تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی یا تصاویر MRI برای تشخیص مواردی از اختلالات عصبی در بیماران از جمله اختلال طیف اوتیسم در صدها مطالعه مورد استفاده قرار گرفته است و اولین تصاویر توسط این روش در اوایل دهه 1970 تولید شده است. بسیاری از بیماران و دانشمندان پزشکی از همان روزهای اولیه ای که تصاویر MRI به وجود آمد، از آن بهره مند شده اند و با تصحیح این روش، تصاویری با جزییات تولید می شوند و منجر به افزایش درک شرایط بیشماری می شوند که بر مغز تأثیر می گذارند.
افرادی که در اختلال طیف اوتیسم قرار دارند، از شناسایی و تجزیه و تحلیل زودهنگام و مفصلی که MRI از زمان اختراع خود ارائه داده است، و اطلاعاتی که توسط مطالعات بالینی جمع آوری شده است، بهره مند شده اند. استفاده پزشکی از ماشین آلات و تکنیکها، بینشی ارزشمند در فرآیندهای این شرایط را فراهم کرده است.
اختلال طیف اوتیسم
اختلال طیف اوتیسم اصطلاحی است برای مجموعه ای از شرایط عصبی، که می تواند ارثی باشد. اصطلاح طیف به دلیل دامنه های مختلف علائم و شدت این اختلالات کاربرد دارد.
شرایطی که قبلاً نامربوط به اختلال طیف اوتیسم در نظر گرفته می شد، اکنون در طیف اوتیسم قرار داده می شود که شامل سندرم آسپرگر و اختلال انسجام گسیختگی کودکی است. معمولاً سندرم آسپرگر در طیف خفیف قرار دارد.
اختلال طیف اوتیسم از چند طریق بر فرد تأثیر می گذارد. این اختلال در اوایل زندگی و علائم معمولاً در سال اول بروز می کنند، اما ممکن است کودک در این دوره به طور عادی رشد کند و به نظر می رسد که با ظهور علائم بین 18 تا 24 ماهگی “رو به عقب” می رود.
علائم اولیه شامل کاهش تماس چشمی، بی تفاوتی نسبت به افراد اطراف خود از جمله مراقبین و عدم پاسخ به نام آنها است. اگر این بیماری در شیرخواری ایجاد شود، کودکان ممکن است پرخاشگر شوند و مهارتهای زبانی را از دست دهند.
علائم اصلی شامل مشکلات مربوط به اجتماع، ارتباطات غیر کلامی، ناهنجاری های حسی و اصرار بر “یکسان بودن” است.
علائم جانبی شامل علائم رفتاری (بیش فعالی / تحریک پذیری، اضطراب)، عوارض شناختی (اختلال در زبان، ناتوانی ذهنی) و عوارض پزشکی (یبوست، اختلالات تشنج، هایپروتروتونمی، ماکروسفالی رشدی) است. نشانگرهای ژنتیکی شامل اختلالات X شکننده و انواع نادر NRXN1 و NLGN4 است.
هر فرد اوتیستیک دارای الگوهای رفتاری منحصر به فردی است. علاوه بر این، مشکلات اجتماعی (social stigma) برای افراد اوتیسم وجود دارد و اینها می تواند تأثیرات عمیقی بر روی آنها بگذارد که ناشی از عدم درک نیازها و خواسته های آنها و شرایطی است که در اختلال طیف اوتیسم قرار می گیرد. همچنان اطلاعات متناقض و ناچیز از نهادهای مختلف وجود دارد که این امر تنها به فشار بیشتر بر مشکلات اجتماعی بر شخص اوتیستیک منجر میشود.
استفاده از MRI برای تشخیص اوتیسم: مرزهای جدید در تشخیص
به عنوان یک بیماری که اساس عصبی دارد، استفاده از تکنیک هایی که می توانند بخش هایی از مغز را تحت تأثیر قرار دهند، در مطالعات و تشخیص اختلالات طیف اوتیسم سودمند هستند. تشخیص زودرس نشانگرهای عصبی می تواند منجر به تشخیص دقیق تر و از این رو مراقبت و درمان مناسب تری شود. تحقیقات اخیر در مورد استفاده از MRI برای این منظور انجام شده است.
در اثبات مطالعه مفهومی در سال 2017 که در Nature منتشر شد و به طور گسترده در رسانه های مختلف گزارش شد، تیمی به سرپرستی هدر کودی هازلت با محققان دانشگاه های کارولینای شمالی، مینسوتا و دانشگاه نیویورک از داده های Infant Brain Imaging Study استفاده کردند (IBIS)، که شامل اسکن های MRI بود.
این مطالعه با هدف بررسی اینکه آیا اختلال طیف اوتیسم ASD در کودکان حدود شش ماه با سابقه خانوادگی پرخطر، قبل از بروز علائم قابل تشخیص است؟ این تیم همچنین می خواست ببیند که آیا این تغییرات مغزی در کودکانی که در معرض خطر کم برای ابتلا به بیماری ASD هستند، قابل تشخیص است یا خیر.
این تیم داده ها را برای 106 کودک پرخطر و 42 کودک کم خطر مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند تا به دنبال ارتباط بین تشخیص ASD در 24 ماه و بروز علائم بالینی در مراحل ابتدایی باشند. این تیم می خواستند دریابند که در 15 کودک که بعداً بیماری ASD در آن ها تشخیص داده شد، تغییرات مغزی قابل توجهی مشاهده شده است یا خیر؟
مشاهدات شامل گسترش سطح قشر مغز در حدود 6 تا 12 ماهگی و رشد مغزی بین 12 تا 24 ماه بود. اما در مرحله رشد 6 تا 12 ماهه بین کودکان پرخطر و کم خطر هیچ تفاوتی در رشد حجم مغز وجود ندارد.
این تیم به این نتیجه رسیدند که تغییرات اولیه مغز در دوره ای رخ می دهد که ابتدا رفتارها و علائم اوتیسم در نوزادان ظاهر می شود و به نظر می رسد که گسترش زودرس پس از زایمان در مناطق قشر مغزی یکی از شاخص های اصلی رشد مغز در کودکان اوتیسم است.
در پایان، مطالعه انجام شده اثبات مثبت این مفهوم را نشان می دهد که اسکن MRI به طور بالقوه می تواند به تشخیص زودهنگام کمک کند.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبابع:
Hewiston, Laura (2013) Scientific challenges in developing biological markers for autism Researchgate.net. Available from: https://www.researchgate.net/publication/269626244_Scientific_challenges_in_developing_biological_markers_for_autism
Hazlett, H.C. et al. (2017) Early brain development in infants at high risk of autism spectrum disorder Nature Vol. 542. Available from: https://www.nature.com/articles/nature21369.epdf
Autism Spectrum Disorder – Mayo Clinic. Available from: https://www.mayoclinic.org/diseases-conditions/autism-spectrum-disorder/symptoms-causes/syc-20352928
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.