جایزه NAS در علوم اعصاب هر سه سال یکبار اهدا می شود تا سهم فوق العاده ای در پیشرفت شاخه های مختلف علوم اعصاب، اعم از نوروکمیستری، نوروفیزیولوژی، نورو فارماکولوژی، علوم اعصاب رشد، نوروآناتومی و عصب شناسی رفتاری و بالینی کسب کند. این جایزه توسط بنیاد تحقیقاتی فیدیا (Fidia Research Foundation) تأسیس شده و جایزه آن، مبلغ 25000 دلار می باشد.
تاریخ جوایز
سیمور س. کتی و لوئیس سوکولوف در سال 1988 برای دریافت کارهای خود در زمینه تکنیک های توسعه یافته ای برای اندازه گیری جریان خون مغز و متابولیسم، اولین دریافت کنندگان این جایزه شدند. تکنیک های توسعه یافته برای مطالعه عملکرد مغز و حفظ کاربرد آن در پزشکی بالینی با ارزش هستند.
روش اکسید نیتریک کتی برای اندازه گیری جریان خون مغز، تحولاتی را در زمینه تحقیقات مغز انسان ایجاد کرد. نظریه وی مبادله بی اثر گاز بین خون و بافتها به دنبال اندازه گیری موضعی بیشتر در مغز است تا کل مغز. این همان چیزی است که روش اکسید نیتروژن اندازه گیری می کند.
در تبدیل این تئوری به یک متد، سوکولوف با کتی همکاری کرد تا تئوری کتی را به یک روش عملی تبدیل کند. کار انجام شده توسط این دو، در زمینه علوم اعصاب گام های بزرگی را پیش برد.
Eve Marder: 2019
کار او که درک مدارهای عصبی را به ساختارهای استاتیکی که توسط نمودارهای اتصالی به خوبی توصیف شده اند، تبدیل کرده است و درک فعلی ما از میکرومدارها به عنوان مدارهایی انعطاف پذیر و پویا که به طور موثر نیازهای انعطاف پذیری و پایداری را متعادل می کند، تغییر داده است.
Mortimer Mishkin: 2016
برای مشارکت اساسی در درک سازمان عملکردی مغز پریمات ها، از جمله کشف کارکردهای تصویری قشر inferior temporal cortex، نقش dorsal and ventral visual pathways در پردازش مکانی و اشیاء، و توضیحات تشریحی سیستمهای حافظه شناختی و غیر شناختی .
Solomon H. Snyder: 2013
برای روشن شدن مکانیسم های اساسی سیگنالینگ شیمیایی، از جمله گیرنده های مواد افیونی، سیگنالینگ NO و سایر تعامل انتقال دهنده های عصبی / گیرنده عصبی.
Roger A. Nicoll: 2010
برای اکتشافات اصلی وی در زمینه پایه های سلولی و مولکولی انعطاف پذیری سیناپسی در مغز.
Jean-Pierre Changeux: 2007
برای کشف اینکه انتقال دهنده های عصبی سریع، اثرات خود را از طریق تنظیم آلوستریک پروتئین انتقال دهنده عصبی اعمال می کنند.
Brenda Milner: 2004
به دلیل تحقیقات پیشگامانه ی وی درباره عملکرد لوبهای زمانی و سایر مناطق مغز در یادگیری، حافظه و گفتار.
Seymour Benzer: 2001
بخاطر کمکهای پیشگامانه وی که باعث بلوغ نوروژنتیک شده است. اکتشافات بنزر در مگسهای میوه، ژنهای خاصی را که در رفتارهای اصلی نقش دارند شناسایی کرده است.
Vernon B. Mountcastle: 1998
برای کشف سازمان ستونی قشر مغز پستانداران و جهت مطالعه ی ارتباط رفتار با عملکرد سلولهای منفرد در نواحی قشری بالاتر.
Walle J. H. Nauta: 1994
برای توسعه یک روش قدرتمند در تعیین اتصال بین ناحیه های خاص مغز و ایجاد مدارهای کلاسیک در سیستم لیمبیک.
Paul Greengard: 1991
برای کشف نقش اصلی فسفوپروتئینهای عصبی در عملکرد طبیعی مغز و همچنین در اختلالات عصبی روان شناختی.
Seymour S. Kety and Louis Sokoloff: 1988
برای ایجاد تکنیک هایی جهت اندازه گیری جریان خون و سوخت و ساز مغز – ابزارهای با ارزش در بررسی عملکرد مغز که کاربردهای عمده ای در پزشکی بالینی دارند.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبع:
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.