چه آن را بشناسیم و چه نشناسیم، در جمجمه ما پیچیده ترین عضو موجود در جهان وجود دارد. یکی از چالشهای مهم علمی قرن بیست و یکم درک ذهن انسان از منظر بیولوژیکی است. با استفاده از ادغام روانشناسی شناختی (مطالعه علمی ذهن) و علوم اعصاب (مطالعه علمی مغز) در اواخر قرن بیستم این چالش آغاز شد. نتیجه، ظهور یک رویکرد علمی جدید به ذهن است که انواع مختلفی از فرآیندهای ذهنی مانند ادراک، یادگیری و حافظه تا ماهیت احساسات انسانی، آگاهی و هوشیاری انسان را شامل می شود.
سؤالاتی در مورد اراده آزاد انسان و آنچه آن را محدود می کند. درک بهتر برای اینکه بفهمیم ما چه کسی هستیم و مغز با بافت چربی و همه شیارها و شکنج های خود، چه جنبه های مختلفی از هویت افراد را ایجاد می کند. علاوه بر این، علم شناختی تعامل چشمگیری بین مطالعه علمی ذهن و مغز و سایر زمینه های علوم برقرار می کند.
چنین ارتباطاتی به شناخت مکانیسمهایی که منجر به درک بین فردی علم و هنر و همچنین خلاقیت می شوند، کمک می کند و با این کار علم وارد قلمرو تجربیات جمعی انسان ها می شود.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.