می کند. در این محیط فرد، با تمرین یک قدم به عقب رفتن در مواجه با شخص عصبانی به مرور یاد می گیرد که چگونه در برخورد با موقعیت هایی که عصبانیت او تحریک می شود، خود را کنترل کند. در نهایت، نتایج نشان داد که واقعیت مجازی در بهبود کنترل خشم، بسیار تاثیرگذار بوده است.
موسسه سلامت مغز، با به کارگیری روشهای نوین و افراد متخصص می تواند افراد در یادگیری کنترل خشم خود یاری دهد. برای اطلاعات بیشتر به واحد های واقعیت مجازی و بیوفیدبک مراجعه کنید.
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.