یکی از مشکلات شایع در دوران سالمندی زوال عقل همراه با اختلال ذهنی و فکری است که به آن آلزایمر گفته می شود. همچنین یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در سالمندان که غالبا براحتی نیز تشخیص داده نمی شود، افسردگی است. یکی از نشانه های تشخیص بیماری آلزایمر در دوران سالمندی وجود سابقه افسردگی در فرد است. در این مطلب قصد داریم تا در مورد ارتباط بین سالمندی، آلزایمر و افسردگی اطلاعات بیشتری را در اختیار شما قرار دهیم.
از نظر سازمان جهانی بهداشت سالمندی مرحله ای از زندگی انسان است که از سن ۶۰ سالگی آغاز می شود. در سطح بیولوژیکی، سالمندی ناشی از اثر تجمیعی انواع وسیعی از آسیب های مولکولی و سلولی در طول زمان است. این امر منجر به کاهش تدریجی ظرفیت جسمی و روحی، افزایش خطر بیماری و در نهایت مرگ می شود. این تغییرات نه خطی هستند و نه سازگار، و تنها با افزایش سن افراد ارتباط دارند. گذشته از تغییرات بیولوژیکی، سالمندی ممکن است با سایر مراحل زندگی مانند بازنشستگی، اتفاقات تلخ و مرگ دوستان و نزدیکان نیز همراه شود.
عوامل موثر بر سالمندی سالم
زندگی طولانی تر برای افراد مسن و خانواده های آنها و برای جامعه فرصت هایی را به همراه دارد. سالهای اضافی عمر به افراد فرصتی برای پیگیری فعالیتهای مورد علاقه شان می دهد. افراد مسن به روشهای مختلف به خانواده ها و جوامع خود کمک می کنند. با این حال، میزان این فرصت ها و مشارکت ها به شدت به یک عامل بستگی دارد: سلامتی.
اگرچه برخی از تغییرات در سلامت افراد مسن ژنتیکی است. اما بیشتر این تغییرات تحت تاثیر محیط فیزیکی و اجتماعی افراد، از جمله محیط خانه، محله و اجتماعات آنها، و همچنین ویژگی های شخصی آنها مانند جنسیت، قومیت یا وضعیت اقتصادی-اجتماعی است.
محیط فیزیکی و اجتماعی مناسب، حفظ رفتارهای سالم در طول زندگی به ویژه رژیم غذایی متعادل، انجام فعالیت بدنی منظم و خودداری از استعمال دخانیات، همگی در کاهش خطر ابتلا به بیماری های غیرواگیر، بهبود توان جسمی و روحی و تأخیر در وابستگی افراد به مراقبت، کمک می کند.
بیماریهای شایع مرتبط با سالمندی
از جمله بیماریهایی که در سنین بالاتر رخ میدهدشامل:
فشار خون، دیابت، بیماری انسدادی مزمن ریوی، کاهش شنوایی، آب مروارید و عیوب انکساری، درد کمر و گردن، آرتروز، افسردگی و زوال عقل است. با افزایش سن، بیشتر افراد ممکن است به طور همزمان چندین بیماری را تجربه کنند.
محققان برای پیش بینی میانگین علائم افسردگی از تقریباً 15000 شرکت کننده در سنین 20 تا 89 سال استفاده کردند. آنها افراد را به سه گروه سنی: جوان، میانسال و سالمند تقسیم کردند. نتایج نشان داد از میان 6000 فرد مسنی که مورد بررسی قرار گرفتند، احتمال بروز اختلالات شناختی در 73 درصد از افرادی که علائم افسردگی را در اوایل بزرگسالی داشته اند و 43 درصد از افرادی که دارای افسردگی در سالمندی بودند، بیشتر است.
افسردگی و سالمندی
افسردگی در اواخر عمر، یکی از شایع ترین اختلالات روانی در میان افراد مسن است و به یک دوره مهم افسردگی اشاره دارد، که در برخی موارد برای اولین بار رخ می دهد.
بر اساس بنیاد سلامت انجمن سالمندان آمریکا ( AGS )، بین 1 تا 2 درصد از بزرگسالان آمریکایی بالای 65 سال مبتلا به افسردگی شدید هستند. همچنین ابتلا به افسردگی در زنان نسبت به مردان بیشتر است. با این حال، تعداد این افراد در جامعه ممکن است بیشتر از این درصد باشد، زیرا افراد مسن کمتر از افراد جوانتر به افسردگی اعتراف کرده و یا حتی متوجه میشوند که افسرده هستند.
یک مطالعه مروری نظامند به صورت کوهورت انجام گرفت. طبق نتایج آن نشانه های افسردگی در میانسالی با افزایش خطر ابتلا به دمانس (زوال عقل) ارتباط دارد. سالمندان مبتلا به افسردگی اغلب شکایاتی از شناخت ذهنی و سرعت پایین پیاده روی نسبت به همتایان سالم خود دارند. ترکیبی از این دو ویژگی بالینی سندرم خطر، شناختی_حرکتی را مشخص می کند.
اخیراً، در جمعیت کانادایی گزارش شده است که شیوع علائم افسردگی در بزرگسالان مبتلا به این سندرم بیشتر است. بنابراین طبق نتیجه مطالعات، احتمالا افسردگی در اواخر عمر با خطر بیشتری برای زوال شناختی همراه باشد.
چندین مکانیسم احتمالی وجود دارد که نشان می دهد افسردگی چگونه ممکن است خطر زوال عقل را افزایش دهد. از جمله می توان به افزایش پاسخ سیستم عصبی مرکزی به استرس و تولید هورمون های استرس (گلوکوکورتیکوئیدها) اشاره کرد. افزایش ترشح این هورمونها منجر به آسیب به هیپوکمپ، می شود. براساس مطالعات انجام گرفته بین افسردگی و آتروفی هیپوکمپ ارتباط وجود دارد که در زنان بیشتر دیده میشود.
محققان در ارتباط با افسردگی سالمندی و اختلال شناختی به نتیجه جالبی دست یافتند..
پروتئین های بتا آمیلوئید و سروتونین به عنوان عوامل پیش بینی کننده افسردگی در سالمندان هستند.
محققان دانشکده پزشکی جان هاپکینز در پی یافتن راه هکاری برای تصویربرداری از مغز انسان بودند. آنها برای اولین نشانه های پیری و افت شناختی، الگویی را شناسایی کردند. این ارتباط نشان دهنده ارتباط بین تجمع پروتئین های بتا آمیلوئید(Aβ) با کاهش سروتونین بود.
PET اسکن و ارزیابی موادشیمیایی موجود در مغز
این الگو با استفاده از الگوریتم ریاضی و داده های جمع آوری شده از PET اسکن سالمندان مشاهده شد. استفاده از این الگو میتواند به پیش بینی احتمال ابتلای افراد به افسردگی کمک کند. طبق یافته محققان که درمجله Translational Psychiatry منتشر شده است:
هرچه فرد این الگو را بیشتر بیان کند، احتمال ابتلا به افسردگی در آن قویتر می باشد.
دکتر Gwenn Smith، پروفسوردر زمینه بیماری آلزایمر و دمانس های مرتبط با آن، در گروه روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی دانشگاه جان هاپکینز چنین بیان میکند:
“چیزی که در مورد PET اسکن منحصر به فرد می باشد، این است که ما را قادر می سازد، ارتباط بین مواد شیمیایی موضعی در مغز و پروتئین های Aβ را در افراد زنده بررسی کنیم. “همچنین در این روش ما توانستیم، فرضیات مربوط به تحقیقات گذشته خود بر روی موشهای مبتلا به زوال عقل را، در مطالعه تصویربرداری مغز انسان مورد ارزیابی قرار دهیم.
محققان داده های جمع آوری شده از 40 شرکت کننده بالای 60 سال را (تعداد برابر مردان و زنان)، تجزیه و تحلیل کردند. از بین شرکت کنندگان، 20 نفر بدون درمان بودند. این افراد افسردگی در اواخر عمر را بدون علائم دوقطبی یا روان پریشی تجربه کردند. داده های آنها با گروه کنترل شامل 20 فرد مسن سالم و بدون افسردگی مقایسه شد.
ارزیابی های مورد نیاز
همه شرکت کنندگان در یک سری غربالگری از جمله معاینات فیزیکی و عصبی، آزمایشات سم شناسی، و ارزیابی های روانپزشکی و نوروسایکولوژی مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین به آنها یک آزمون کوتاه استاندارد حالت ذهنی (آزمایشی که برای شناسایی اختلالات شناختی استفاده می شود). همچنین به آنها مصاحبه روانپزشکی نیز داده شد.
با استفاده از ردیابهای رادیویی (مولکولهای رادیواکتیو کوتاه اثر که در PET اسکن “آشکار” می شوند)، محققان هر دو گروه از شرکت کنندگان را در یک سری آزمایشات از نظر مقدار Aβ و ناقل سروتونین (5-HTT)، (پروتئینی تنظیم کننده میزان سروتونین در سلول های عصبی) مورد بررسی قرار دادند.
سپس داده های جمع آوری شده از PET اسکن با استفاده از یک فرمول ریاضی تجزیه و تحلیل شد، که نشان دهنده الگوی چگونگی ارتباط تجمع Aβ به ناقل سروتونین است.
طبق گفته اسمیت، این الگو در گروه افراد سالمند مبتلا به افسردگی بسیار بیشتر بود. این یافته بیانگر این است که، کاهش ناقل سروتونین با سطوح بالاتر Aβ در مناطق مختلف مغز مرتبط میباشد. این موضوع به نوبه خود، با افسردگی ارتباط دارد.
نتایج مطالعه
محققان همچنین رابطه بین الگوی به دست آمده ازفرمول ریاضی و شدت افسردگی را مورد بررسی قرار دادند. در همه افراد شرکت کننده در مطالعه، هرچه میزان کاهش سروتونین برافزایش الگوی Aβ چشمگیرتر بود، علائم افسردگی بیشتری نیز وجود داشت.
اسمیت می گوید، این الگو در گروه سالمندان مبتلا به افسردگی بسیار بیشتر بود. این یافته نشان می دهد کاهش ناقل سروتونین با سطوح بالاتر Aβدر نواحی مختلف مغز و افسردگی مرتبط است.
محققان همچنین رابطه بین الگوی مشتق شده از ریاضی و شدت افسردگی را مورد بررسی قرار دادند. برای همه شرکت کنندگان مطالعه، هرچه میزان کاهش سروتونین/ افزایش الگوی Aβ، بالاتر بود علائم افسردگی نیز بیشتر بود.
برای کاهش افسردگی می توان از داروهای ضد افسردگی (مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین) استفاده کرد. این تحقیق نقش سروتونین را در افسردگی سالمندی و پروتئین های مرتبط با از دست دادن حافظه تقویت می کند. تحقیقات بیشتری نیاز است تا بتوان از این یافته ها برای کمک به افراد مبتلا به افسردگی استفاده کرد. در نهایت هدف از این مطالعه استفاده از این ابزار به عنوان یک ابزار تشخیصی بود، تا پیش بینی شود چه کسانی به داروهای ضدافسردگی پاسخ بهتری می دهند و همچنین چه کسانی در معرض خطر کاهش حافظه قرار دارند.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت موسسه سلامت مغز دانا مراجعه نمایید.
زهرا اسماعیلی هستم. پژوهشگر دکترای تخصصی علوم اعصاب و نویسنده وبسایت انستیتو سلامت مغز دانا.
ما در اینجا با انتشار مطالب علمی تلاش میکنیم سهم کوچکی در افزایش آگاهی یکدیگر در شناخت مغز داشته باشیم.
ممنونم که با ما همراه هستید..