سلامت روان به رفاه عاطفی و روانی شما اشاره دارد. داشتن سلامت روانی خوب به شما کمک می کند تا زندگی نسبتاً شاد و سالمی داشته باشید. این به شما کمک می کند انعطاف پذیری و توانایی مقابله با مشکلات زندگی را نشان دهید. سلامت روان شما می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله رویدادهای زندگی یا حتی ژنتیک شما باشد.
استراتژی های زیادی وجود دارد که می تواند به شما در ایجاد و حفظ سلامت روان کمک کند. این موارد می تواند شامل موارد زیر باشد:
- حفظ نگرش مثبت
- فعال بودن بدنی
- کمک به افراد دیگر
- خواب کافی
- خوردن یک رژیم غذایی سالم
- در صورت نیاز به کمک حرفه ای برای سلامت روان خود بخواهید
- معاشرت با افرادی که از گذراندن وقت با آنها لذت می برید
- شکل گیری و استفاده از مهارت های مقابله ای موثر برای مقابله با مشکلات
سلامت روان چیست؟
بیماری روانی یک اصطلاح گسترده است که طیف گسترده ای از شرایط را در بر می گیرد که بر نحوه احساس و تفکر شما تأثیر می گذارد. همچنین می تواند بر توانایی شما برای گذراندن زندگی روزمره تأثیر بگذارد. بیماری های روانی می توانند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرند، از جمله:
- ژنتیک
- محیط
- عادات روزانه
- زیست شناسی
شیوع
مسائل مربوط به سلامت روان در ایالات متحده رایج است. از هر پنج بزرگسال آمریکایی یک نفر حداقل یک بیماری روانی را در سال تجربه می کند. و از هر پنج جوان 13 تا 18 ساله یک نفر در مقطعی از زندگی خود نیز دچار بیماری روانی می شود.
اگرچه بیماری های روانی شایع هستند، اما شدت آنها متفاوت است. حدود یک نفر از هر 25 بزرگسال هر سال یک بیماری روانی جدی (SMI) را تجربه می کند. SMI می تواند به طور قابل توجهی توانایی شما را برای انجام زندگی روزمره کاهش دهد. گروه های مختلف افراد SMI را با نرخ های متفاوتی تجربه می کنند.
بر اساس موسسه ملی سلامت روان زنان بیشتر از مردان دچار SMI می شوند. افراد 18 تا 25 ساله به احتمال زیاد SMI را تجربه می کنند. افرادی که دارای پیشینه نژادی مختلط هستند نیز نسبت به سایر قومیت ها بیشتر احتمال دارد SMI را تجربه کنند.
اختلالات سلامت روان
کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، ویرایش پنجم (DSM-5) به متخصصان سلامت روان کمک می کند تا بیماری های روانی را تشخیص دهند. انواع مختلفی از اختلالات سلامت روان وجود دارد. در واقع، تقریباً 300 شرایط مختلف در DSM-5 ذکر شده است.
اینها برخی از شایع ترین بیماری های روانی است که افراد را در ایالات متحده تحت تأثیر قرار می دهد:
اختلال دو قطبی
اختلال دوقطبی یک بیماری روانی مزمن است که هر سال حدود 2.6 درصد از آمریکایی ها را مبتلا می کند. مشخصه آن دورههای اوج پرانرژی، شیدایی و افت شدید، گاهی اوقات افسردگی است.
اینها می توانند بر سطح انرژی و توانایی فرد برای تفکر منطقی تأثیر بگذارند. نوسانات خلقی ناشی از اختلال دوقطبی بسیار شدیدتر از فراز و نشیب های کوچکی است که اکثر مردم به صورت روزانه تجربه می کنند.
اختلال افسردگی مداوم
اختلال افسردگی مداوم نوعی افسردگی مزمن است. به آن دیستیمیا نیز می گویند. در حالی که افسردگی دیس تایمیک شدید نیست، اما می تواند در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند. افراد مبتلا به این بیماری حداقل به مدت دو سال علائم را تجربه می کنند.
در باره 1.5 درصد از بزرگسالان آمریکایی هر سال فسردگی دیس تایمی را تجربه می کنند.
اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر (GAD) فراتر از اضطراب معمولی روزمره است، مانند عصبی بودن قبل از ارائه. این باعث می شود که شخص در مورد بسیاری چیزها به شدت نگران شود. حتی زمانی که دلیل کمی برای نگرانی وجود دارد یا اصلا وجود ندارد.
افراد مبتلا به GAD ممکن است از گذراندن روز بسیار عصبی باشند. آنها ممکن است فکر کنند که همه چیز هرگز به نفع آنها پیش نمی رود. گاهی اوقات نگرانی می تواند افراد مبتلا به GAD را از انجام وظایف و کارهای روزمره باز دارد. GAD هر ساله حدود 3 درصد از آمریکایی ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
اختلال افسردگی اساسی
اختلال افسردگی اساسی (MDD) باعث احساس غم و اندوه شدید یا ناامیدی می شود که حداقل دو هفته طول می کشد. به این وضعیت افسردگی بالینی نیز می گویند.
افراد مبتلا به MDD ممکن است آنقدر از زندگی خود ناراحت شوند که به خودکشی فکر کنند. حدود 7 درصد از آمریکایی ها هر سال حداقل یک دوره افسردگی اساسی را تجربه می کنند.
اختلال وسواس فکری عملی
اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) باعث ایجاد افکار یا وسواس های مداوم و تکراری می شود. این افکار با تمایلات غیرضروری و غیرمنطقی برای انجام برخی رفتارها یا اجبارها اتفاق می افتد.
بسیاری از افراد مبتلا به OCD متوجه می شوند که افکار و اعمال آنها غیر منطقی است، اما نمی توانند آنها را متوقف کنند. بیش از 2 درصد از آمریکایی ها در مقطعی از زندگی خود به OCD مبتلا می شوند.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) یک بیماری روانی است که پس از تجربه یا مشاهده یک رویداد آسیب زا ایجاد می شود. تجربیاتی که می تواند باعث PTSD شود می تواند از حوادث شدید مانند جنگ و بلایای ملی تا آزار کلامی یا فیزیکی متغیر باشد.
علائم PTSD ممکن است شامل فلاش بک یا به راحتی مبهوت شدن باشد. تخمین زده می شود که 3.5 درصد از بزرگسالان آمریکایی PTSD را تجربه می کنند.
جنون جوانی
اسکیزوفرنی درک فرد از واقعیت و دنیای اطراف را مختل می کند. در ارتباط آنها با افراد دیگر اختلال ایجاد می کند. این یک بیماری جدی است که نیاز به درمان دارد.
آنها ممکن است توهم داشته باشند، توهم داشته باشند و صداها را بشنوند. این موارد در صورت عدم درمان به طور بالقوه می توانند آنها را در موقعیت خطرناکی قرار دهند. تخمین زده می شود که 1 درصد از جمعیت آمریکا اسکیزوفرنی را تجربه می کنند.
اختلال اضطراب اجتماعی
اختلال اضطراب اجتماعی که گاهی اوقات فوبیای اجتماعی نامیده می شود، باعث ترس شدید از موقعیت های اجتماعی می شود. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است از بودن در کنار افراد دیگر بسیار عصبی شوند. آنها ممکن است احساس کنند که مورد قضاوت قرار می گیرند.
این می تواند ملاقات با افراد جدید و شرکت در اجتماعات را سخت کند. تقریباً 15 میلیون بزرگسال در ایالات متحده هر سال اضطراب اجتماعی را تجربه می کنند.
علائم بیماری های روانی
هر نوع بیماری روانی علائم خاص خود را ایجاد می کند. اما بسیاری از آنها ویژگی های مشترکی دارند.
علائم رایج چندین بیماری روانی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- نخوردن کافی یا پرخوری
- داشتن بی خوابی یا خواب زیاد
- فاصله گرفتن از افراد دیگر و فعالیت های مورد علاقه
- احساس خستگی حتی با خواب کافی
- احساس بی حسی یا عدم همدلی
- حس درد یا درد غیرقابل توضیح بدن
- احساس ناامیدی، درماندگی یا از دست دادن
- سیگار کشیدن، نوشیدن یا استفاده از داروهای غیرقانونی بیش از هر زمان دیگری
- احساس سردرگمی، فراموشی، تحریک پذیری، عصبانیت، اضطراب، اندوه یا ترس
- دعوا یا مشاجره مداوم با دوستان و خانواده
- داشتن نوسانات خلقی شدید که باعث مشکلات روابط می شود
- داشتن فلاش بک های مداوم یا افکاری که نمی توانید از ذهن خود خارج شوید
- شنیدن صداهایی در سرت که نمی توانی آنها را متوقف کنی
- داشتن افکار صدمه زدن به خود یا دیگران
- ناتوانی در انجام فعالیت ها و کارهای روزمره
استرس و دورههای پریشانی عاطفی میتواند منجر به دورهای از علائم شود. این ممکن است حفظ رفتار و فعالیت های عادی را برای شما دشوار کند. این دوره گاهی اوقات شکست عصبی یا روانی نامیده می شود.
در قسمت دوم مقاله با ما همراه باشید.
دانشجوی دکتری پژوهشی ارگونومی شناختی، عاشق یادگیری، عاشق خواب و مباحث مرتبط با آن و عاشق دانستن درباره عملکردهای شناختی انسان… خوشحالم که در این بستر، فرصت اشتراک اطلاعات با شما عزیزان را دارم.