اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دوقطبی، که قبلاً به عنوان بیماری افسردگی شدایی شناخته می شد، شامل دوره های متناوب شیدایی شدید (انرژی و فعالیت بالا) و افسردگی شدید (انرژی و خلق و خوی پایین) است.
دوره های شیدایی، که می تواند روزها تا هفته ها ادامه داشته باشد، با موارد زیر همراه است:
تحریک داخلی شدید برای فعال بودن و عدم توانایی نشستن
ایده ها و انگیزه های قوی برای دستیابی به چیزهای بزرگ
گفتار سریع که قطع کردن آن دشوار است
خواب ضعیف
یک حس وحدت شدید با جهان
حالات تحریک پذیری یا عصبی
وقتی این دوره ها شدت کمتری داشته باشند یا کوتاهتر باشند، معمولاً به آن هیپومانیا گفته می شود.
دوره های افسردگی، که اغلب هفته ها تا ماه ها طول می کشد، با:
خستگی زیاد
روحیه ضعیف
افکار و رفتارهای خودکشی
ما همچنین حالات مختلط را می بینیم، جایی که فرد بسیار فعال یا آشفته است اما به طور همزمان بسیار مضطرب است.
و از آنجا که این بیماری از نظر شخصیتی اپیزودیک است و نه مداوم، بسیاری از مبتلایان به اختلال دوقطبی دوره های طولانی درگیری بیشتر با خانواده، کار و جامعه دارند.
اختلال دو قطبی چه کسی را تحت تأثیر قرار می دهد و چه عواملی باعث آن می شود؟
این بیماری به طور معمول در دوران نوجوانی شروع شده و حدود 1٪ از افراد بالغ را تحت تأثیر قرار می دهد. این امر به شدت در خانواده ها اتفاق می افتد و در مردان و زنان به همان اندازه رخ می دهد.
اشکال کمتر شدید بیماری که اغلب به آن اختلال طیف دو قطبی گفته می شود، دوره های شیدایی کمتری (هیپومانیا) و همچنین خلق و خوی ناپایدار یا افسردگی دارند و ممکن است بر 2-3٪ بزرگسالان نیز تأثیر بگذارد.
اگرچه به عنوان “اختلالات خلقی” طبقه بندی می شود، به احتمال زیاد این اختلالات نشانگر عدم موفقیت ساعت داخلی بدن (شبانه روزی) در هماهنگی نزدیک با چرخه های 24 ساعته خواب و بیداری ما است.
برخی از محققان این عدم موفقیت تنظیم سیستم شبانه روزی داخلی را برای حفظ ریتم های شبانه روزی، علت اصلی اختلال دو قطبی پیشنهاد کرده اند.
در واقع، تغییرات ریتم های عادی روزانه با دوره های شیدایی که معمولاً با تغییرات فصلی در پاییز و بهار اتفاق می افتد، با سرعت بیشتری تغییر می کند.
این امر به خوبی با شواهد اخیر نشان می دهد که قرار گرفتن در معرض منظم نور روز، تأثیرات عمیقی بر عملکرد حرکتی و خلق و خوی پستاندارانی که روزانه بیدار هستند، دارد.
به همین ترتیب، سایر عواملی که باعث اختلال در چرخه خواب و بیداری می شوند، مانند مسافرت بین المللی، شیفت کاری متناوب، داروهای تحریک کننده و زایمان بر این اختلال نیز موثر هستند.
اما ما هنوز چیزهای بیشتری برای یادگیری این موضوع داریم که چه عواملی باعث ایجاد اختلال دو قطبی و چه چیزی منجر به بخش های شیدایی ناشی از آن می شود؟
آیا می توان اختلال دو قطبی را درمان کرد؟
اختلال دو قطبی درمان نشده می تواند تأثیرات نامطلوبی بر زندگی فرد داشته باشد، از جمله در روابط و ظرفیت آنها برای مشارکت در جامعه. اما این بیماری قابل درمان است.
در اواخر دهه 1940، روانپزشک استرالیایی جان کید یکی از مهمترین اکتشافات درمانی در پزشکی مدرن را انجام داد: کربنات لیتیوم. لیتیم امروزه همچنان به عنوان “تثبیت کننده خلقی” برای مبتلایان به اختلال دوقطبی مورد استفاده قرار می گیرد.
نشان داده شده است که لیتیم باعث ایجاد یک حالت آرامش بخش در هیپومانیا یا شیدایی شده و از عود مجدد قسمت های شیدایی جلوگیری کرده و منجر به کاهش رفتارهای خودکشی می شود.
اما همه به لیتیوم پاسخ نمی دهند، و عوارض جانبی دارد. در مقادیر زیاد، برای مغز سمی است، در حالی که در دوزهای درمانی ممکن است باعث لرز، تشنگی، ادرار، اسهال، حالت تهوع، آکنه و کاهش عملکرد تیروئید شود.
یکی از تأثیرات اولیه لیتیوم، تثبیت ساعت شبانه روزی (بدن) است که احتمالاً از طریق تأثیر مستقیم بیوشیمیایی آن بر ماشین های مولکولی در مغز است.
امروزه، از طیف دیگری از عوامل موثر بر عملکرد مغز استفاده شده (مهمترین آنها ترکیبات ضد صرع مانند کاربامازپین، سدیم والپروات و لاموتریژین) یا ساعت شبانه روزی مغز (با تقلید از انتشار عادی شبانه هورمون خواب ملاتونین) هدف قرار داده شده است.
اغلب، ارائه درمان مؤثر برای مرحله افسردگی چالش برانگیز است. بسیاری از داروهای ضد افسردگی رایج برای اختلال دو قطبی موثرتر هستند یا ممکن است منجر به بی ثباتی بیشتر خلقی شود.
نکته مهم این است که تمام داروها باید با ویژگیهای اصلی رفتاری مانند کار منظم و ریتم اجتماعی، ورزش روزانه، قرار گرفتن در معرض نور صبح و الگوهای خواب منظم ترکیب شوند تا بیشترین تأثیر را داشته باشند. درمان های شناختی رفتاری نیز ممکن است نقشی داشته باشند.
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، اغلب بین قسمت های بیماری یا هنگام دریافت درمانهای مؤثر، بسیار خلاق، کاملاً حساس و دارای انگیزه قوی برای دستیابی به اهداف جمعی اجتماعی هستند.
ما هنوز راهی طولانی را در پیش داریم تا بتوانیم واقعاً از چالش های زندگی افرادی که به بیماری دو قطبی یا هر اختلال روانشناختی دیگر دچار هستند، آگاه شویم.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبع:
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.