آیا تابه حال در رابطه ی خود احساس بی قدرت بودن کرده اید؟ آیا معمولا در روابط این چنینی گیر می کنید؟آگر بله، احتمال دارد که به طور متناوب افراد خودشیفته را برای روابط خود انتخاب می کنید.البته احتمال دیگری هم وجود دارد که این حس بی قدرت بودن، بازتابی از ویژگی های خودشیفتگی در خودتان باشد.
این یکی از مسائل مورد بررسی در یک پژوهش جدید است که در ماه ژانویه 2020 در Journal of Social and Personal Relationships ، چاپ شده است. این پژوهش توسط جنیفر وربل و همکاران، رابطه ی بین خودشیفتگی و درک از قدرت را در روابط عاطفی بررسی کرده است.
پژوهش های قبلی نشان می دهد افراد خودشیفته رفتار های مشخصی دارند که معمولا برای رابطه آسیب زننده و دردسر ساز است. برای مثال افراد خودشیفته با احتمال بیشتری رفتار های زیر را انجام می دهند:
- نیاز به داشتن قدرت و تسلط بر طرف مقابل
- انجام بازی های ذهنی
- اعلام کردن اینکه به طرف مقابل تعهد ندارند.
- پایین آوردن ارزش طرف مقابل و تحقیر او
- خیانت
- بدجنسی و بداخلاقی نسبت به طرف مقابل
- برانگیختن حس حسادت در طرف مقابل
- رها کردن ناگهانی رابطه برای ورود به یک رابطه ی جدید
اینکه افراد خودشیفته کدام یک از رفتار های زیر را بیشتر انجام می دهند به زیردسته ای از خودشیفتگی که در آن قرار می گیرند هم مرتبط است.خودشیفته های آسیب پذیر که افراد درونگرا و با اعتماد به نفس کم و نوراتیک هستند، کمتر رفتار های خصومت آمیز و بزرگنمایی شده نسبت به خودشیفته های بزرگنما که اشخاص برونگرا،با اعتماد به نفس بالا و کمتر نورانیک هستد دارند.
طبق یک مدل، افراد خودشیفته، از دو استراتژی برای حفظ تصویر برتر خود در رابطه استفاده می کنند.
یک استراتژی ، تحسین نارسیسیستیک است. در این روش این افراد با انجام کار هایی سعی می کنند حس تحسین دیگران نسبت به خودشان را برانگیخته کنند. برای مثال آن ها ممکن است نسبت به موفقیت ها یا دستاورد های خود فخر فروشی کنند یا خودشان را با دیگران به طرز مطلوبی مقایسه کنند تا آن ها را از خود دور نکنند.
استراتژی دوم رقابت نارسیسیتسیک برای بالا بردن حس خودبرتری آن ها است. این استراتژی به آن ها کمک می کند با خودمحافظتی و بدجنسی، تصویر خودِ شکننده ی خود را در مقابل تهدید ها حفظ کنند. برای مثال آنان ممکن است کاری کنند منتقدانشان غیرقابل اعتماد به نظر برسند.
افرادی که استراتژی اول را انتخاب می کنند سعی می کنند با جذابیت و چاپلوسی و دیگر روش های به ظاهر مثبت،ایگوی خود را بالا ببرند. در مقابل افرادی که از استراتژی دوم استفاده می کنند برای این کار از پرخاش، بحث و جدل و … استفاده می کنند.
در این پژوهش، تاثیر این استراتژی ها بر میزان قدرت و حس قدرت در رابطه ی عاطفی بررسی شده است. بر اساس پژوهش های از قبل انجام شده آن ها حدس زدند که گروه اول، حس قدرت بیشتری در خود در رابطه احساس می کنند در حالی که گروه دوم همواره خود را کم قدرت می بینند.
نتایج پژوهش نشان داد که حدس آن ها در مورد گروه اول درست بود و خود شیفته هایی که از تحسین نارسیسیستیک. استفاده می کنند حس قدرت بیشتری در رابطه دارند. اما برای گروه دوم رابطه ی آماری مشخصی به دست نیامد.
در ادامه پژوهشگران این پژوهش،رابطه ی بین درک شخص خودشیفته از حس قدرت خود در رابطه با درک او از میزان موفقیت و کارامدی رابطه ی خود را بررسی کردند. نتایج آزمایش نشان داد که گروهی که از استراتژی تحسین استفاده می کنند، چون حس قدرت زیاد تری در خود احساس می کنند، رابطه ی خود را بسیار کارامد تر می دانند.
در توضیح نتیجه ی این آزمایش پژوهشگران می گویند که ادراک افراد خودشیفته از از دست دادن قدرت در رابطه، مکانیزم های دفاعی ای را در آن ها فعال می کند که باعث ایجاد مشکل در رابطه می شود.
افراد خودشیفته( هر دو گروه) نیاز به قدرت و تسلط زیادی نسبت به طرف مقابل خود در رابطه دارند و برای این کار طرف مقابل را وارد بازی های ذهنی متفاوتی می کنند. یک گروه برای این کار از رفتار های خصمانه مثل تلاش برای تحریک حس حسادت در همسر و تحقیر او استفاده می کند و گروه دیگر که به تحسین نارسیسیستیک روی می آورند، احتمال بیشتری در انجام رفتار هایی مانند رها کردن ناگهانی رابطه یا خیانت و عدم تعهد دارند.
منبع:
psychologytoday-Narcissistic Strategies for Attaining Power in Relationships