در سراسر جهان ، از هر 4 نفر 1 نفر در طول زندگی خود دچار یک دوره افسردگی می شود.
در حالی که روشهای تشخیصی و درمانی فعلی عمدتا آزمایش و خطا هستند ، یک مطالعه موفقیت آمیز توسط محققان دانشکده پزشکی دانشگاه ایندیانا روشن می کند که اساس بیولوژیکی اختلالات خلقی چیست ، و یک آزمایش خون امیدوار کننده با هدف رویکرد پزشکی دقیق برای درمان ارائه می دهد.
این کار براساس تحقیقات قبلی انجام شده توسط نیکولسکو و همکارانش در مورد نشانگرهای زیستی خون است که خودکشی و همچنین درد ، اختلال استرس پس از سانحه و بیماری آلزایمر را ردیابی می کند.
“این بخشی از تلاش ما برای آوردن روانپزشکی از قرن 19 به قرن 21 است. در نهایت ، ماموریت نجات و
بهبود زندگی است. “
کار این تیم توسعه یک آزمایش خون ، متشکل از نشانگرهای زیستی RNA را توصیف می کند که می تواند میزان شدت افسردگی بیمار ، خطر ابتلا به افسردگی شدید در آینده و خطر اختلال دو قطبی در آینده (بیماری جنون-افسردگی) را تشخیص دهد. . این آزمایش همچنین گزینه های دارویی متناسب را برای بیماران اعلام می کند.
این مطالعه جامع طی چهار سال انجام شد و بیش از 300 شرکت کننده استفاده کردند. این تیم از رویکرد دقیق چهار مرحله ای برای کشف ، اولویت بندی ، اعتبار سنجی و آزمایش بهره بردند.
محققان شرکت کنندگان را بر اساس خلق و خویشان تقسیم بندی می کردند و همان موقع فاکتور خونی شان را نیز ثبت کردند.
در مرحله بعد ، تیم نیکولسکو با استفاده از پایگاه داده های بزرگ توسعه یافته از تمام مطالعات قبلی در این زمینه ، اعتبار سنجی و اولویت بندی یافته های خود را انجام داد. از اینجا ، محققان 26 نشانگر زیستی برتر را در گروه های مستقل از افراد بالینی که مبتلا به افسردگی یا شیدایی هستند ، تأیید کردند.
در آخر ، نشانگرهای زیستی در گروههای مستقل دیگری آزمایش شدند تا مشخص شود که چه کسانی بیمار هستند یا در آینده بیمار خواهند شد.
از این رویکرد ، محققان سپس توانستند نحوه مطابقت بیماران با داروها – حتی یافتن داروی بالقوه جدید برای درمان افسردگی را نشان دهند.
نیکولسکو گفت: “از طریق این کار ، ما می خواستیم آزمایش خون برای افسردگی و اختلال دو قطبی ایجاد کنیم ، تا بین این دو تمایز قائل شویم و افراد را با روش های درمانی مناسب منطبق کنیم.
“نشانگرهای زیستی خون به عنوان ابزار مهمی در اختلالات ظاهر می شوند که گزارش خود ذهنی توسط یک فرد ، یا برداشت بالینی از یک متخصص مراقبت های بهداشتی ، همیشه قابل اعتماد نیست. این آزمایشات خون می تواند زمینه سازگاری دقیق و شخصی با داروها و نظارت عینی بر پاسخ به درمان را فراهم کند. ”
تیم نیکولسکو علاوه بر پیشرفت های تشخیصی و درمانی که در آخرین مطالعه خود کشف شده است ، دریافت که اختلالات خلقی توسط ژن های ساعت شبانه روزی – ژن هایی که چرخه های فصلی ، شبانه روز و خواب-بیداری را تنظیم می کنند – مورد تاکید قرار می گیرد.
نیکولسکو گفت: “این توضیح می دهد که چرا برخی از بیماران با تغییرات فصلی و تغییرات خواب که در اختلالات خلقی رخ می دهد ، بدتر می شوند.”
به گفته نیکولسکو ، کارهای انجام شده توسط تیم وی دریچه ای را برای یافته های آنها به عمل بالینی و همچنین کمک به توسعه داروهای جدید باز کرده است. با تمرکز بر همکاری با شرکت های داروسازی و سایر پزشکان در تلاش برای شروع استفاده از برخی از ابزارها و اکتشافات آنها در سناریوهای واقعی ، نیکولسکو گفت که او معتقد است کارهایی که توسط تیم او انجام می شود. در بهبود کیفیت زندگی برای تعداد بی شماری از بیماران حیاتی است.
نهایتا
“نشانگرهای زیستی خون مزایای عمل بالینی را در دنیای واقعی ارائه می دهند. مغز به راحتی در افراد زنده نمی تواند نمونه برداری شود ، بنابراین ما در طول سال ها تلاش کرده ایم تا نشانگرهای زیستی خون را برای اختلالات اعصاب و روان شناسایی کنیم.”با توجه به این واقعیت که از هر 4 نفر 1 نفر در طول زندگی خود یک دوره اختلال خلقی بالینی دارند ، نمی توان نیاز و اهمیت تلاش هایی مانند ما را بیش از حد بیان کرد.”
سید مهدی ساداتی هستم. عاشق مغز! داروساز و دانشجوی دکترای تخصصی علوم اعصاب. عضو تیم مرکز سلامت مغز دانا! از علاقه هام شناسوندن کارایی های هیجان انگیز مغز به زبان ساده به آدمهاست! جست و جو می کنم در افسردگی، داروهای موثر بر مغز و سایر بیماری های حوزه ی روان و البته نوروپلاستیسیتی!