اگر یک درد بدون توضیح را تجربه می کنید، ممکن است به سلامت روانی شما مرتبط باشد.
برای مثال شما در هفته های گذشته احساس افسردگی زیادی می کرده اید.و به دنبال آن یک موج اضطراب نیز به سراغ شما می آید.
در همان زمان، احساس می کنید درد های عجیبی در شکم، کمر و دست و پای خود دارید. حتی ممکن است سردرد بگیرید و احساس خستگی داشته باشید.
آیا این تنها از شانس بد شما است، یا این دو وضعیت به هم ربط دارند؟
برخلاف باور عمومی، مشکلات و درد های روانی “تنها در ذهن شما” نیستند. این مشکلات، مغز شما را تحت تاثیر قرار می دهند و مغز نیز روی قسمت های دیگر تاثیر می گذارد.
افراد دارای مشکلات روان، درد های فیزیکی مختلفی را تجربه می کنند. این علائم جسمی شامل درد ماهیچه، سردرد، بی خوابی و احساس خسته بودن می شود.
این افراد همچنین ممکن است مه ذهنی (brain fog) را نیز تجربه کنند.که باعث می شود افکار،مه گرفته و بدون تمرکز شوند.ممکن است در این وضعیت در تمرکز کردن یا به یاد آوردن اتفاقات، سختی داشته باشید.
اضطراب همچنین می تواند باعث درد های شکمی شود.برای برخی افراد این درد ممکن است خفیف باشد اما برای برخی دیگر، این درد ممکن است شدید تر و حتی همراه با اسهال باشد.
بسیاری از افراد در زمان هایی که تشویش دارند، یا وقتی با چیز جدیدی روبرو میشوند،ممکن است یک ناراحتی را در شکم خوداحساس کنند.
افرادی که اضطراب دارند این حالت را تقریبا همیشه تجربه می کنند و علائم ممکن است شدید تر شود و به شکل اسهال یا میگرن خودش را نشان دهد.
زمانی که علائم شما، به دلیل مشکلات روان هستند یا توسط آن ها تشدید می شوند، به این درد ها، “روان تنی” میگوییم.
بسیاری از افراد تصور می کنند درد های روان تنی واقعی نیست. اما این علائم، علائم واقعی ای هستند و وجود دارند.
اما چه طور مشکلات روان می توانند باعث درد های جسمانی شوند؟ و در مقابل آن ها باید چه کار کنیم؟
چه طور استرس روانی می تواند باعث مشکلات جسمی شود؟
ممکن است در مورد مکانیزم جنگ و گریز شنیده باشید.بدن ما وقتی با خطری مواجه می شود این مکانیزم را فعال می کند تا یا به جنگ خطر برود (جنگ) و یا از آن فرار کند(گریز).
بدن ما دارای دو هورمون مرتبط با استرس است : کورتیزول و آدرنالین.
این هورمون ها ضربان قلب را افزایش می دهند، فشار خون را زیاد می کنند و دستگاه گوارش را مهار می کنند و روی سیستم ایمنی بدن تاثیر می گذارند.
این تغییرات انرژی فیزیکی زیادی به ما می دهد تا بتوانیم بجنگیم یا فرار کنیم.
یک سطح مشخص از اضطراب که به اضطراب بهینه معروف است، می تواند مفید باشد و برای ما انگیزه ایجاد کند. در این صورت اضطراب و به دنبال آن استرس، انرژی و علاقه ی ما برای انجام کار ها را فراهم می کند.
اما اگر این استرس از سطحی بالاتر رود یا به طور مزمن ادامه داشته باشد، می تواند باعث مشکل شود.
استرس مزمن، به این معناست که سطح آدرنالین و کورتیزول در بدن به طور مکرر بالا باشد و در نتیجه به ندرت به حالت استراحت برگردیم. این حالت روی اندام ها و عملکرد های بدن اثر مخربی دارد.
اضطراب و استرس همچنین می تواند آستانه ی تحمل درد را کاهش دهد.
قسمت هایی از مغز که گیرنده ی درد دارند، با افسردگی و اضطراب و دو انتقال دهنده ی شیمیایی (سروتونین و نوراپینفرین) مرتبط هستند. این دو انتقال دهنده، مسئول سیگنال دادن درد هستند.
علائم فیزیکی استرس مزمن شامل موارد زیر است:
- سردرد
- میگرن
- تنش و گرفتگی عضلانی
- مشکلات گوارشی مانند اسهال و تغییر در میل به غذا
- مشکلات خواب
- احساس کند شدن
تعدادی از علائم فیزیکی نیز وجود دارند که مرتبط با افسردگی هستند:
- درد
- مشکلات گوارشی
- خستگی
- سردرد ها
- مشکلات چشمی
استرس و تروما، همچنین می توانند محرک بیماری های خود ایمنی شوند.
یک شمشیر دولبه
بسیاری از افراد باور نمی کنند که بیماری های روانی می توانند روی جسم نیز اثر بگذارند.در مقابل نیز، افرادی وجود دارند که هر چیزی را به روان ربط می دهند و در نتیجه ممکن است اهمیت علائم فیزیکی را در نظر نگیرند.
ما معمولا بیماری جسمی را به اشتباه، نقطه ی مقابل مشکلات روان در نظر می گیریم.
یکی از مشکلات علائم بیماری ها این است که برخی، آن را دست کم میگیرند و می گویند “همه اش در ذهن خودت است.”
به طور خلاصه باید گفت که مشکلات روان می توانند درد ها و علائم فیزیکی ای ایجاد کنند.اما این درد، دردی کمتر معتبر نسبت به سایر انواع مشکلات نیست.
بنابراین لازم است مشکل خود را جدی بگیرید و مهم تر: پزشکی انتخاب کنید که او نیز این علائم را جدی بگیرد. و نسبت به پیدا کردن ریشه ی مشکل و رفع آن اقدام کنید.