گریه یکی از واکنش های هیجانی معمول در انسان است. طبعا همه زمانی گریه کرده ایم. با توجه به بروز گریه در انواع موقعیت های منفی (و مثبت)، جای تعجب است که تحقیقات عصب شناختی و رفتاری تا کنون آنچنان که باید به مطالعه این رفتار مهم نپرداخته اند.
در گزارش جدیدی که به تازگی در مجله علمی روان درمانی منتشر شده است، خلاصه ای از دانش و بینش موجود در مورد گریه به منظور معرفی زمینه های پژوهشی آینده به خوبی بیان شده است.
در اینجا به برخی از نکات کلیدی که علوم اعصاب شناختی تا کنون در مورد گریه ارائه نموده، میپپردازیم.
1. پنج دلیل شایع برای گریه هیجانی عبارتند از فقدان یا از دست دادن (مثلا پایان یک رابطه عاطفی و از دست دادن نزدیکان)، درماندگی، درد و ناراحتی جسمی، گریه همدلانه (به عنوان مثال گریه به دلیل واکنش عاطفی شخص دیگر)، و فوق العاده مثبت یا موقعیت های احساسی خوشایند (به عنوان مثال اشک شادی).
2. نوزادان دختر و پس هیچ تفاوتی در گریه ندارند.
3. با این وجود، تفاوت واضح جنسیتی در بزرگسالان وجود دارد. به طور متوسط، زنان 2 تا 5 بار در ماه گریه می کنند. درحالیکه مردان 0 تا 1 بار در ماه گریه می کنند. این تفاوت از اواخر کودکی شروع می شود و احتمالا به دلیل تفاوت پذیرش اجتماعی گریه است. (به عنوان مثال، معمولا به پسران گفته می شود که گریه نکنند و این به طور بالقوه منجر به ناتوانی در گریه کردن در بزرگسالی می شود.)
4. گرایش شخصیتی و شناختی در رفتار گریه دخیل است. افراد با همدلی بالا در هر دو حالت مثبت و منفی راحتتر گریه می کنند، اما هیچ تفاوتی در موقعیت های مثبت نشان نمی دهند.
5. سبک دلبستگی نیز در رفتار گریه تعیین کننده است. افرادی که سبک دلبستگی اجتنابی دارند در روابط کمتر از افرادی که سبک دلبستگی ایمن یا مضطرب دارند، گریه می کنند.
6. بر پایه مطالعات بوم شناختی-رفتاری، مردم در کشورهای ثروتمند و دموکراتیک بیشتر از افراد دیگر کشورها گریه می کنند.
7. دیدن گریه فرد دیگر دیدگاه ما نسبت به آن شخص را تغییر می دهد. افرادی که گریه می کنند بیشتر همدل، قابل اعتماد، صمیمی وکمتر پرخاشگر تلقی می شوند. با این حال، دیدن گریه فرد تأثیرات منفی نیز دارد، چرا که فرد از نظر عاطفی بی ثبات تر به نظر می رسد.
8. موقعیت مکانی نیز در اینجا فاکتور مهمی است. گریه در محل کار به طور کلی بار هیجانی منفی تری از گریه در محیط خصوصی دارد.
9. حدود نیمی از افراد بعد از گریه، در واقع احساس بهتری دارند.
10. حدود ده درصد از افراد پس از گریه در واقع احساس بدتری را تجربه می کنند.
11. اینکه کسی از گریه سود می برد یا نه، بستگی زیادی به محیط و افراد پیرامون او دارد. اگر آن ها از حمایت برخوردار شوند، احتمالا فرد بعد از گریه احساس بهتری خواهد داشت.
12. گریه حدودا در 15 تا 30 درصد جلسات روان درمانی رخ می دهد.
13. گریه کردن در جلسات روان درمانی احتمالا با نتیجه درمانی بهتری همراه است، زیرا تسهیل بیان عاطفی گام مهمی در موفقیت درمان است. بنابراین، باید به گریه در جلسات رفتار درمانی و شناخت درمانی به دید مثبت تری نگریست.
14. بهره مندی از تکنولوژی عصبی و نورومودلاسیون شبکه فعال گریه در مغز، احتمالا می تواند در درمان غیر داروئی افسردگی و اختلالات خلقی دیگر مؤثر باشد.
15. مطالعات علوم اعصاب در مورد خنده را چند سالی است شروع کرده و ادامه می دهیم. مطالعه در مورد ابعاد عصب شناختی و رفتاری گریه در افراد سالم و دچار اختلالات عصب روانشناختی، یکی از افق های پیش روی پژوهش های ما در حوزه علوم اعصاب رفتاری و علوم اعصاب کاربردی در دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز و انستیتو سلامت مغز است.
برای اطلاعات بیشتر به مؤسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.