سلام دکتر کمالی هستم (دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز)، میخواهم خیلی کوتاه درباره یک موضوع بسیار مهم صحبت کنم، و آن موضوع “اشتیاق”، “هوس” یا ولع است؛ چه این اشتیاق برای مواد مخدر یا الکل باشد، چه برای غذا یا سایر مواد. این یک مشکل بسیار مهم است که قرنها بشر را درگیر خود کرده است. اما خوشبختانه، در حوزه علوم اعصاب به پیشرفتهای خوبی دست یافتهایم و داریم به درک بهتری از نحوه مدیریت این اختلالات نزدیک میشویم، اینکه کدام بخشهای مغز و کدام مسیرهای عصبی در این فرآیند دخیل هستند.
اتفاقی که اکنون در حال وقوع است، این است که داریم به درمان غیر دارویی اعتیاد نزدیکتر میشویم؛ کنترل هوس مواد مخدر یا الکل و سایر داروها، آن هم بدون استفاده از داروها، بلکه با تحریک مستقیم نواحی خاصی از مغز که در رفتارهای پاداش نقش دارند.
مقالهای اخیراً، منتشر شد که درباره استفاده از TMS یا «تحریک مغناطیسی مغز» بود. این یکی از روشهای اصلی درمانی است که ما در مرکز سلامت مغز شیراز برای کنترل هوس مواد مخدر و الکل استفاده میکنیم، و نتایج بسیار امیدوارکنندهای هم داشتهایم. در این مقاله، تیمی در سوئد نشان دادند که TMS میتواند گزینه مؤثری برای درمان اعتیاد به الکل باشد. ما همچنین اثرات مشابهی در سایر اختلالات مثل اضافهوزن و اعتیاد به مواد مخدر نیز مشاهده کردهایم.
در یک مقاله دیگر کشف شد که با تحریک قسمت جلویی سمت چپ مغز، میتواند هوس به مواد و الکل را کاهش داد. نمیخواهم وارد جزئیات فنی شوم، اما یک گروه تحقیقاتی به رهبری دکتر هنلون کشف کردند که میتوان فعالیت غیرطبیعی مدار پاداش را با تحریک این ناحیه از مغز، یعنی قطب پیشانی چپ، تغییر داد. و نتایج واقعاً شگفتانگیز بود.
در موضوعی دیگر، ناحیه دیگری از مغز به نام قشر پیشپیشانی پشتیجانبی (dorsolateral prefrontal cortex)، که در قسمت بالای سمت چپ مغز قرار دارد، مورد تحریک قرار گرفت و مشخص شد که این کار میتواند هوس مصرف کوکائین را کاهش دهد.
نکته جالبتر اینکه یک مطالعه کنترلشده تصادفی انجام شد — که از نظر علمی روشی بسیار معتبر در تحقیقات بالینی محسوب میشود — درباره رفتارهای تغذیهای یا هوس به خوردن غذا زیاد. میخواهم خیلی سریع از آن عبور کنم، اما در این مطالعه ۶۰ بیمار چاق شرکت کردند. نیمی از آنها تحریک واقعی مغز را دریافت کردند و نیمی دیگر در گروهی قرار گرفتند که فقط تحریک ساختگی یا پلاسیبو دریافت کردند؛ یعنی صدای دستگاه پخش میشد اما مغز واقعاً تحریک نمیشد تا شرکتکنندگان از فعال بودن یا نبودن درمان مطلع نشوند.
نتایج نشان داد که کاهش معنیدار و قابلتوجهی هم در وزن و هم در میزان کالری دریافتی مشاهده شد. به طور متوسط، کاهش وزنی حدود ۱.۳۵ کیلوگرم با انحراف معیار ۲.۳۱ کیلوگرم ثبت شد — که معادل حدود 3 کیلو کاهش وزن است — آن هم فقط طی ۴ جلسه، یعنی کمتر از چهار هفته. و از همه مهمتر اینکه وقتی کالری دریافتی شرکتکنندگان اندازهگیری شد، کاهش قابلتوجهی در آن هم دیده شد.
درواقع وزن حدوداً چهار یا پنج پوند (نزدیک به دو کیلوگرم) کاهش یافت و شاخص توده بدنی (BMI) نیز در گروهی که تحت درمان با TMS قرار گرفته بودند کاهش پیدا کرد. توجه کنید که در گروه دارونما یا همان “شَم” تقریباً هیچ تغییری مشاهده نشد، یا اگر هم تغییری بود بسیار ناچیز بود. همچنین، اندازه دور کمر نیز در گروه TMS کاهش یافت — و این تنها با انجام چهار جلسه درمان اتفاق افتاد که واقعاً شگفتانگیز است.
در اینجا نمودارهایی را میبینید که نشان میدهند شدت احساس گرسنگی در گروه TMS نسبت به گروه دارونما بهطور چشمگیری کاهش یافته است. احساس سیری نیز در گروه TMS به مراتب بیشتر از گروه دارونما بوده است. میل به خوردن در گروه TMS بسیار کمتر از گروه دارونما گزارش شده است. همچنین میزان کالری مصرفی کل در گروه تحت درمان بهطور قابلتوجهی کمتر از گروه کنترل بوده است. آنها حتی میزان مصرف کل انرژی یعنی کالری روزانه، مقدار چربی مصرفی، آنزیمهای کبدی و کلسترول کلی خون را نیز اندازهگیری کردند — و نتایج نشان داد که میزان کلسترول هم به شکل معناداری کاهش یافته است.
این یافته، کشف بسیار مهمی بود که ما نیز در کلینیک خود در میان چندین بیمار مشاهده کردهایم.
میخواستم این موضوع را نیز با شما به اشتراک بگذارم: مطالعات زیادی درباره “تحریک مغزی غیرتهاجمی” برای اختلالات مصرف الکل انجام شدهاند. اما نحوه عملکرد این روش چگونه است؟
در واقع با کنترل هوس خوردن غذا به کمک تحریک مغناطیسی مغز این روش مدارهای خاصی در مغز را تحریک میکند. وقتی قشر پیشپیشانی (Prefrontal Cortex) مغز تحریک میشود، ویژگیهای فعالیتی نواحی دیگر از این مدار نیز تغییر میکند. به این مجموعه، «مدار مزولیمبیک» گفته میشود که در رفتارهای پاداشی نقش دارد. در این مدار، ساختارهایی مانند سینگولیت قدامی (anterior cingulate)، هسته آکومبنس (nucleus accumbens)، آمیگدالا و ناحیه تگمنتال شکمی (ventral tegmental area) دخیل هستند.
تمام این ساختارها نقش مهمی در فعال شدن حس اشتیاق (craving) یا هوس مواد مخدر دارند، بهویژه در مواجهه با دیدن یا شنیدن نشانههای مرتبط با مادهای خاص مانند غذا، مواد مخدر یا الکل. با تحریک ناحیه خاصی در قشر پیشپیشانی مغز، بهویژه بخش مدیال و ونترومدیال (وسط و پایینوسط) این ناحیه، میتوان این مدار را «خاموش» یا فعالیت آن را کاهش داد.
برای کسانی که از اعتیاد شدید به الکل یا هوس مواد مخدر رنج میبرند، این میتواند یک پیشرفت بزرگ باشد — آن هم بدون نیاز به دارو یا اقامتهای طولانی در مراکز ترک اعتیاد.
این روش مبتنی بر دادههای واقعی، علم قوی و شواهد بالینی است و ما نتایج آن را در بیماران خود مشاهده کردهایم.
از شما دعوت میکنم که اطلاعات بیشتر را در وبسایت ما مطالعه کنید و اگر سوالی دارید، برایمان بفرستید: 09172030360 – 07136476172
خیلی ممنون از توجه شما.

درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.