نگرانی چیه؟
همه ما می دانیم که نگرانی چیست. افکار ترسناک در ذهن ما رخنه می کنند و به نظر می رسد که نمی توانیم آنها را از خود دور کنیم. اگر شغلم را از دست بدهم چه؟ اگر ازدواج من از هم بپاشد چه؟ اگر نتوانم بدهی دانشگاهم را بپردازم چه؟ چرا همیشه نگرانم؟ چرا همیشه دلشوره دارم؟
یکی از چیزهایی که خاموش کردن این افکار را بسیار دشوار می کند این است که ما هرگز به طور قطع نمی دانیم آینده ما چه خواهد شد. این باعث میشود که سؤالات «چه میشد اگر» قابل حل نباشد.
اکثر مردم گاهی اوقات برای مدتی در مورد یکی از این افکار گیر می کنند و اغلب بدترین نتیجه ممکن را تصور می کنند. تحقیقات نشان میدهد که رایجترین نگرانیهای ما شامل روابط ما با دیگران، عملکرد شغلی یا مدرسه، امور مالی، سلامتی و سایر مسئولیتها است.
نگرانی همیشگی و اضطراب فراگیر
اگرچه همه گهگاه نگران می شوند، نگرانی بیش از حد و غیرقابل کنترل، علامت اصلی اختلال اضطراب فراگیر (GAD) است. یک بیماری روانی ناتوان کننده که بیش از 5 درصد از جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهد. با تعداد نامتناسبی که زنان هستند. افراد مبتلا به GAD بیش از حد نگران بسیاری از مسائل مختلف هستند که می تواند باعث ایجاد احساس بی قراری، تنش عضلانی، مشکل در تمرکز و مشکلات خواب شود. چرا همیشه نگرانم؟
متأسفانه، تحقیقات نشان می دهد که نگرانی مزمن و بیش از حد می تواند عواقب گسترده ای مانند مشکلات روابط، اختلال در عملکرد شغلی و مدرسه، بیکاری و حتی عواقب پزشکی طولانی مدت داشته باشد. (آشنا به نظر می رسد؟ درست است؟ اینها همان موضوعاتی هستند که ما بیشتر نگران آن هستیم!)
به طور خلاصه، نگرانی باعث می شود احساس بدی به ما دست دهد! اما چرا همیشه نگران هستم؟
این امر نگرانی همیشگی اگر بیش از حد انجام شود ممکن است به طور ناخواسته به همان نتایجی منجر شود که ما تمام تلاش خود را می کنیم تا از آن اجتناب کنیم.
اما با وجود همه این ها، بسیاری از ما رها کردن نگرانی های خود را واقعاً چالش برانگیز می دانیم. حتی درمانگران آموزش دیده نیز می توانند برای کمک به مشتریان مضطرب خود تلاش کنند تا نگرانی خود را کاهش دهند. چرا؟ چرا همیشه نگرانم؟
در طول سال ها، بسیاری از محققان سعی کرده اند به این سوال گیج کننده پاسخ دهند. آنچه آنها یافته اند ممکن است شما را شگفت زده کند:
به نظر می رسد که از قضا، مردم اغلب باورهای مثبتی در مورد نگرانی دارند.
به عنوان مثال، بسیاری از ما معتقدیم که نگرانی در مورد یک مشکل شبیه به حل مشکل است. متأسفانه، اگرچه ممکن است احساس کنیم در حال انجام کاری سازنده هستیم، نگرانی به ندرت مشکلات ما را برطرف می کند. اگرچه توجه ما را روی این موضوعات متمرکز می کند. اما ما تمایل داریم که به طور مکرر درباره همه راه هایی که ممکن است اشتباه پیش برود فکر کنیم. درواقع زمان کمتری را برای شناسایی راه حل ها صرف می کنیم.
به جای اینکه مدام بگویید چرا همیشه نگرانم؟، بر راه حل ها تمرکز کنیم
در واقع، کارشناسان میدانند که وقتی از تفکر نگرانکننده خارج میشویم و به تفکر استراتژیکتر و عینیتر روی میآوریم، در حل مسئله بهتر عمل میکنیم. مانند تجزیه مشکل به بخشهای کوچکتر یا تمرکز بر اهدافمان.
به عنوان مثال، به جای اینکه فقط نگران تغییرات آب و هوایی باشید، بهتر می توانید از این انرژی برای نوشتن نامه برای نماینده کنگره خود، سوار شدن با دوچرخه به محل کار، آموزش دیگران و غیره استفاده کنید. به خاطر داشته باشید، حل واقعی مشکل معمولاً باعث می شود احساس بهتری در مورد یک موضوع داشته باشید، نه بدتر.
یکی دیگر از دلایل و شاید حتی موذیانهتر که چرا برخی از ما نمیتوانیم از نگرانی دست برداریم این است که:
از قضا، احساس میکنیم در سطح احساسی از خود محافظت میکنیم. به نظر می رسد خلاف واقع است. چرا چیزی بسیار دردناک و پر پیچ و خم می تواند محافظت کننده باشد؟ اما تحقیقات برای حمایت از این ایده شروع شده است.
چند سال پیش، میشل و من مطالعاتی را در آزمایشگاه خود انجام دادیم که در آن از مردم میخواستیم قبل از تماشای یک ویدیوی ناراحتکننده نگران شوند یا استراحت کنند. مانند صحنهای از فیلم که در آن یک بازیگر کودک باورنکردنی بر سر پدر در حال مرگش هق هق میگیرد.
ما متوجه شدیم که افرادی که قبلاً نگران بودند، در پاسخ به این ویدیو تغییرات احساسی زیادی را تجربه نکردند. در حالی که افرادی که در حال استراحت بودند، جهش بزرگی در احساسات منفی خود تجربه کردند.
چرا این اتفاق افتاد؟
از آنجا که افرادی که ابتدا نگران بودند قبلاً در یک وضعیت عاطفی منفی قرار داشتند – بنابراین آنها فقط احساس بدی داشتند. علاوه بر این، افرادی که به طور طبیعی نگران بودند، گفتند که در واقع این روش را ترجیح می دهند. اما چرا شخصی ترجیح می دهد قبل از یک تجربه منفی احساس بدی داشته باشد؟
شاید به این دلیل است که به ما کمک می کند از نظر عاطفی آمادگی بیشتری برای آن نتیجه داشته باشیم. فرض کنید شما در یک امتحان سخت شرکت کرده اید و اکنون نگران آن هستید. (اگر شکست بخورم چه میشود؟ اگر این باعث شود نمره نهایی من پایین بیاید و در کلاس رد شوم چه میشود؟)
با انجام این کار یعنی از لحاظ احساسی کار کردن، ممکن است احساس کنید که برای بدترین سناریو آماده میشوید. و اگر واقعاً شکست خوردید، احتمالاً وقتی نمره خود را می گیرید، تأثیر عاطفی کمتری را تجربه خواهید کرد. به ویژه، تغییر کمتری در وضعیت عاطفی خود. ما این را اجتناب از تضاد عاطفی می نامیم، زیرا شما از تضاد شدید بین احساس خوشحالی و سپس احساس بد ناگهانی اجتناب می کنید.
عالی به نظر می رسد، درست است؟ اما به خاطر داشته باشید:
اینطور نیست که نگرانی از قبل باعث شود احساس بهتری نسبت به نتیجه بد داشته باشید. فقط به این دلیل است که از قبل احساس بدی داشتید، تغییر در احساسات آنقدرها چشمگیر نبود. حتی ممکن است در فکر کردن، رضایتی وجود داشته باشد. و باورهای مثبت در مورد نگرانی حتی اگر همه چیز خوب پیش برود همچنان پابرجاست. به عنوان مثال، فرض کنید نمره شما می آید و آنقدرها هم که فکر می کردید بد نیست. به جای اینکه تشخیص دهید چقدر زمان را با نگرانی تلف کرده اید، ممکن است احساس کنید که از یک گلوله طفره رفته اید. این همچنین می تواند نگرانی را تقویت کند زیرا احساس آرامش بسیار خوبی است.
پس در عوض چه کاری می توانید انجام دهید؟ چرا همیشه نگرانم؟
به عنوان مثال، می توانید یاد بگیرید که به توانایی خود برای کنار آمدن با رویدادهای منفی، در صورت وقوع و زمانی که اتفاق می افتد، اعتماد کنید.
خبر خوب این است که تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از چیزهایی که نگرانشان هستیم هرگز محقق نمیشوند. اما اگر اتفاق بدی رخ داد، به یاد داشته باشید که اگر از یک موقعیت عاطفی بهجای حالت اضطراب و بدبینی آمدهاید. بنابراین آمادگی بیشتری برای مقابله با آن خواهید داشت.
همچنین احتمالاً در مورد آزمایش راه حل ها ذهن بازتری خواهید داشت. به عنوان مثال، پیوستن به یک گروه مطالعه یا ارسال ایمیل به استاد خود برای پرسیدن فرصتهای اعتبار اضافی.
محققان دریافتهاند که حفظ ذهنیت مثبتتر در واقع تمایل شما را برای اجرای این نوع راهحلها و استراتژیها افزایش میدهد.
اگر از بین بردن نگرانی شما سخت تر باشد چه؟
برخی از مهارتهای مقابله فعالتر مانند تمرکز حواس، مدیتیشن هدایتشده یا تمرین آرامش را در نظر بگیرید.
این روزها می توانید ده ها برنامه خوب را مستقیماً در تلفن خود پیدا کنید. حتی فقط ورزش می تواند بسیار مفید باشد. اما اگر نگرانی مشکل جدیتر یا مزمنتری برای شما بوده است، نترسید که به دنبال کمک باشید. مانند یک متخصص سلامت روان برای مشاوره. برای اطلاعات بیشتر و دریافت مشاوره تخصصی با ما در انستیتو سلامت مغز دانادر تماس باشید. اینکه خیلی به خودتان سخت نگیرید. تغییر الگوهای فکری طولانی مدت و به خوبی تمرین شده می تواند به تنهایی بسیار دشوار باشد. اما شما می توانید آن ها را تغییر دهید. و دیگر مدام نمی گویید که چرا همیشه نگرانم؟
در نهایت، هدف این است که:
ذهنیت منفی مزمن را رها کنید و یاد بگیرید که چگونه حالات عاطفی مثبت بیشتری را پرورش دهید و مزه کنید. این ممکن است به معنای رویارویی با ترسهایتان باشد. به خودتان اجازه دهید آرامش داشته باشید و مراقبتهایتان را پایین بیاورید. همچنین به خودتان اجازه دهید از نظر عاطفی آسیبپذیر باشید. (به یاد داشته باشید، گاهی اوقات برای شاد بودن شجاعت لازم است.) دیگر نگویید که چرا همیشه نگرانم؟
https://danabrain.ir/%d8%a2%d9%86%da%86%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%a2%d9%84%d8%b2%d8%a7%db%8c%d9%85%d8%b1-%d9%88-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a8/
https://danabrain.ir/5-%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d9%82%d9%88%db%8c%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%af%d8%a7%d8%b1%d9%88%d9%87%d8%a7%db%8c-%da%af%db%8c%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%b6%d8%af-%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1-2/
https://danabrain.ir/%d8%a7%d9%81%d8%b3%d8%b1%d8%af%da%af%db%8c-%d8%a8%d8%b9%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%d8%ac%d8%af%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%b9%d8%af-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%a7%d8%aa-%da%86%d9%87-%da%a9%d9%86%db%8c%d9%85/
درباره نویسنده
خجسته رحیمی جابری، پژوهشگر دکترای تخصصی علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز و نویسنده وب سایت انستیتو سلامت مغز دانا. زمینه کاری تخصصی ایشان مشکلات حافظه و آلزایمر است وی بیش از 20 مقاله معتبر بین المللی در این زمینه به چاپ رسانده است. می توانید پژوهش های او را در اینجا (کلیک کنید) دنبال کنید.