سکته مغزی، بیماری پارکینسون و افسردگی – همه این بیماریها یک نقطه مشترک دارند: آنها در اثر تغییر در عملکرد مغز به وجود می آیند. برای مدت طولانی، تحقیقات درمورد روشهای تأثیرگذاری برای بهبود عملکرد مغز بدون جراحی به منظور جبران این شرایط، انجام شده است.
دانشمندان موسسه علوم شناختی و مغز انسان در ماکس پلانک آلمان، قدم قاطعی برداشته اند. آنها موفق شده اند دقیقاً بر عملکرد یک ناحیه از مغز تأثیر بگذارند. برای چند دقیقه، آنها دقیقاً منطقه ای را که اطلاعات مربوط به لمس را پردازش می کند با تغییر در ریتم آن، مهار کردند. بنابراین، ناحیه ای که کمتر با مناطق دیگر مغز ارتباط داشت، ارتباط عملکردی آن کاهش یافته و در نتیجه تبادل اطلاعات با سایر شبکه های مغزی نیز کاهش یافته است.
این امر ممکن بود، زیرا محققان قبلاً ریتم مغزی را به صورت فردی در هر شرکت کننده هنگام درک لمس، ثبت و تعیین کرده بودند. با فرکانس شخصی، آنها قادر به تنظیم مناطق هدفمند از مغز در یک زمان با روشی بسیار دقیق و با استفاده از آنچه به عنوان تحریک جریان متناوب ترانس کرانیال شناخته می شود، هستند.
کریستوفر گوندلاخ، نویسنده مطالعه توضیح می دهد: “این یک پیشرفت عظیم است. در مطالعات قبلی، هنگامی که جریان در نواحی مختلف مغز توزیع می شود، اتصال به شدت تغییر می کند. جریان الکتریکی به طور تصادفی به دنبال مسیر خاص خود در مغز بوده و بنابراین مناطق مختلف مغز را همزمان با روشی نسبتاً نادرست تحت تأثیر قرار می داد.”
در یک مطالعه مقدماتی، دانشمندان علوم اعصاب قبلاً مشاهده کرده بودند که این شکل از تحریک نه تنها تبادل شبکه های هدفمند مغز با شبکه های دیگر را کاهش می دهد، بلکه بر توانایی مغز در پردازش اطلاعات نیز تأثیر می گذارد، مثلا در این جا حس لامسه.
هنگامی که محققان از شبکه عصبی مربوط به احساس لمسی جلوگیری کردند، آستانه درک افزایش یافت. مغز شرکت کنندگان در مطالعه فقط وقتی تحریک می شد، که محرک ها قوی باشند. از طرف دیگر، آنها مناطقی را تحریک می کردند که مقدار آستانه کاهش یافته و شرکت کنندگان در مطالعه محرک های الکتریکی بسیار ملایمی را احساس می کردند.
“تغییر عمدی ریتم مغز به طول انجامید و به محض خاموش شدن تحریک، اثر دوباره از بین رفت. ”
“با این وجود، نتایج یک گام مهم به سمت یک درمان هدفمند برای بیماری ها یا اختلالات ناشی از عملکردهای مختل شده مغز و بهبود عملکرد مغز است”. تحریک هدفمند مغز می تواند به بهبود، هدایت و در صورت لزوم کاهش جریان اطلاعات کمک کند.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبع:
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.