آیا دوستی دارید که از افسردگی رنج می برد؟شما تنها نیستید.
طبق، در سراسر جهان بیش از300 ملیون بزرگسال و کودک با افسردگی زندگی می کنند.
اما هر کسی افسردگی را به شیوه ای متفاوت تجربه می کند. و علائم در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشند:
اگر دوست یا عزیز شما از افسردگی رنج می برد، ممکن است این علائم را در او مشاهده کنید:
- ناراحت و گریان بودن
- نا امیدی و بدبینی نسبت به آینده
- به سرعت عصبانی شدن یا زودرنج شدن
- علاقه ی کمتر به ارتباط داشتن و انجام فعالیت ها با شما
- مشکل در به خواب رفتن یا خوابیدن بیش از حد
- علاقه و توجه کمتر به فعالیت های لذت بخش
- فراموشی یا مشکل در تمرکز
- پرخوری یا کم خوری نسبت به حالت طبیعی و معمول
- صحبت در مورد مرگ یا خودکشی
در ادامه راهکار هایی برای کمک و خط قرمز هایی برای رعایت کردن در مورد دوستی که افسردگی دارد آورده شده است:
1.شنونده باشید.
به دوست خود اجازه دهید بداند که شما در کنارش هستید. می توانید گفت و گو را با بیان نگرانی تان و پرسیدن سوالات مشخص شروع کنید.برای مثال می توانید بگویید ” به نظر می رسد اوقات دشواری را می گذارنی. به چی فکر می کنی؟”
به یاد داشته باشید که دوستتان ممکن است علاقه داشته باشد در مورد احساساتش صحبت کند اما راهنمایی نخواهد.
از مهارت های شنیدن فعال استفاده کنید:
- سوالات بیشتری بپرسید تا اطلاعات بیشتری دریافت کنید. به جای اینکه فرض کنید همه چیز را در مورد او می دانید.
- احساسات او را تایید کنید. ممکن است بگویید:”خیلی سخت به نظر می رسد. من متاسفم که این را می شنوم.”
- همدلی نشان دهید و با زبان بدن خود نشان دهید که علاقه مند به گفت و گو هستید.
دوست شما ممکن است دفعات اول نتواند صحبت کند بنابراین به او یادآوری کنید که وضعیتش برای شما اهمیت دارد.
سوالات پاسخ آزاد از او بپرسید و سعی کنید هر وقت ممکن بود با او رودررو صحبت کنید.
2.به آن ها کمک کنید حمایت دریافت کنند.
دوست شما ممکن است آگاه نباشد که در حال دست و پنجه نرم کردن با افسردگی است.یا ممکن است نداند چه طور باید کمک بگیرد.
حتی اگر دوست شما معتقد باشد مشاوره گرفتن می تواند مفید باشد، ممکن است از پیدا کردن درمانگر و گرفتن وقت ملاقات اجتناب کند.
اگر دوست شما علاقه مند به گرفتن مشاوره ی روانشناسی است، می توانید در پیدا کردن درمانگر به آن ها کمک کنید.
تشویق دوستتان برای گرفتن وقت اول درمان، می تواند به آن ها کمک کند.
3.از خودتان مراقبت کنید.
زمانی که از فردی که دچار افسردگی است مراقبت می کنید، ممکن است وسوسه شوید همه چیز را زمین بگذارید تا به او کمک کنید. اشکالی ندارد که بخواهید به دوست خود کمک کنید اما باید از نیاز های خودتان نیز مراقبت کنید.
اگر تمام انرژی خود را برای کمک به دوست خود بگذارید انرژی کمی برای خودتان باقی می ماند.و زمانی که احساس خستگی و فرسودگی کنید، در مقابل نمی توانید به دوست خود نیز کمک زیادی کنید.
خط قرمز ها را مشخص کنید.
برای مثال ممکن است بخواهید به دوست خود بگویید بعد از برگشتن از سرکار می توانید با او صحبت کنید اما قبل از آن نمی توانید.
اگر نگران هستید که آن ها احساس کنند نمی توانند به شما دسترسی داشته باشند، ساعت های مشخصی را برای دسترسی به خودتان تعیین کنید.یا یک نشانه برای مواقع اضطراری تعیین کنید که زمانی که دوست شما در بحران است بتواند به شما با آن نشانه پیغام دهد.
می توانید به دوست خود پیشنهاد دهید که در روزهای مشخصی، در بعضی کار های روتین مثل غذا درست کردن و غیره به او کمک کنید.
یا می توانید به دوست خود کمک کنید دایره ی حمایتی گسترده تری برای خودش درست کند و صرفا شما کمک کننده نباشید.
خودمراقبتی را تمرین کنید.
گذراندن زمان زیاد با فردی که دچار افسردگی است می تواند از نظر احساسی دشوار باشد. محدودیت های خود را در مورد احساسات دشوار بدانید. و زمانی را برای دوباره شارژ شدن برای خود در نظر بگیرید.
4.صبور باشید.
افسردگی معمولا با دریافت درمان بهبود می یابد. اما معمولا فرایندی پر آزمون و خطاست.دوست شما ممکن است چندین روش دارویی یا رواندرمانی را امتحان کند تا به درمان موثر برسد.
حتی درمان های موفق هم ممکن است افسردگی را به طور کامل از بین نبرند.علائم دوست شما ممکن است در اوقاتی دوباره برگردند.
در این بازه ی زمانی شما احتمالا روز های خوب و روزهای بد خواهید داشت. از روز های خوب نتیجه نگیرید دوست شما درمان شده است و از روز های بد نتیجه نگیرید دوست شما هیچ وقت بهبود نمی یابد.
افسردگی، بازه ی درمانی مشخصی ندارد. توقع از دوستتان که بعد از چندین هفته به حالت طبیعی خود برگردد نه به شما کمک می کند و نه به دوستتان.