بیمار که خواست با نام کوچکش سارا شناخته شود، گفت: «من در پایان خط بودم. «به شدت افسرده بودم. اگر این تنها کاری بود که می توانستم انجام دهم، نمی توانستم خودم را ادامه دهم، اگر هرگز نمی توانستم فراتر از این حرکت کنم. این زندگی ارزش زیستن نداشت.»
یک دستگاه تحریک عمیق مغزی اصلاح شده که با تشخیص تغییرات در الگوهای مغز، تحریکات را بر اساس تقاضا ارائه می دهد، تسکین فوری و طولانی مدت برای مبتلایان به افسردگی را فراهم می کند.
این مطالعه که در شماره 4 اکتبر 2021 مجله Nature Medicine منتشر شد، نشان دهنده یک موفقیت چشمگیر در تلاش چندین ساله برای به کارگیری پیشرفت های علوم اعصاب در درمان اختلالات روانپزشکی است.
اندرو کریستال، دکترا، استاد روانپزشکی و عضو مؤسسه علوم اعصاب UCSF Weill، گفت: «این مطالعه راه را برای پارادایم جدیدی نشان میدهد که به شدت در روانپزشکی مورد نیاز است. ما یک رویکرد پزشکی دقیق ایجاد کردهایم که با شناسایی و تعدیل مداری در مغز بیمارمان که به طور منحصر به فرد با علائم او مرتبط است، افسردگی مقاوم به درمان را با موفقیت مدیریت کرده است.
آزمایشهای بالینی قبلی موفقیت محدودی را برای درمان افسردگی با تحریک سنتی عمقی مغز (DBS) نشان دادهاند، تا حدی به این دلیل که اکثر دستگاهها فقط میتوانند تحریک الکتریکی ثابت را انجام دهند، معمولاً فقط در یک ناحیه از مغز. یک چالش بزرگ برای این رشته این است که افسردگی ممکن است مناطق مختلف مغز را در افراد مختلف درگیر کند.
چیزی که این آزمایش اثبات اصل را موفقیت آمیز کرد، کشف یک نشانگر زیستی عصبی – الگوی خاصی از فعالیت مغزی که نشان دهنده شروع علائم است – و توانایی تیم برای سفارشی کردن یک دستگاه جدید DBS برای پاسخگویی تنها زمانی بود که آن الگو را تشخیص داد. سپس این دستگاه ناحیه متفاوتی از مدار مغز را تحریک میکند و درمان فوری و درخواستی را ایجاد میکند که هم برای مغز بیمار و هم برای مدار عصبی که باعث بیماری او میشود منحصر به فرد است.
کریستال گفت، این رویکرد سفارشی تقریباً بلافاصله علائم افسردگی بیمار را کاهش می دهد، برخلاف تاخیر چهار تا هشت هفته ای مدل های درمانی استاندارد و بیش از 15 ماه که او دستگاه کاشته شده را انجام داده است. برای بیماران مبتلا به افسردگی طولانی مدت مقاوم به درمان، این نتیجه می تواند تحول آفرین باشد.
بیمار که خواست با نام کوچکش سارا شناخته شود، گفت: «من در پایان خط بودم. «به شدت افسرده بودم. اگر این تنها کاری بود
که می توانستم انجام دهم، نمی توانستم خودم را ادامه دهم، اگر هرگز نمی توانستم فراتر از این حرکت کنم. این زندگی ارزش
زیستن نداشت.»
بکارگیری پیشرفت های اثبات شده در علوم اعصاب در سلامت روان
مسیر رسیدن به این پروژه در UCSF با یک تلاش بزرگ و چند مرکزی تحت حمایت ابتکار BRAIN رئیس جمهور اوباما (تحقیقات مغز از طریق پیشرفت فناوریهای عصبی نوآورانه) در سال 2014 آغاز شد.
از طریق آن ابتکار، جراح مغز و اعصاب UCSF، دکتر ادوارد چانگ، و همکارانش مطالعاتی را برای درک افسردگی و اضطراب در بیمارانی که تحت درمان جراحی برای صرع قرار میگیرند، که اختلالات خلقی نیز برای آنها شایع است، انجام دادند. تیم تحقیقاتی الگوهای فعالیت الکتریکی مغز را کشف کردند که با حالتهای خلقی مرتبط بود و مناطق جدیدی از مغز را شناسایی کردند که میتوانند برای تسکین خلق افسرده تحریک شوند.
با نتایج تحقیقات قبلی به عنوان راهنما، چانگ، کریستال، و نویسنده اول کاترین اسکانگوس، MD، دکترا، همه اعضای موسسه ویل، یک استراتژی مبتنی بر دو مرحله توسعه دادند که هرگز در تحقیقات روانپزشکی استفاده نشده بود: نقشه برداری از یک بیمار. مدار افسردگی و توصیف بیومارکر عصبی او.
این مطالعه جدید تقریباً تمام یافتههای حیاتی تحقیقات قبلی ما را در یک درمان کامل با هدف کاهش افسردگی قرار میدهد.
این تیم رویکرد جدید را در ژوئن 2020 تحت معافیت دستگاه تحقیقاتی FDA ارزیابی کردند، زمانی که چانگ یک دستگاه تحریک عصبی پاسخگو را کاشت که با موفقیت در درمان صرع از آن استفاده کرد.
اسکانگوس گفت: “ما توانستیم این درمان سفارشی را به یک بیمار مبتلا به افسردگی ارائه دهیم و علائم او را کاهش داد.” «ما نتوانستهایم این نوع درمان شخصیشده را قبلاً در روانپزشکی انجام دهیم
چانگ برای شخصیسازی درمان، یکی از سرنخهای الکترود دستگاه را در ناحیهای از مغز که تیم نشانگر زیستی را پیدا کرده بود، و پروب دیگر را در ناحیه مدار افسردگی سارا قرار داد، جایی که تحریک به بهترین شکل علائم خلقی او را تسکین میداد. اولین سرنخ دائماً بر فعالیت نظارت می کرد. هنگامی که نشانگر زیستی را شناسایی کرد، دستگاه به پروب دیگر سیگنال داد تا دوز کوچک (1 میلی آمپر) الکتریسیته را به مدت 6 ثانیه تحویل دهد که باعث تغییر فعالیت عصبی شد.
اسکانگوس گفت: «اثربخشی این درمان نشان داد که ما نه تنها مدار مغز و نشانگر زیستی صحیح را شناسایی کردیم، بلکه توانستیم آن را در مرحله کاملاً متفاوت و بعدی در آزمایش با استفاده از دستگاه کاشته شده تکرار کنیم. این موفقیت به خودی خود یک پیشرفت باورنکردنی در دانش ما از عملکرد مغز است که زمینه ساز بیماری روانی است.
ترجمه مدارهای عصبی به بینش های جدید
برای سارا، سال گذشته فرصتی برای پیشرفت واقعی پس از سالها درمان ناموفق بود
در چند ماه اول، کاهش افسردگی بسیار ناگهانی بود و من مطمئن نبودم که ادامه یابد یا خیر. “اما این دوام داشته است. و من متوجه شدم که این دستگاه واقعاً درمان و مراقبت از خود را که در حین یک بیمار اینجا در UCSF آموختهام، افزایش میدهد.»
این ترکیب دیدگاه او را در مورد محرکهای عاطفی و افکار غیرمنطقی که قبلاً روی آنها وسواس میکرد، به او داده است. او گفت: «اکنون، آن افکار هنوز مطرح میشوند، اما فقط… پوف است… چرخه متوقف میشود.»
در حالی که این رویکرد امیدوارکننده به نظر می رسد، تیم هشدار می دهد که این اولین بیمار در اولین کارآزمایی است.
اسکانگوس که دو بیمار دیگر را در این آزمایش ثبت نام کرده است و امیدوار است که 9 بیمار دیگر را نیز اضافه کند، گفت: هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد. ما باید ببینیم که چگونه این مدارها در بین بیماران متفاوت است و این کار را چندین بار تکرار کنیم. و ما باید ببینیم که آیا نشانگر زیستی یا مدار مغز یک فرد در طول زمان با ادامه درمان تغییر می کند یا خیر.
تایید FDA برای این درمان هنوز در راه است، اما این مطالعه به مسیرهای جدیدی برای درمان افسردگی شدید اشاره می کند. کریستال گفت که درک مدارهای مغزی زمینه ساز افسردگی احتمالاً راهنمای درمان های غیرتهاجمی آینده است که می تواند این مدارها را تعدیل کند.
Scangos اضافه کرد: «این ایده که ما میتوانیم علائم را در لحظه و به محض ظهور درمان کنیم، روشی کاملاً جدید برای رسیدگی به سختترین موارد افسردگی است.
سید مهدی ساداتی هستم. عاشق مغز! داروساز و دانشجوی دکترای تخصصی علوم اعصاب. عضو تیم مرکز سلامت مغز دانا! از علاقه هام شناسوندن کارایی های هیجان انگیز مغز به زبان ساده به آدمهاست! جست و جو می کنم در افسردگی، داروهای موثر بر مغز و سایر بیماری های حوزه ی روان و البته نوروپلاستیسیتی!