اختلال یادگیری چیست؟
اختلالات یادگیری گروهی از اختلالات عصبی رشدی هستند که میتوانند توانایی فرد را برای یادگیری چیزهای جدید به طور قابل توجهی مختل کنند.
در نتیجه، فرد ممکن است در کارهایی مانند صحبت کردن، خواندن، نوشتن، توجه کردن، درک اطلاعات، به خاطر سپردن چیزها، انجام محاسبات ریاضی یا هماهنگ کردن حرکات دچار مشکل شود.
ناتوانیهای یادگیری معمولاً در سنین پایین ایجاد میشوند و اغلب در طول سالهای تحصیلی فرد تشخیص داده میشوند، زیرا تمرکز اصلی در مدرسه یادگیری است. تخمین زده میشود که 8 تا 10 درصد از کودکان زیر 18 سال دارای برخی از مشکلات یادگیری هستند.
با این حال، برخی از افراد تا زمانی که به دانشگاه نرسند یا شغلی پیدا نکنند، تشخیص داده نمیشوند، و برخی دیگر هرگز تشخیص رسمی دریافت نمیکنند، بنابراین بدون اینکه بدانند چرا با تحصیلات، کار، روابط و کارهای روزمره مشکل زیادی دارند زندگی خود را میگذرانند.
درک این نکته مهم است که افراد دارای اختلالات یادگیری عموماً دارای هوش متوسط تا برتر هستند و اغلب در زمینه هایی مانند علوم، ریاضی، هنرهای زیبا و سایر زمینه ها استعداد دارند.
فرد اغلب باهوش است، اما ممکن است شکافی بین پتانسیل آنها و مهارت های مورد انتظار از یک فرد هم سن و سالشان وجود داشته باشد.
با این وجود، برخی از موفق ترین و تأثیرگذارترین افراد تاریخ دارای اختلالات یادگیری بوده اند، از جمله آلبرت اینشتین، لئوناردو داوینچی، توماس ادیسون و وینستون چرچیل.
انواع اختلالات یادگیری
“اختلال یادگیری” یک اصطلاح کلی است که انواع بسیاری از اختلالات یادگیری خاص را در بر می گیرد، از جمله:
نارساخوانی:
نارساخوانی شایع ترین اختلال یادگیری است که 80 درصد از موارد اختلال یادگیری را شامل می شود. یک اختلال پردازش زبان است که با مشکل در صحبت کردن، خواندن، نوشتن یا درک کلمات مشخص می شود. می تواند باعث شود که دایره لغات فرد با سرعت کمتری توسعه یابد و منجر به مشکلاتی در گرامر، درک مطلب و سایر مهارت های زبانی شود.
دیسگرافی:
افراد مبتلا به نارسایی نگاری ممکن است به دلیل مشکلاتی در واژگان، املا، دستور زبان، حافظه و تفکر انتقادی در نوشتن افکار خود دچار مشکل شوند. این وضعیت با دست خط ضعیف مشخص می شود، زیرا ممکن است فرد با فاصله حروف، آگاهی فضایی و برنامه ریزی حرکتی دست و پنجه نرم کند. دیسگرافی می تواند تفکر و نوشتن همزمان را برای فرد سخت کند.
اختلال ریاضی:
گاهی اوقات به عنوان “نارساخوانی ریاضی” شناخته می شود، این وضعیت شامل اختلالات یادگیری مرتبط با ریاضیات، مانند مشکل در اعداد، مفاهیم و استدلال می شود. افراد مبتلا به اختلال حساب ممکن است برای شمارش پول، خواندن ساعت و تشخیص زمان، انجام محاسبات ریاضی ذهنی، شناسایی الگوهای اعداد و به کار بردن فرمول های ریاضی دچار مشکل شوند.
اختلال پردازش شنوایی (APD):
افراد مبتلا به APD ممکن است در پردازش صداها مشکل داشته باشند زیرا مغز آنها اطلاعات شنیداری دریافتی توسط گوش را اشتباه تفسیر می کند. در نتیجه، آنها ممکن است ترتیب صداها را در کلمات خاص اشتباه بگیرند، یا ممکن است نتوانند بین صداهایی مانند صدای معلم و صدای پس زمینه در کلاس تمایز قائل شوند.
اختلال پردازش زبان (LPD):
زیر مجموعه ای از APD است که با مشکلاتی در پردازش زبان گفتاری مشخص می شود. ممکن است فرد در پیوند دادن معنی به گروه های صوتی که کلمات، جملات و داستان ها را نشان می دهند مشکل داشته باشد.
اختلالات یادگیری غیرکلامی (NVLD):
NVLD با مشکل در تفسیر نشانه های غیرکلامی مانند حالات چهره، زبان بدن، لحن صدا و سایر سیگنال های غیرکلامی مشخص می شود.
نقص حرکتی بینایی ادراکی/بصری:
افراد مبتلا به این بیماری ممکن است در هماهنگی دست و چشم و فعالیت های حرکتی مشکل داشته باشند. آنها ممکن است مکررا هنگام مطالعه خط را گم کنند، حرکات چشم غیرمعمولی را در حین خواندن یا نوشتن نشان دهند، حروف مشابه را قاتی کنند، در مسیریابی محیط خود مشکل داشته باشند و برای مدیریت وسایلی مانند خودکار، مداد، مداد رنگی، چسب و قیچی تلاش کنند.
EEG میتواند برای تشخیص و ارزیابی کودکان مبتلا به نقص توجه و اختلالات یادگیری مفید باشد
15 سپتامبر 2009 – یک مطالعه جدید با استفاده از الکتروانسفالوگرام (EEG) در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری (LDs) و اختلال نقص توجه (ADD) داده های جدیدی را اضافه می کند که نشان می دهد EEG ممکن است یک روش تشخیصی امیدوارکننده باشد.
در تجزیه و تحلیل 1198 ثبت EEG در دانشآموزان نابالغ مبتلا به اختلال یادگیری و نقص توجه، 218 نفر (18%) دارای اختلالات EEG درجه II یا III ( طبق طبقهبندی مایو کلینیک) بودند. با این حال، زمانی که پیگیری بین 5 تا 10 سال بعد (میانگین 3.6 سال) انجام شد، EEG برخی از دانشآموزان – تقریباً 30 درصد از افراد مورد آزمایش – نرمال شده بود.
ارتباط بین اختلالات یادگیری و بیش فعالی
مطالعات نشان میدهد که در کودکان دارای اختلالات یادگیری، نرخ نقص توجه، بیش فعالی و تکانشگری بیشتر است. هولوبرو و بری مطالعه ای انجام دادند که رابطه بین بیش فعالی و اختلالات یادگیری را بررسی کرد.
در این مطالعه، معلمان شش مدرسه ابتدایی دولتی و یک مدرسه خصوصی دانشآموزان خود را از نظر مشکلات یادگیری رتبهبندی کردند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 26.5 درصد از کودکانی که به عنوان بیش فعال رتبه بندی شده بودند، مشکلات یادگیری نیز داشتند. در حالی که تنها 2/5 درصد از کودکان غیر بیش فعال مشکلات یادگیری داشتند. از این نتایج به نظر می رسد که بین اختلالات یادگیری و بیش فعالی ارتباط وجود دارد.
علت اختلالات یادگیری چیست؟
دانشمندان در ابتدا تصور می کردند که همه اختلالات یادگیری از یک مشکل عصبی منشا می گیرند. اما تحقیقات انجام شده توسط موسسه ملی سلامت روان آمریکا (NIMH) نشان می دهد که این نظریه دقیق نیست. در عوض، عوامل زیادی ممکن است در ایجاد اختلالات یادگیری نقش داشته باشند. به عنوان مثال، محققان NIMH در حال بررسی این موضوع هستند که آیا سموم محیطی می توانند منجر به ایجاد اختلالات یادگیری شوند یا خیر.
از آنجایی که علل بالقوه زیادی برای ایجاد اختلالات یادگیری وجود دارد، متخصصان بهداشت روان پیشنهاد میکنند که خانواده بر ردیابی دلیل ناتوانی تمرکز نکنند. بلکه بر یافتن یک درمان مؤثر تمرکز کنند. بر خلاف ADHD که اغلب با داروهای محرک درمان می شود، در حال حاضر یک درمان خاص برای مشکلات یادگیری وجود ندارد. با این حال، شواهد اخیر نشان می دهد که آموزش بیوفیدبک EEG می تواند در چالش های یادگیری خاص مانند حفظ بصری، بیان، و نارساخوانی مفید باشد.
بیوفیدبک EEG برای اختلالات یادگیری
تانسی و برونر، جوئل و جودیت لوبار اولین مطالعات EEG بیوفیدبک را به عنوان درمانی برای مشکلات توجه و یادگیری انجام دادند. با این حال، این مطالعات اولیه در مورد اینکه آیا آموزش بیوفیدبک موثر است یا خیر، قطعی نبود. به عنوان مثال، در مطالعه لوبار، پنج کودک از شش کودک مورد مطالعه علاوه بر بیوفیدبک EEG، از حمایت تحصیلی نیز برخوردار بودند. و در مطالعه Tansey و Bruner، آنها از آموزش بیوفیدبک معمولی و بیوفیدبک EEG استفاده کردند، بنابراین پیشرفتها را نمیتوان بیتردید به بیوفیدبک EEG نسبت داد. سپس، Tansey مطالعه ای را منتشر کرد که ابهام این مطالعات قبلی را برطرف کرد. او در مطالعه خود بر روی چهار کودک ناتوان در یادگیری، مشاهده کرد که نمرات IQ پس از آموزش EEG بهبود یافته است.
Tansey مطالعه دیگری را با 24 کودک ناتوان در یادگیری انجام داد. که نظریه او را مبنی بر موثر بودن بیوفیدبک EEG تایید کرد. وی خاطرنشان کرد که پس از بیوفیدبک EEG، آزمون هوش کامل وکسلر به طور متوسط 19 امتیاز بهبود یافت. نتایج این مطالعات نشان می دهد که بیوفیدبک EEG بر ناتوانی های یادگیری خاص تأثیر دارد. در حالی که به نظر می رسد سایرین بدون تغییر باقی می مانند. واضح است که تحقیقات بیشتری برای تمایز بین اینکه کدام مشکلات یادگیری با آموزش بیوفیدبک EEG بهبود می یابد و کدامیک در برابر آن مقاوم هستند، ضروری است.
حرف آخر
هر انسانی مجهز به مجموعه ای منحصر به فرد از نقاط قوت و ضعف است. همه ما قادریم برخی از کارها را بدون زحمت انجام دهیم اما در زمینه های دیگر تلاش بیشتری کنیم.
مهم است که بدانیم در حالی که افراد مبتلا به اختلالات یادگیری در یادگیری با چالش هایی روبرو هستند، اما به هیچ وجه از دیگران پایین تر نیستند. آموزش ویژه، درمان، حمایت، مهربانی و صبر می تواند به موفقیت آنها کمک کند.
اگر کودک شما مبتلا به اختلال یادگیری است یا فکر میکنید به تشخیص نیاز دارد، می توانید از متخصصان انستیتو سلامت مغز دانا کمک بگیرید. در مرکز سلامت مغز دانا، ما در کمک به افرادی که با مسائل مربوط به مغز دست و پنجه نرم می کنند، تخصص داریم. ما به شما کمک می کنیم مناسب ترین نوع درمان را برای خود پیدا کنید، و برای ایجاد یک پروتکل درمانی خاص برای نیازهای فردی هر شخص تلاش می کنیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر سایت ما را ببینید یا با کارشناسان مرکز تماس بگیرید.
درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.