نوسانات فعالیت مغزی ممکن است کلیدهای موثر در درمان روانپزشکی باشد .نوسانات لحظه به لحظه فعالیت مغز در یک دوره سه دقیقه ای می تواند به طور موثری پیش بینی کند که فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی چگونه از درمان رفتاری شناختی استقبال خواهد کرد.
این یک چالش اصلی در روانپزشکی است که بتوان به طور مطمئن قضاوت کرد که آیا بیمار به درمان پاسخ می دهد یا خیر. در مطالعه جدیدی که در مجله Biological Psychiatry منتشر شده است ، محققان موسسه کارولینسکا در سوئد و موسسه توسعه انسانی ماکس پلانک در آلمان نشان می دهند که نوسانات لحظه به لحظه فعالیت مغز می تواند به طور قابل قبولی پیش بینی کند که آیا بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی به درمان رفتاری شناختی (CBT) پاسخ می دهند یا خیر!
پیش بینی کننده های مناسب پاسخ درمانی روانپزشکی اغلب به دنبال هستند ، اما همچنان مبهم هستند. تکنیک های تصویربرداری مغز مانند تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) نویدبخش بوده است ، اما قابلیت اطمینان پایین کاربرد ابزارهای معمول fMRI را به عنوان پیشگام موفقیت درمان محدود کرده است.
اگرچه از نظر تاریخی به عنوان نشانگر “سر و صدا” در مغز در نظر گرفته می شود ، اما تنوع سیگنال لحظه به لحظه مغز به عنوان یک شاخص حساس و قابل اعتماد از تفاوت های فردی در اثربخشی عملکرد عصبی ، همچنان شتاب می گیرد. با این حال ، تنوع عصبی هنوز در رابطه با نتایج درمان روانپزشکی مورد بررسی قرار نگرفته بود.
برای انجام این کار ، تیم تحقیق یک مطالعه منحصر به فرد طراحی کردند. 45 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی مغز خود را در طول استراحت غیرفعال و مشاهده چهره احساسی (یک کار مرتبط با اضطراب اجتماعی) در دو جلسه (با فاصله 11 هفته) تصویربرداری کردند تا تغییرات عصبی لحظه به لحظه را بررسی کنند. سپس ، بیماران تحت درمان رفتاری شناختی 9 هفته ای قرار گرفتند که از طریق اینترنت ارائه می شد.
محققان نشان دادند که تنوع سیگنال مغزی اندازه گیری شده در طول کار احساسی قوی ترین و قابل اطمینان ترین پیش بینی کننده نتیجه درمان است ، با وجود اینکه این کار فقط سه دقیقه طول می کشد تا بیماران تکمیل شوند.
“تغییر در سیگنال های مغزی اغلب به عنوان” نویز اندازه گیری “در نظر گرفته می شود ، چیزی که باید قبل از تجزیه و تحلیل بیشتر حذف شود. ما اولین شواهد را نشان می دهیم که تنوع عصبی ممکن است یک پیش بینی کننده قابل اعتماد و کارآمد برای نتیجه درمان روانپزشکی باشد ، به ویژه هنگامی که از طرح های وظیفه مربوط به اختلال استفاده می شود
دکتر کریستوففر مونسون ، نویسنده ارشد ، روانشناس بالینی و محقق در گروه علوم اعصاب بالینی ، موسسه کارولینسکا ، می گوید: “ما فقط نیاز داریم که روشهای استاندارد خود را در تصویربرداری عصبی روانپزشکی تجدید نظر کنیم تا تأثیر بالینی را بیشتر کنیم.”
در مرحله بعدی تحقیقات خود ، نویسندگان نمونه های بزرگتری را جمع آوری می کنند تا بررسی کنند که آیا تغییرپذیری سیگنال مغزی می تواند پیش بینی کند که کدام بیمار باید تحت درمان خاصی قرار گیرد یا خیر.
اگر ارزش تنوع عصبی لحظه به لحظه به عنوان یک پیش بینی کننده بالینی مفید برای نتیجه درمان ارزش داشته باشد ، باید به پزشکان نه تنها میزان پاسخ بیمار به یک درمان داده شده را بگوید ، بلکه اینکه آیا درمان A یا B مناسب تر است یا خیر. برای آنها.
“ایجاد این هدف بلند مدت ما خواهد بود. در همین حال ، روشهای ما بلافاصله و علناً در اختیار همه محققانی قرار می گیرد که علاقه مند هستند آیا تنوع عصبی مفید است یا نه در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی.
این مطالعه با همکاری نزدیک مرکز تحقیقات روانپزشکی و سالمندی Max Planck UCL و موسسه توسعه انسانی ماکس پلانک در برلین ، آلمان و دانشگاه استکهلم ، دانشگاه اوپسالا و مرکز تصویربرداری عملکردی عملکرد Umeå در سوئد انجام شد.
درمان شناختی رفتاری چیست؟
درمان شناختی رفتاری (CBT) نوعی درمان روان درمانی است که به افراد کمک می کند تا نحوه تشخیص و تغییر الگوهای فکری مخرب یا مزاحم را که بر رفتار و احساسات تأثیر منفی می گذارد ، بیاموزند.
درمان شناختی رفتاری بر تغییر افکار منفی خودکار متمرکز است که می تواند به مشکلات عاطفی ، افسردگی و اضطراب کمک کرده. این افکار منفی خود به خود بر روحیه تأثیر منفی می گذارد. از طریق CBT ، این افکار شناسایی می شوند ، به چالش کشیده می شوند و با افکار واقع بینانه تر جایگزین می شوند
انواع رفتار درمانی شناختی
CBT شامل طیف وسیعی از تکنیک ها و رویکردها است که به افکار ، احساسات و رفتارها می پردازد. این موارد می تواند از روان درمانی های ساختاریافته تا مواد خودیاری متغیر باشد. انواع خاصی از رویکردهای درمانی شامل CBT وجود دارد ، از جمله:
- درمان شناختی بر شناسایی و تغییر الگوهای تفکر ، پاسخ های احساسی و رفتارهای نادرست یا تحریف شده متمرکز است.
- رفتار درمانی دیالکتیک (DBT) افکار و رفتارها را در حالی که از استراتژی هایی مانند تنظیم هیجانی و ذهن آگاهی استفاده می کند ، در نظر می گیرد.
- درمان چند حالته پیشنهاد می کند که مسائل روانی را باید با پرداختن به هفت حالت مختلف اما به هم مرتبط درمان کرد: رفتار ، تأثیر ، احساس ، تصویرسازی ، شناخت ، عوامل بین فردی و ملاحظات دارویی/بیولوژیکی.
- درمان رفتاری عاطفی منطقی (REBT) شامل شناسایی باورهای غیر منطقی ، به چالش کشیدن فعالانه این باورها و در نهایت یادگیری تشخیص و تغییر این الگوهای فکری است.
در حالی که هر نوع درمان رفتاری شناختی رویکرد متفاوتی را در پیش می گیرد ، همه برای رفع الگوهای فکری اساسی که به ناراحتی روانی کمک می کنند کار می کنند.
تکنیک
CBT چیزی فراتر از شناسایی الگوهای فکری است. این بر استفاده از طیف گسترده ای از استراتژی ها برای کمک به مردم برای غلبه بر این افکار متمرکز شده است. تکنیک ها ممکن است شامل روزنامه نگاری ، ایفای نقش ، تکنیک های آرام سازی و حواس پرتی های ذهنی باشد
شناسایی افکار منفی
مهم است که بیاموزیم که چگونه افکار ، احساسات و موقعیت ها می توانند در رفتارهای ناسازگار نقش داشته باشند. این فرایند می تواند دشوار باشد ، به ویژه برای افرادی که با درون نگری روبرو هستند ، اما در نهایت می تواند به کشف خود و بینش هایی منجر شود که بخش مهمی از آنها هستند.
تمرین مهارت های جدید
مهم است که تمرینات جدیدی را شروع کنید که می توانید در شرایط واقعی از آنها استفاده کنید. به عنوان مثال ، یک فرد مبتلا به اختلال مصرف مواد ممکن است تمرین مهارت های مقابله ای جدید و تمرین راه هایی برای اجتناب یا مقابله با موقعیت های اجتماعی که به طور بالقوه می تواند باعث عود بیماری شود را آغاز کند.
ادامه دارد….
سید مهدی ساداتی هستم. عاشق مغز! داروساز و دانشجوی دکترای تخصصی علوم اعصاب. عضو تیم مرکز سلامت مغز دانا! از علاقه هام شناسوندن کارایی های هیجان انگیز مغز به زبان ساده به آدمهاست! جست و جو می کنم در افسردگی، داروهای موثر بر مغز و سایر بیماری های حوزه ی روان و البته نوروپلاستیسیتی!