دروغ گفتن و فریب رفتارهای رایج انسانی هستند، اما تا همین اواخر، تحقیقات واقعی کمی در مورد اینکه چقدر مردم دروغ می گویند، انجام شده است. نظرسنجی ریدرز دایجست در سال 2004 نشان داد که 96 درصد از مردم حداقل گاهی اوقات به دروغ گویی اعتراف می کنند. اما تشخیص دروغ چگونه ممکن است؟
یک مطالعه که در سال 2009 منتشر شد، 1000 بزرگسال آمریکایی را مورد بررسی قرار داد و نشان داد که 60 درصد از پاسخ دهندگان ادعا کردند که اصلا دروغ نمیگویند. در عوض، محققان دریافتند که حدود نیمی از دروغها تنها توسط 5 درصد از همه افراد گفته میشود. این مطالعه نشان میدهد که اگرچه میزان شیوع متفاوت است، احتمالاً گروه کوچکی از دروغگویان پرکار وجود دارد.
واقعیت این است که اکثر مردم احتمالاً هر از گاهی دروغ می گویند. برخی از این دروغها «دروغهای کوچک و مصلحتی» هستند که برای محافظت از احساسات دیگران طراحی شدهاند («نه، این پیراهن اصلا چاق نشونت نمیده!»). در موارد دیگر، این دروغها میتوانند بسیار جدیتر (مانند دروغگویی در رزومه) یا حتی شوم (پوشاندن یک جرم) باشند.
نشانه های دروغ گفتن
چند علامت بالقوه که ممکن است نشان دهنده فریبکاری افراد باشد عبارتند از:
- مبهم بودن؛ ارائه جزئیات کم
- تکرار سوالات قبل از پاسخ دادن به آنها
- تکه تکه صحبت کردن
- عدم ارائه جزئیات خاص در هنگام به چالش کشیدن داستان
- رفتارهایی مانند بازی کردن با مو یا فشار دادن انگشتان به لب
چگونه بفهمیم کسی دروغ می گوید
اگر مشکوک هستید که ممکن است کسی حقیقت را نمیگوید، به این شاخصها نگاه کنید تا به تشخیص واقعیت از داستانی ساختگی کمک کنید:
زبان بدن
وقتی نوبت به تشخیص دروغ می رسد، افراد اغلب بر روی زبان بدن یا نشانه های فیزیکی و رفتاری ظریفی تمرکز می کنند که فریبکاری را آشکار می کند. به عنوان مثال، بالا انداختن شانه ها، عدم بیان، حالت بی حوصله و رفتارهایی مانند بازی با موها یا فشار دادن انگشتان به لب ها می تواند دست فرد دروغگو را رو کند.
با این حال، اگرچه چنین نشانههایی از زبان بدن گاهی اوقات میتواند به فریبکاری اشاره کند، تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از رفتارهای معمولی «مظنون» همیشه با دروغگویی همراه نیستند. هوارد ارلیچمن، روانشناس که از دهه 1970 روی حرکات چشم مطالعه میکرد، می گوید تغییر جهت حرکت چشم به این معنی است که یک فرد در حال فکر کردن است، یا به طور دقیق تر، به حافظه بلندمدت خود رجوع میکند.
به طور مشابه، مطالعات دیگر نشان دادهاند که اگرچه سیگنالها و رفتارهای فردی شاخصهای مفید تشخیص فریب هستند، برخی از مواردی که اغلب با دروغگویی مرتبط هستند (مانند حرکات چشم) از بدترین پیشبینیکنندهها هستند.
درسی که در اینجا وجود دارد این است که اگرچه زبان بدن ممکن است مفید باشد، اما توجه به همه سیگنال های ممکن مهم است.
یک متاآنالیز نشان داد که اگرچه مردم اغلب برای تشخیص دروغ به نشانه های معروف تکیه می کنند، اما مشکل ممکن است در وهله اول در ضعف این نشانه ها به عنوان شاخص های فریب باشد.
نشانه های نحوه بیان
گفتار نامطمئن می تواند ناراحتی و احساس گناه را رد کند. اگر فرد نامطمئن یا ناامن به نظر می رسد، احتمال دارد به عنوان دروغگو تلقی شود.
نشانههای محتوایی
به دنبال کسی باشید که دروغ می گوید تا جزئیات مهم را نادیده بگیرد. از این گذشته، اگر در وهله اول آن را بازگو نکنند، نمی توان آنها را به دلیل دروغ گفتن در مورد یک عنصر جزئی یک داستان (و در نتیجه کل ساختگی) خواند.
محققان با استفاده از مفهوم بار شناختی، راهبردی برای کشف دروغ ها ارائه کرده اند. در مطالعهای روی افرادی که از آنها خواسته شد داستانها را بهجای ترتیب زمانی برعکس گزارش کنند، چالش اضافی دیگر نشانههای کلامی و غیرکلامی را آشکارتر کرد.
دروغ گفتن نه تنها از نظر شناختی سنگینتر است، بلکه دروغگویان معمولاً انرژی ذهنی قابل توجهی را برای نظارت بر رفتارهای خود و ارزیابی پاسخ ها برای حفظ اعتبار اعمال می کنند.
دروغ گفتن از نظر ذهنی بیشتر از گفتن حقیقت ضرر دارد. اگر پیچیدگی شناختی بیشتری اضافه کنید، نشانه های رفتاری ممکن است آشکارتر شوند.
در مطالعه دیگری، 80 مظنون ساختگی در مورد یک رویداد صحنه سازی شده راست یا دروغ گفتند. از برخی خواسته شد که داستان های خود را به ترتیب معکوس و برخی به ترتیب زمانی گزارش کنند. محققان دریافتند که مصاحبههای ترتیب معکوس سرنخهای رفتاری بیشتری را برای فریبکاری نشان میدهد.
در آزمایش دیگری، 55 افسر پلیس مصاحبههای نواری آزمایش اول را تماشا کردند و از آنها خواسته شد مشخص کنند چه کسی دروغ میگوید و چه کسی دروغ نمیگوید. تحقیقات نشان داد که افسران مجری قانون در تشخیص دروغها در مصاحبههای ترتیب معکوس بهتر از مصاحبههای زمانی بودند.
برخی از کارشناسان پیشنهاد می کنند که تکیه بیش از حد به سیگنال های خاص ممکن است توانایی تشخیص دروغ را مختل کند.
نشانه های غریزی
به واکنش های درونی خود گوش دهید. محققان از 72 شرکتکننده خواستند ویدیوهای مصاحبه با مظنونان جنایت ساختگی را تماشا کنند. برخی یک اسکناس 100 دلاری از قفسه کتاب دزدیده بودند. دیگران اینکار را نکرده بودند. به همه مظنونان گفته شد که بگویند پول را برنداشتهاند. مصاحبهکنندگان قادر به تشخیص مداوم دروغها نبودند، تنها در 43 درصد مواقع دروغگویان و 48 درصد موارد راستگویان را به درستی شناسایی میکردند.
محققان از آزمونهای زمان واکنش رفتاری ضمنی برای ارزیابی پاسخهای خودکار و ناخودآگاه شرکتکنندگان به مظنونان استفاده کردند. آزمودنیها به احتمال زیاد به طور ناخودآگاه کلماتی مانند «نادرست» و «فریبکار» را با مظنونانی که واقعاً دروغ میگفتند مرتبط میکردند. همچنین احتمال بیشتری داشت که بهطور ضمنی کلماتی مانند «معتبر» و «صادق» را با حقیقتگویان مرتبط کنند.
نتایج نشان می دهد که افراد ممکن است تصور ناخودآگاه و شهودی در مورد اینکه آیا کسی دروغ می گوید یا خیر داشته باشند.
چرا تشخیص دروغ گفتن سخت است
پاسخ های آگاهانه ممکن است با تداعی های خودکار ما تداخل داشته باشد. افراد به جای تکیه بر غریزه، بر رفتارهای کلیشه ای مرتبط با دروغ تمرکز می کنند، مانند بی قراری و عدم برقراری ارتباط چشمی. با این حال، تأکید بیش از حد بر چنین شاخص های غیرقابل اعتمادی، تمایز بین حقیقت و دروغ را دشوار می کند.
مردم به طرز شگفت آوری در تشخیص دروغ بد هستند. برای مثال، یک مطالعه نشان داد که افراد تنها در 54 درصد مواقع در محیط آزمایشگاهی قادر به تشخیص دقیق دروغ گفتن بودند در صورتی که نرخ تشخیص 50 درصد را تنها بهصورت تصادفی در نظر بگیریم، واقعا قابل توجه است.
محققان دانشگاه UCLA مطالعاتی را در مورد دروغگویی انجام دادند و 60 مطالعه در مورد فریب را تجزیه و تحلیل کردند تا توصیه ها و آموزش هایی را برای اجرای قانون ارائه دهند. نتایج تحقیقات آنها در در ژورنال آمریکایی روانپزشکی قانونی منتشر شد. محقق اصلی R. Edward Geiselman پیشنهاد میکند که اگرچه تشخیص فریب هرگز آسان نیست، آموزش با کیفیت میتواند توانایی فرد را در تشخیص دروغ بهبود بخشد:
“بدون آموزش، بسیاری از مردم فکر می کنند که می توانند فریب را تشخیص دهند، اما تصورات آنها با توانایی واقعی آنها ارتباطی ندارد. جلسات آموزشی سریع و ناکافی باعث می شود افراد بیش از حد تجزیه و تحلیل کنند و بدتر از اینکه واکنش های درونی خود را نادیده بگیرند.”
واقعیت این است که هیچ نشانه کلی و مطمئنی وجود ندارد که کسی دروغ می گوید. همه نشانهها، رفتارها و شاخصهایی که محققان با دروغگویی مرتبط کردهاند، صرفاً سرنخهایی هستند که میتوانند آشکار کنند که آیا فرد صریح است یا خیر.
دفعه بعد که میخواهید صحت داستان یک فرد را بسنجید، از نگاه کردن به «نشانههای دروغگویی» کلیشهای خودداری کنید و یاد بگیرید که چگونه رفتارهای ظریفتری را که ممکن است با فریب مرتبط باشد، شناسایی کنید. در صورت لزوم، با افزایش فشار، رویکرد فعالتری در پیش بگیرید و با درخواست از گوینده که داستان را به ترتیب معکوس بیان کند، گفتن دروغ را از نظر ذهنی آزاردهندهتر کنید.
در نهایت، و شاید مهمتر از همه، به غرایز خود اعتماد کنید. ممکن است حس شهودی خوبی از صداقت در مقابل عدم صداقت داشته باشید. یاد بگیرید که به آن احساسات درونی توجه کنید.
همچنین ارتباط شفاف را در اولویت قرار دهید و برای مسائل پیچیده از زوج درمانگر مشاوره بگیرید.
اگر ناراحتی عاطفی، اضطراب، افسردگی یا علائم دیگری را در نتیجه مشکلات در رابطه تجربه می کنید، برای دریافت کمک با یک متخصص ارتباط برقرار کنید. ممکن است بخواهید از صحبت با متخصص سلامت روان مرکز سلامت مغز دانا شروع کنید. از کمک گرفتن دریغ نکنید و بدانید سلامت روان شما مهم ترین چیز است. برای کسب اطلاعات بیشتر از خدمات ما، سایت انستیتو سلامت مغز دانا را ببینید یا با کارشناسان تماس بگیرید.
اگر شما نیز به دنبال بهترین مشاوره روانشناسی در شیراز جهت زمینههای مختلف ازدواج، خانواده و زوج درمانی هستید، همین امروز زمان مشاوره خود را تنظیم کنید! با ما در تماس باشید.
07136476172-09172030360
آدرس: شیراز بلوار بعثت (حدفاصل چهارراه خلدبرین و فلکه سنگی) مجتمع پزشکی مریم طبقه پنجم – انستیتو سلامت مغز
ایمیل: [email protected]
درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.