07136476172 - 09172030360 [email protected]

 

شکی نیست که انگیزه یکی از سخت ترین و در عین حال مهمترین فاکتورهایی است که در زندگی به آن نیاز داریم. تفاوت بین موفقیت و شکست، تعیین هدف و بی هدف بودن، بهزیستی و ناراضی بودن است. با این حال، چرا انگیزه دادن – یا حتی حفظ انگیزه، آنقدر سخت است؟ شاید بتوان پاسخ را در مکانیسم های عصبی و شیمیایی که در مغز اتفاق می افتد، یافت.

 

این سوالی است که دانشمندان به رهبری پروفسور کارمن سندی در EPFL و دکتر گدی لوکسیس در دانشگاه ادینبورگ به دنبال پاسخگویی به آن بودند.

محققان در این تحقیق مفاهیم و دانش های از پیش کشف شده را به کار گرفتند که شامل: اول اینکه، افراد در ظرفیت های خود برای داشتن رفتارهای انگیزشی تفاوت زیادی دارند و مشکلات انگیزشی مانند آپاتیک در اختلالات عصبی و روانشناختی شایع است. دوم، هدف قرار دادن منطقه ای از مغز به نام “هسته آکومبنس”.

هسته ای واقع در پایین مغز می باشد که موضوع تحقیقات بسیاری بوده است زیرا نقش اصلی در کارکردهایی مانند بیزاری، پاداش و انگیزه دارد.

برای آزمایش و تعیین کمیت انگیزه، تیم محققان آزمایشی را طراحی کردند. ایده این بود که شرکت کنندگان کار خود را با تلاش بیشتر و قابل اندازه گیری انجام می دهند و مبالغی را دریافت می کنند که مطابق تلاش آنها باشد. در اصل، هر چقدر بیشتر انجام بدهند، درآمد بیشتری دریافت می کنند.

در این مطالعه، 43 مرد برای اندازه گیری متابولیت های موجود در هسته اکامبنس با استفاده از تکنیک پیشرفته تصویربرداری از مغز به نام “طیف سنجی رزونانس مغناطیسی پروتون” یا 1H-MRS مورد سنجش قرار گرفتند.

این می تواند میزان فعالیت های شیمیایی موجود در مغز مانند انتقال دهنده های عصبی و متابولیت ها را اندازه گیری کند. به همین دلیل از 1H-MRS حتی در تنظیمات بالینی برای تعیین اختلالات عصبی استفاده می شود.

پس از آن، از هر شرکت کننده خواسته شد دستگاهی که قدرت را اندازه گیری می کند، فشار دهند – دینامومتر به میزان معینی از انقباض را اندازه می گیرد تا فرد بتواند 0.2 ، 0.5 یا 1 فرانک سوئیس کسب کند.

این روش برای تعدادی از 120 کارآزمایی پیاپی تکرار شد، که عملکرد را در این کار کاملاً مورد بررسی قرار داد.

ایده این آزمایش این بود که مبالغ مختلف شرکت کنندگان را به تصمیم گیری درمورد اینکه آیا قصد دارند انرژی خود را صرف کنند و این کار را در هر جلسه انجام دهند، سوق داد. دانشمندان همچنین آزمایش را در شرایط انفرادی و گروهی انجام دادند تا تأثیر رقابت بر عملکرد را بررسی کنند.

محققان پس از جمع آوری داده های رفتاری، آن را از طریق مدل محاسباتی پردازش کردند که مناسب ترین پارامتر را با توجه به عملکرد، تخمین زدند.

این امر به آنها اجازه می دهد سطح انتقال دهنده عصبی خاص و روابط انگیزشی خاصی را پیش بینی کنند.

تجزیه و تحلیل نشان داد که کلید عملکرد با انگیزه – در نسبت دو انتقال دهنده عصبی در هسته وجود دارد: گلوتامین و گلوتامات. به طور خاص، نسبت گلوتامین به گلوتامات مربوط به ظرفیت ما برای حفظ عملکرد در مدت زمان طولانی است – آنچه محققان آن را “استقامت” می نامند.

 

کشف دیگر این بود که به نظر می رسد رقابت حتی از ابتدای کار باعث بهبود عملکرد می شود. این خصوصاً در مورد افراد با نسبت گلوتامین به گلوتامات پایین در هسته اکامبنس اتفاق افتاد.

 

این یافته ها بینش جدیدی را در زمینه علوم اعصاب انگیزشی ارائه می دهد. آنها نشان می دهند که تعادل بین گلوتامین و گلوتامات می تواند به پیش بینی مؤلفه های خاص و محاسباتی عملکرد در ارتباط با انگیزه کمک کند. رویکرد و داده های ما همچنین می تواند به ما در توسعه استراتژی های درمانی از جمله مداخلات تغذیه ای کمک کند که با هدف قرار دادن متابولیسم، نقص موجود در تلاش ها برطرف شده و عملکرد بهبود یابد. ”

 

برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

 

منبع:

Strasser, A., et al. (2020) Glutamine-to-glutamate ratio in the nucleus accumbens predicts effort-based motivated performance in humansNeuropsychopharmacology

به این مقاله امتیاز دهید