07136476172 - 09172030360 [email protected]

بحران بلوغ از دیدگاه علوم اعصاب، مغز نوجوانان چه تغییراتی می کند؟

برای سال‌ها، مغز نوجوانان توسط محققان، سیاست‌گذاران و عموم مردم بیشتر به عنوان یک بار مهم تلقی می‌شد تا یک دارایی. نوجوانان ماشین‌های مخاطره‌ای بودند که فاقد قدرت تصمیم‌گیری در قشر پیشانی کاملاً توسعه‌یافته بودند و در نتیجه ممکن بود به خود و دیگران آسیب برسانند. این روایت در حال تغییر است. بحران بلوغ!

آنچه قبلاً به عنوان نابالغی تلقی می شد، در واقع یک انعطاف پذیری شناختی، رفتاری و عصبی است. این فرآیندها به نوجوانان اجازه می دهد تا دنیای درونی و بیرونی خود را در حال تغییر کاوش کنند و با آن سازگار شوند.

دانشمندان علوم اعصاب شناختی با استفاده از روش‌ های به‌روز، نمونه‌های بزرگ‌تر و متنوع‌تر، و کارهای آزمایشی مرتبط با دنیای واقعی برای پاسخ به سؤالات مربوط به نوجوانان در بافت جامعه، در مرز این دیدگاه جدید قرار دارند.

آنها همچنین از سیاست‌ها و تمرین‌های آگاهانه توسعه‌یافته در همه چیز، از مراقبت از سلامت روان گرفته تا عدالت نوجوانان، حمایت می‌کنند. مدیر آزمایشگاه علوم اعصاب اجتماعی رشدی در دانشگاه کارولینای شمالی، چاپل هیل، گفت:

«مغز نوجوان برای مدت‌ها به‌عنوان چیزی شکسته، نابالغ یا نقش‌آفرین در رفتارهای مشکل‌ساز نشان داده می‌شد. “اما در پنج سال گذشته، تغییر بزرگی به سمت این که مغز در حال رشد را انعطاف‌پذیرببینیم و بسیاری از جنبه‌های مثبت رشد در نوجوانی را ارتقا دهیم، صورت گرفته است.”

بخش های مختلف مغز یک نوجوان

افزایش حساسیت به پاداش‌ها، که تا حدی ناشی از افزایش فعالیت در بخشی از مغز به نام بخش مخطط شکمی است، در رفتارهایی مانند مصرف مواد و رابطه جنسی محافظت‌نشده در میان نوجوانان نقش دارد. متخصصین می گویند: تحقیقات اکنون نشان می‌دهد که در محیط‌های مختلف، همان مدار عصبی می‌تواند تأثیر و رفتارهای مثبت همسالان مانند بستن کمربند ایمنی یا پیوستن به یک اعتراض مسالمت‌آمیز را ترویج کند.

همانطور که زمینه علوم اعصاب رشدی بالغ می شود، سؤالات محققان نیز افزایش می یابد. مطالعات به طور فزاینده ای تأثیر همسالان و والدین را نیز مورد توجه قرار می دهند. محققان همچنین در حال بررسی دقیق چگونگی تأثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر مغز جوان هستند. زیرا نگرانی ها در مورد فعالیت آنلاین نوجوانان افزایش می یابد. در نتیجه، تحقیقات روی مغز نوجوانان در نهایت با مطالعات سایر گروه‌های سنی، با سطح جزئیاتی که شایسته آن است، شروع می‌شود.

پذیرش رویکردهای جدید

طبق آکادمی ملی علوم، مهندسی و پزشکی، دوره نوجوانی – که از بلوغ تا اواسط دهه 20 ادامه دارد – دوره انتقالی بین کودکی و بزرگسالی را توصیف می کند. در این دوره مغز به طرق مختلف رشد می کند و تغییر می کند.

ماده خاکستری در قشر مغز تمایل به نازک شدن دارد. در حالی که ماده سفیدی که نواحی مختلف مغز را به هم متصل می کند به طور کلی حجم آن افزایش می یابد. ارتباطات عملکردی بین مناطق، که محققان با اسکن‌های مغزی که مصرف اکسیژن در خون را ردیابی می‌کنند، اندازه‌گیری می‌کنند، همچنین در دوران نوجوانی دستخوش تغییرات گسترده‌ای می‌شوند.

فراتر از آن، همه چیز کمی پیچیده‌تر می‌شود. تلاش‌های تکراری اخیر نشان می‌دهد که برخی از یافته‌ها که برای این زمینه اساسی در نظر گرفته می‌شوند ممکن است در نمونه‌های بزرگ‌تر قابل اجرا نباشند. به عنوان مثال، تحقیقات اولیه نشان می‌دهد که حجم مغز در دختران نوجوان زودتر به اوج خود می‌رسد. اما مطالعات اخیر روی نمونه‌های بزرگ و بین‌المللی نشان داده است که این کار به این سادگی نیست.

در عوض، مغز پسران بدون توجه به تغییر در سایر معیارهای مغز تمایل به تغییر با نرخ های مشابه دارد. در حالی که تغییرات در مغز دختران را می توان بر اساس اندازه گیری های خاصی مانند ضخامت قشر مغز پیش بینی کرد.

«این نوع یافته نمادی از تغییر بزرگتر در این زمینه است که چگونه به علم خود نزدیک می شویم. از چه تکنیک هایی استفاده می کنیم و چه اطلاعاتی را ارزشمند می دانیم. واضح است که اگر می‌خواهیم فرآیندهای رشد درون افراد را درک کنیم، باید از تاکتیک‌های متفاوتی استفاده کنیم.»

برای بررسی بهتر چه کنیم؟

به جای مقایسه صرف ساختار یا فعالیت مغز بین دو گروه سنی (مثلاً 12 و 18 سال)، محققان به طور فزاینده ای بر انواع رویکردهای تجربی تکیه می کنند که در طول زمان همان جوانان را دنبال می کنند.

«بسیاری از مردم ممکن است متوجه نباشند که بینش اولیه ما در مورد رشد مغز نوجوانان مبتنی بر رویکردهای مقطعی است. البته که گاهی اوقات می‌تواند به نتایج اشتباه منجر شود».

اکنون، محققان از تکنیک‌های دیگری مانند طرح‌های طولی شتاب‌دار استفاده می‌کنند. تکنیک هایی که در آن از شرکت‌کنندگان در محدوده سنی انگشت شماری نمونه‌برداری می‌شود. (مثلاً از سنین 12 تا 15 سالگی و سپس سالانه به مدت سه سال). این می تواند تصویری جامع از رشد عصبی را به خوبی نمایش بگذارد.

کنسرسیوم‌های مشارکتی بزرگ در زمینه بحران بلوغ کار می کنند

مطالعه رشد شناختی مغز نوجوانان (ABCD)، یک تلاش یک دهه‌ای است. نمونه‌ای از نزدیک به 12000 نوجوان را دنبال می‌کند. همچنین داده‌های غنی‌تری را ارائه می‌کنند که می‌تواند به مطالعات دقیق‌تری درباره مغز در حال رشد کمک کند.

مطالعه ABCD اسکن‌های مغز خود را برای اندازه‌گیری رشد عصبی، آزمایش‌های بالینی سلامت ذهنی و جسمی، و داده‌های رفتاری در مورد مصرف مواد، پیشرفت تحصیلی و موارد دیگر با محققان در سراسر جهان به اشتراک می‌گذارد.

از حدود 250 مقاله منتشر شده با استفاده از داده های نظرسنجی تاکنون، نیمی از محققان خارج از کنسرسیوم بوده اند. یکی از بینش‌های اولیه این مطالعه این است که نمونه‌های بسیار بزرگ با هزاران اسکن مغزی فردی برای تشخیص تفاوت‌های تکرارپذیر بین افراد در سطح کل مغز مورد نیاز است.

از سوی دیگر، هنوز نیاز به مطالعات خلاقانه و در مقیاس کوچکتر وجود دارد. اگر تنها کنسرسیوم‌های بزرگ را اداره می‌کردیم، از نظر روش‌ها و پرسش‌های پژوهشی، چیزهای جدیدی را از دست می‌دادیم.»

سوالاتی درباره مغز نوجوانان

برخی از سؤالات – به عنوان مثال:

  • واکنش مغز نوجوانان به طور متوسط به کسب پول برای خود، یکی از اعضای خانواده یا یک غریبه – را می توان به طور مؤثر در نمونه های کوچکتر بررسی کرد. درنتیجه به اهمیت تعادل بین تلاش های بزرگ و کوچک اشاره کرد.

هسته اکومبنس به عنوان بخشی از سیستم پاداش در مغز نوجوانان، در هنگام دستیابی به دستاوردهایی برای خود یا والدینشان، اما نه برای افراد غریبه، فعال می شود. این یافته ها به توسعه درون گروهی اشاره دارد. در این مطالعه تصویربرداری از مغز را با اقدامات رفتاری، پانل های جوانی و نظرسنجی های مقیاس بزرگ ترکیب کردند تا توسعه را در کنار رفتار، روابط، و جامعه ایجاد کنند.

یکی دیگر از پیشرفت‌های مهم، ایجاد و استفاده از وظایف آزمایشی «معتبر زیست‌محیطی» است. یا کارهایی که با دقت بیشتری تجربیات نوجوانان را در خارج از آزمایشگاه تقلید می‌کنند نیز مهم اند.

«اگر واقعاً می‌خواهیم بفهمیم مغز نوجوان چگونه کار می‌کند، باید از محرک‌هایی مانند رسانه‌های اجتماعی و بازی‌های ویدیویی استفاده کنیم که واقعاً به آنها اهمیت می‌دهند.» آزمایشگاه خانواده، احساسات، عصب شناسی و توسعه را اداره می کند.

بهینه سازی سلامت روان

نوجوانان به دلیل افزایش حساسیت عاطفی خود به ویژه در تعاملات اجتماعی مشهور هستند. محققان شروع به شناسایی مدارهای مغزی مرتبط با این حساسیت کرده‌اند. بین مواردی که دارایی‌ای است که به نوجوانان کمک می‌کند تا به بلوغ عاطفی برسند در مقابل یک عامل خطر که ممکن است مشکلات سلامت روان را پیش‌بینی کند، تفاوت قائل می‌شوند.

تحقیقات سیلک، تلزر، کیسی و دیگران، نواحی ای از مغز را که زیربنای پاسخ‌های عاطفی نوجوانان هستند، از جمله قشر سینگولیت، اینسولای قدامی و آمیگدال شناسایی کرده‌اند. به عنوان مثال، نوجوانانی که در آن مناطق در مرحله رد تکلیف در چت روم فعالیت بیشتری داشتند، در مقایسه با مرحله پذیرش، احتمال بیشتری داشت که افسردگی و خودکشی را تجربه کنند. سیلک می‌گوید: «به نظر می‌رسد حساسیتی نسبت به طرد در این شبکه مغزی وجود دارد که با ایجاد اختلالات درونی‌سازی مرتبط است».

 مشکلات سلامت روان در دوران نوجوانی به شدت افزایش می‌یابد

تخمین زده می‌شود که مشکلات سلامت روان از هر ۴ نوجوان ۱ نفر را تحت تأثیر قرار دهد. اینکه چه کسی در معرض خطر است و چه درمان‌هایی ممکن است مؤثرتراست نیاز به نعیین فوری دارد.

در مدل‌های حیوانی، تجربیات استرس‌زا در دوران نوجوانی به نظر می‌رسد که رشد نواحی متمرکز بر احساسات مانند آمیگدال و هیپوکامپ و همچنین قشر جلوی مغز را تغییر می‌دهد. یافته‌های اولیه از مطالعه ABCD الگوهای مختلف فعال‌سازی را در آمیگدال، قشر سینگولیت قدامی و سایر نواحی مغز مرتبط با پاداش در میان نوجوانان مبتلا به اختلالات رفتار مخرب و همچنین تفاوت‌های مغزی که ممکن است زمینه ساز اختلال کمبود توجه/بیش فعالی باشد (ADHD) پیدا کرده است.

دکتر پرادیپ بهید، استاد علوم اعصاب رشدی و مدیر مرکز ترمیم مغز در کالج دانشگاه ایالتی فلوریدا، گفت:

«ما اکنون در حال بررسی رفتارهای خاصی هستیم که می‌توانیم مدار عصبی، مکانیسم‌ها و گاهی اوقات حتی ژن‌ها را شناسایی کنیم. در پزشکی این یک رویکرد جدیدتر، بهتر و به احتمال زیاد موفق تر برای درمان اختلالات پیچیده روانی و رشدی انسان است.

ممکن است با استفاده از استراتژی‌هایی که قشر جلوی مغز را دور می‌زنند، CBT را بتوان برای عملکرد بهتر برای نوجوانان بهینه کرد. در عوض با استفاده از مدارهای دیگر، از جمله مناطق متمرکز بر احساسات و حافظه مانند هیپوکامپ و آمیگدال، خاطرات را تغییر داد. این فرآیند اغلب به عنوان “تجمیع مجدد حافظه” یا “به روز رسانی مجدد تثبیت” نامیده می شود.

والدین و همسالان

وقتی نوبت به روابط نوجوانان می رسد، هم جامعه علمی و هم عموم مردم از مدت ها قبل این فرض را پذیرفته اند که نوجوانی باعث دور شدن از والدین و همسالان می شود. یافته‌های جدید این فرض را به چالش می‌کشد که چیزی فراگیر بود اما آزمایش مستقیم آن دشوار بود.

داده‌های اولیه پروژه NeuroTeen، مطالعه طولی 5 ساله در مورد اینکه چگونه روابط والدین و همسالان بر تصمیم‌گیری و رشد نوجوانان تأثیر می‌گذارد، جمع آوری شد. این نشان می‌دهد که نوجوانان رفتار خود را بیشتر به سمت همسویی با انتخاب‌های پرخطر والدین تغییر می‌دهند تا انتخاب‌های پرخطر همسالان.

این تغییر با افزایش فعال سازی در مناطقی از مغز که مربوط به پاداش است، از جمله بخش مخطط شکمی و قشر پیش پیشانی شکمی پشتیبانی می شود.

فرضیات چالش برانگیز در مورد مغز نوجوانان

انعطاف پذیری مغز نوجوانان ممکن است گاهی اوقات آن را آسیب پذیر کند. اما مغز نوجوانان نیز در شرایط مناسب توانایی بالایی برای رشد اجتماعی دارد. نیاز بیولوژیکی نوجوانان به ارتباط اجتماعی، همراه با حساسیت شدید آنها به پاداش، احتمالاً زمینه ساز فعالیت های نوجوانان است. به عنوان مثال در مورد تغییرات آب و هوا، عدالت نژادی، و کنترل اسلحه. جسم مخطط شکمی با رفتارهای اجتماعی مرتبط است و نه تنها برای خود بلکه برای دیگران نیز به پاداش پاسخ می دهد.

با نگاهی به آینده، محققان در این زمینه بر اهمیت ادامه به چالش کشیدن مفروضات در مورد دوره نوجوانی – در مورد ریسک پذیری، احساسات و موارد دیگر – تاکید می کنند تا اطمینان حاصل شود که علم قوی باقی می ماند و در نهایت می تواند از مداخلات برای رشد سالم حمایت کند.

«ما مغز نوجوانان را تغییر نمی دهیم و نباید بخواهیم آن را تغییر دهیم. کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که آنچه را که می‌دانیم بهینه کنیم تا زمینه‌ها و محیط‌های اجتماعی ایجاد کنیم که غنی‌ترین تجربیات را برای آنها فراهم کند.»

برای اطلاعات بیشتر با ما در انستیتو سلامت مغز دانا در تماس باشید.

منبع: https://www.apa.org/monitor/2022/07/feature-neuroscience-teen-brain

بهترین مشاوره روانشناسی در شیراز

بهترین مشاور بالینی شیراز

علت زود عصبانی شدن: چگونه عصبانیت خود را کنترل کنیم؟

به این مقاله امتیاز دهید