07136476172 - 09172030360 [email protected]

در حفظ توجه وتمرکزدچار مشکل هستید؟ دانشمندان علوم اعصاب MIT ممکن است راه حلی برای شما داشته باشند: امواج مغزی آلفا را خاموش کنید. در یک مطالعه جدید، محققان دریافتند که افراد می توانند با کنترل امواج مغزی آلفا بر اساس نوروفیدبک دریافتی هنگام انجام یک کار خاص، توجه خود را افزایش دهند.

این مطالعه نشان داد که وقتی افراد یاد گرفتند که امواج آلفا را در نیمکره قشر جداری خود سرکوب کنند، می توانند توجه بهتری به اشیاء داشته باشند که در میدان دید آن ها ظاهر می شوند. این اولین بار است که این رابطه علت و معلولی دیده می شود، و این نشان می دهد که ممکن است افراد یاد بگیرند که از طریق نوروفیدبک، توجه خود را بهبود بخشند.

رابرت دزیمون، مدیر موسسه MIT برای تحقیقات مغزی MIT خاطر نشان می کند: “علاقه زیادی به استفاده از نوروفیدبک برای کمک به افراد مبتلا به اختلالات مختلف مغزی و مشکلات رفتاری وجود دارد.” “این یک روش کاملاً غیر تهاجمی برای کنترل و آزمایش نقش انواع مختلف فعالیت های مغزی است.”

هنوز مشخص نیست که این تأثیرات چه مدت ممکن است طول بکشد و آیا این نوع کنترل با سایر انواع امواج مغزی، مانند امواج بتا، که با بیماری پارکینسون در ارتباط هستند، حاصل می شود.

محققان اکنون در حال برنامه ریزی برای مطالعات اضافی در مورد اینکه آیا این نوع آموزش نورو فیدبک می تواند به افراد مبتلا به اختلالات توجه یا سایر بیماری های عصبی کمک کند یا خیر.

 

 

 

 

آلفا و توجه

 

میلیاردها نورون در مغز وجود دارد که سیگنالهای الکتریکی ترکیبی آنها باعث ایجاد نوساناتی می شوند که به عنوان امواج مغزی شناخته می شوند. اعتقاد بر این است که امواج آلفا، در فرکانس 8 تا 12 هرتز نوسان می کنند، و در فیلتر کردن اطلاعات حسی و حواس پرتی نقش دارند.

در مطالعات قبلی ارتباط جدی بین توجه و امواج مغزی آلفا، به ویژه در قشر جداری نشان داده است. در انسان و در مطالعات حیوانی، کاهش امواج آلفا با افزایش توجه مرتبط شده است. با این حال، مشخص نیست که آیا امواج آلفا توجه را کنترل می کنند یا فقط محصول فرایندی دیگر هستند.

برای بررسی اینکه آیا امواج آلفا واقعاً توجه را تنظیم می کنند، محققان آزمایشی را طراحی کردند که در آن افراد به هنگام انجام یک تسک، در زمان واقعی از امواج آلفا بازخورد دریافت می کردند. از افراد خواسته شد که در مرکز یک صفحه به الگوی تکنیکی نگاه کنند و به آنها گفته شد که از تلاش ذهنی برای افزایش تضاد الگو در هنگام نگاه به آن استفاده کنید و آن را نمایان تر کنند.

در طی کار، افراد با استفاده از مگنتوانسفالوگرافی (MEG) اسکن شدند که فعالیت مغز را با دقت میلی ثانیه نشان می دهد. محققان سطح آلفا را در هر دو نیمکره چپ و راست اندازه گیری کردند و میزان عدم تقارن بین دو سطح را محاسبه کردند. با افزایش عدم تقارن بین دو نیمکره، الگوی grating بیشتر نمایان شد و بازخورد های زمان واقعی را به شرکت کنندگان ارائه می دهد.

اگرچه در مورد آنچه اتفاق می افتد چیزی به آنها گفته نشده است، پس از حدود 20 آزمایش (که حدود 10 دقیقه طول کشید)، آنها توانستند تضاد الگو را افزایش دهند. نتایج MEG نشان داد که آنها با کنترل عدم تقارن امواج آلفا خود این کار را انجام داده اند.

باقرزاده اذعان داشت: “پس از آزمایش، افراد گفتند که آنها می دانند که توجه خود را کنترل می کنند، اما نمی دانند که چگونه این کار را کردند.” “ما فکر می کنیم پایه یادگیری مشروط است – هر وقت رفتاری انجام می دهید و پاداش دریافت می کنید، آن رفتار را تقویت می کنید.

مردم معمولاً هیچ گونه بازخوردی درباره فعالیت مغز خود ندارند، اما وقتی ما آن را به آنها ارائه می دهیم و به آنها پاداش می دهیم، آنها با تمرین یاد می گیرند. “

اگرچه افراد آگاهانه از نحوه دستکاری امواج مغزی خود آگاه نبودند، اما توانستند این کار را انجام دهند، و این موفقیت در جلب توجه در طرف مقابل میدان تصویری انجام شد.

محققان با نگاهی به الگوی موجود در مرکز صفحه، نقاط نور را در هر طرف صفحه می تابیدند. به شرکت کنندگان گفته شده بود که این چشمکها را نادیده بگیرند و چگونگی پاسخ قشر بینایی آنها را اندازه گیری کردند.

یک گروه از شرکت کنندگان برای سرکوب امواج آلفا در سمت چپ مغز آموزش داده شده بودند، در حالی که گروه دیگر برای سرکوب سمت راست آموزش دیده بودند. در کسانی که آلفا را در سمت چپ کاهش داده بودند، قشر بینایی آنها پاسخ بزرگتری به لرزه های نور در سمت راست صفحه نشان می داد، در حالی که در کسانی که آلفا کاهش یافت در سمت راست، بیشتر به فلش های مشاهده شده در سمت چپ پاسخ دادند.

“دستکاری آلفا واقعاً توجه مردم را کنترل می کرد، حتی اگر درک روشنی از نحوه انجام این کارها نداشتند.”

 

 

 

اثر ماندگار

 

پس از پایان جلسه تمرین نورو فیدبک، محققان از افراد خواستند که دو وظیفه اضافی را که شامل توجه هستند انجام دهند و دریافتند که توجه بیشتر همچنان ادامه دارد. در یک آزمایش، از افراد خواسته شد تا یک الگوی grating، مشابه آنچه را که در طول کار نوروفیدبک دیده بودند، مشاهده کنند. در برخی از آزمایشات، از قبل به آنها گفته شده بود که به یک طرف میدان بینایی توجه کنند، اما در برخی دیگر، هیچ جهت دیگری به آنها داده نشده است.

وقتی به آزمودنیها گفته شد که به یک طرف توجه کنند، این دستورالعمل عامل اصلی در جایی که به نظر می رسید، بود. اما اگر از قبل هیچ نشانه ای به آنها داده نشود، آنها تمایل داشتند بیشتر به طرف موردعلاقه در طول آموزش نوروفیدبک خود توجه کنند.

در یک کار دیگر، از شرکت کنندگان خواسته شد تا تصویری از قبیل صحنه طبیعی در فضای باز، صحنه شهری یا شکل فرکتال رایانه ای را مشاهده کنند. محققان با ردیابی حرکات چشم افراد، متوجه شدند که افراد زمان بیشتری را صرف دیدن طرفی می کنند که به آنها آموزش داده شده است.

دزیمون می گوید: “نوید بخش است که اثرات بعداً ادامه پیدا کنند،” اگرچه برای تعیین مدت زمان ماندگاری این اثرات، مطالعه بیشتری لازم است.

 “جالب است بدانید که این اثرات چه مدت طولانی هستند و آیا می توانید از آنها به صورت روش درمانی استفاده کنید، زیرا شواهدی وجود دارد که نشان می دهد نوسانات آلفا در افرادی که نقص توجه و اختلالات بیش فعالی دارند متفاوت است.””اگر اینگونه باشد، حداقل، ممکن است کسی بتواند از این روش نوروفیدبک برای افزایش توجه خود استفاده کند.”

برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

منبع:

MIT News

به این مقاله امتیاز دهید