07136476172 - 09172030360 [email protected]

اعصابم از دست شوهرم خورده (7 راهکار!) با هم بشنویم:

یکی از مواردی که مراجعین ما بیان می کنند این است که می گویند اعصابم از دست شوهرم خورده، نمی دونم چکار کنم… مواردی است که در یک رابطه باعث اضطراب و نگرانی شما می شود. در این مقاله به آن خواهم پرداخت.

مهم نیست که چه مدت با شوهرتان زندگی می کنید، اضطراب و نگرانی می تواند در هر نقطه از رابطه ایجاد شود. اما نگران نباشید! احساس عدم اطمینان در مورد رابطه خود، یک چیز کاملاً طبیعی است (معمولا).

کارشناسان می گویند، همه افراد در طول دوره های خاصی از زندگی مشترک خود دچار اضطراب می شوند. و نحوه تأثیر آن بر روابط شما نیز متفاوت است.

گاهی اوقات، اضطراب کم است. برای دیگران، به صورت موجی می آید و میرود. و در موارد دیگر این اعصاب طولانی می شود. حتی اگر خود را در آخرین مرحله بیابید، لزوماً به این معنی نیست که جدایی نزدیک است.

اما، مقابله با آن مهم است. زهرا مغفوری، روانشناس بالینی و مربی روابط، می گوید: اجازه دادن به گسترش این اضطراب می تواند رابطه را از بین ببرد یا حتی شما را به نقطه تخریب آن سوق دهد.

اضطراب و نگرانی اغلب ریشه در اتفاقاتی دارد که در دوران رشد برای شما اتفاق افتاده است. “راه‌های مختلفی وجود دارد که در آن [افراد] در کودکی [به افرادی که دوستشان دارند] می‌چسبند، مانند والدین،” ; دکتر مغفوری می گوید: اگر چه شما بزرگ شده اید، نحوه ارتباط و اعتماد شما با افراد دیگر هنوز بر اساس تجربیات کودکی شما شکل می گیرد.

 اگر در کودکی خانواده‌تان ناپایدار بوده، ممکن است در روابط خود احساس عدم اطمینان داشته باشید، نگران باشید که شریک زندگی‌تانT شما را رها کند، طرد کند یا به شما آسیب برساند.

اما ترس های دوران کودکی تنها دلیلی نیست که ممکن است شما احساس بی قراری کنید. حتی در روابط عاشقانه طولانی مدت، اضطراب می تواند از زندگی شخصی شما سرچشمه بگیرد. به عنوان مثال، اعتماد به نفس پایین، ناامنی شغلی، یا ترس از مادر شدن را در نظر بگیرید. این احساسات می توانند تأثیری موج دار بر تجربیات شما با شوهر تان داشته باشند.

اعصابم از دست شوهرم خورده این از کجا می آید

وقتی کسی دچار شک و تردید می شود. ممکن است احساس کند که آیا شریک زندگی‌ هنوز عاشق من است، آیا کسی را پیدا کرده که بیشتر از من دوست داشته باشد. یا مطمئن نیستید که آیا هنوز شما را جذاب می‌داند.

و حتی زمانی که شریک زندگی تان به شما اطمینان می دهد، ممکن است هنوز برای شما سخت باشد که او را باور کنید. شک کردن به شریک زندگی‌تان در نهایت می‌تواند منجر به خرابکاری شما در رابطه شود: ممکن است به او فشار بیاورید که به شما در مورد وفاداری خود اطمینان دهد، دعوا کنید، یا مثلاً با ذکر مواردی مرتبط با جذابیت خود، شوهرتان را امتحان کنید تا ببینید که چگونه رفتار خواهند کرد.

این نگرانی چه زمانی و چرا اتفاق می افتد؟

در شروع یک رابطه، ممکن است از اضطراب در مورد اینکه آیا می‌خواهید به کسی متعهد شوید، رنج ببرید. به خاطر داشته باید که این حس شما طبیعی و سالم است.

با این حال، اگر اضطراب مانع رابطه شود یا بر سلامت روانی یا عاطفی [شما] تأثیر بگذارد و بر شریک زندگی شما تأثیر بگذارد، همه چیز پیچیده تر می شود. آن وقت است که این اضطراب مشکل ساز می شود،” وقتی اضطراب منجر به شک و استرس شود، دلیل بیشتری برای نگرانی وجود دارد.

در روابط طولانی مدت، اضطراب‌های شخصی بیشتر خود را نشان می‌دهد. به عنوان مثال، اگر کسی با ناامنی‌ها و عزت‌نفس پایین دست‌وپنجه نرم می‌کند، ممکن است این موضوع را به رابطه‌اش با شریک زندگی‌اش منتقل کند. مثلا، اگر والدین کسی در کودکی از هم جدا شده باشند، ممکن است او از جدا شدن از همسرش نیز بترسد.

 اغلب اوقات، نحوه رفتار با شریک زندگی‌تان از دوران کودکی نشأت می‌گیرد.

سبک‌های دلبستگی در دوران کودکی شکل می‌گیرند و به ما می‌آموزند که از کسانی که دوستمان دارند چه انتظاری داشته باشیم. اگر در کودکی از پدر و مادرمان عشق و شایستگی دوست داشته شدن را یاد گرفته باشیم، در بزرگسالی هم انتظار داریم که دیگران به همان شکل ما را دوست داشته باشند. اگر در دوران رشد، محبت ثابتی دریافت نکرده باشیم، در روابط عاشقانه مضطرب می‌شویم. این اضطراب به شکل نگرانی و فکر این که دیگران ما را دوست ندارند، بروز می‌کند.

اضطراب رابطه دقیقاً چه شکلی است؟

این که میگویید اعصابم از دست شوهرم خورده می تواند به طرق مختلف ظاهر شود. رایج ترین موارد:

1. بیش از حد فکر کردن

آیا همیشه بدترین اتفاق ممکن را تصور می‌کنید؟ مثلاً می‌پرسید: «آیا او من را به اندازه‌ای که من او را دوست دارم، دوست دارد؟» این نشانه‌ای از تفکر بیش از حد و توجه بیش از حد به کلمات و زبان بدن همسرتان است. تفکر بیش از حد در مورد امنیت رابطه‌تان می‌تواند باعث شود که نسبت به روابط همسرتان با دیگران حساس شوید یا حتی حسادت کنید. و یکی از دلایلی است که بگویید اعصابم از دست شوهرم خورده

2. شک

شک و تردید، نشانه‌ای کلاسیک از اضطراب است که می‌تواند به سرعت به روابط آسیب برساند. وقتی شک دارید، ممکن است شوهر خود را زیر نظر بگیرید، به او بی‌اعتماد باشید، و حتی بدون دلیل، او را مورد بازجویی قرار دهید. این رفتار می‌تواند شریک زندگی شما را عصبانی، ناامید، یا حتی آسیب‌پذیر کند.

3. نیاز به تایید

اضطراب زمانی به وجود می‌آید که کسی به طور مداوم به تأیید عشق شریک زندگی خود نیاز دارد. این نیاز می‌تواند بر رابطه فشار وارد کند و برای شریک زندگی نیز آزاردهنده باشد. کسب اطمینان مداوم از شریک زندگی نشانه‌ای از احساس ناامنی نسبت به خود یا اوست. و این نیز می تواند باعث شود بگویید اعصابم از دست شوهرم خورده. به خاطر داشته باشید به این دلیل شوهرتان نیز از دست شما عصبانی است!

4. قهر

این چیزی است که، همه در مورد اضطراب خود بیان نمی کنند. “افراد به دلیل ترس در رابطه ممکن است قهر کنند و این باعث مرگ یک رابطه می شود“. قهر، دوری، خاموش کردن گوشی، نه تنها ناسالم است، بلکه سیگنال‌های متفاوتی به شوهر شما می‌دهد، زیرا عدم انتقال احساسات از سمت شما، او را مجبور می‌کند تا خودش نتیجه‌گیری کند.

5. ناامنی

در روابط مضطرب، ناامنی یکی از شرکا می تواند به دیگری سرایت کند، حتی اگر ناشی از رابطه نباشد. بنابراین، اگر در مورد خودتان بدبین هستید، احتمالاً از شریک زندگی تان نیز بدبین خواهید بود.

6. از دست دادن هویت

دکتر مغفوری می‌گوید که برخی افراد در روابط خود هویت خود را از دست می‌دهند زیرا اغلب سعی می کنند مانند شریک زندگی خود رفتار کنند. این معمولاً در مراحل اولیه رابطه اتفاق می‌افتد.

برای اینکه شریک زندگی خود را خوشحال نگه دارید، افکار و اعمال او را تکرار می‌کنید. و به جای حفظ ارزش شخصی خود، به او تکیه می‌کنید.

مشکل اینجاست که اگر در روابط خود مضطرب هستید، تغییر هویت برای خوش آمد شریک زندگیتان، تشخیص منبع اضطراب را دشوار می‌کند. نمی‌توانید بگویید که اضطراب از شماست یا از شریک زندگیتان و اینکه چگونه شروع شده است.

از دست دادن هویت خود می‌تواند باعث استرس و سردرگمی در روابط شما شود.

7. چه کاری می توانید انجام دهید؟

اعصابم از دست شوهرم خورده، چه کار می توانم انجام دهم؟

همه چیز از درون شما شروع می‌شود. اولین قدم شناسایی ریشه واقعی اضطراب و نگرانی شماست. اگر فکر میکنید در پیداکردن این ریشه سردگم هستید، راهکار، مراجعه به بهترین روانشناس زن در شهرتان است.

روان‌درمانی یک فرایندی صمیمی و شخصی است که به اعتماد و ارتباط بین درمانگر و مراجع نیاز دارد. در این فرایند، مراجع باید احساس راحتی کند تا بتواند افکار و احساسات خود را به راحتی با درمانگر در میان بگذارد.

از آنجایی که زنان و مردان از نظر روانی و اجتماعی تفاوت‌های زیادی با یکدیگر دارند، ممکن است یک زن بهتر بتواند مشکلات یک زن دیگر را درک کند و به او کمک کند.

برخی مواقع لازم هست شما و شوهرتان هر دو در جلسات درمان یا مشاوره حضور داشته باشید.

ارتباط، کلید کاهش اضطراب رابطه برای زوج‌هاست. هر کس روش ارتباطی خاص خود را دارد که برای او کارآمد است. یک متخصص می‌تواند به شما کمک کند تا روش ارتباطی خود را شناسایی و بهبود ببخشید تا بتوانید در رابطه خود احساس امنیت بیشتری کنید.

 

بهترین روانشناس زن در شیراز (+تکنولوژی های روز دنیا)

 

به این مقاله امتیاز دهید