چگونه انسان محیط خود را درک می کند و تصمیمات خود را می گیرد؟ برای تعامل موفقیت آمیز با محیط اطراف، برای انسانها داشتن اطلاعات اولیه درباره دنیای پیرامونشان کافی نیست. زیرا ذاتاً مبهم است و برای به حداقل رساندن عدم اطمینان درک حسی، نیاز به ادغام با یک زمینه خاص دارد. اما، در عین حال، زمینه نیز ممکن است مبهم باشد. به عنوان مثال، من در مکانی امن یا خطرناک هستم؟
مطالعات محققان در مرکز مغز و شناخت (CBC) گروه فناوری اطلاعات و ارتباطات (DTIC) در UPF، نشان می دهد که مغز دارای یک شکل از عدم قطعیت در چندین سطح سلسله مراتبی است. از این رو، مغز محاسبات ریاضیاتی و دقیقی از همه چیزهایی که ما را احاطه کرده است، انجام می دهد.
مفاهیم احتمال، گرچه شهودی هستند، اما اندازه گیری و استفاده دقیق از آن بسیار دشوار است. به عنوان مثال، دانش آموزان آمارغالباً قادر به حل برخی از مسائلی که در کلاس مطرح می شود نیستند. در مطالعه ما، می یابیم که یک مسئله ریاضی پیچیده که شامل استفاده از پیچیده ترین قوانین احتمال است اگر به سادگی و در یک زمینه طبیعی ارائه شود، بطور شهودی حل می شود. ” روبن مورنو-بوت، هماهنگ کننده گروه تحقیق در زمینه نظری و علوم اعصاب شناختی در CBC.
یک فرودگاه شهری را تصور کنید که میزبان یک فینال فوتبال است و ما به چند مسافر که در حال ترک هواپیما هستند نگاه می کنیم. اگر توجه داشته باشیم که چهار نفر از آنها طرفداران تیم قرمز و دو نفر طرفداران تیم آبی هستند، می توان نتیجه گرفت که هواداران بیشتری از تیم قرمز در مقایسه با تیم آبی ها در فینال حضور دارند.
این استنتاج، براساس شواهد حسی ناقص، می تواند با اطلاعات محیطی که در آن قرار داریم بهبود یابد. به عنوان مثال، اگر در سراسر جهان طرفداران تیم آبی بیشتر از تیم قرمز وجود داشته باشند، علی رغم مشاهدات اولیه، ما استنباط خود را بررسی خواهیم کرد که حساب می کند چه تعداد هواداران هر گروه در هواپیما در حال مسافرت هستند تا با دقت بیشتری تأیید کنند که آیا بیشتر هواداران تیم قرمز نسبت به تیم آبی ها واقعاً به شهر آمده است. یا، ما می توانیم برعکس این کار را انجام دهیم، مبنای خود را بر اساس زمینه ای استنتاج می کنیم که در آن قرار داریم، آیا نمونه مشاهده شده از حالت عمومی تر پیروی می کند یا خیر.
محققان آزمایشات خود را با ارائه وظایف یکپارچه سازی سلسله مراتبی با استفاده از آزمایش مربوط به هواپیما طراحی کردند. آن ها خاطر نشان کردند: “برای این مطالعه، ما به شرکت کنندگان گفتیم که آنها در فرودگاهی قرار دارند که هواپیماها می توانند طرفدار یک تیم را بیش از دیگری حمل کنند. به عنوان مثال، هواداران بیشتری از بارسا نسبت به مادرید.
مورنو بوت توضیح می دهد که شرکت کنندگان با دیدن تعداد انگشت شماری از مسافران که چندین هواپیما را ترک می کنند، با دقت ریاضیاتی، احتمال اینکه هواپیمای بعدی بتواند چه تعداد بیشتری مسافر از یک نوع خاص را داشته باشد، پیش بینی می کند.
نتایج نشان داد که شرکت کنندگان براساس مشاهدات اولیه خود، بازنمایی احتمالی شرایطی را که در آن قرار دارند، ایجاد کردند. این نتایج به درک چگونگی شکل گیری بازنمودهای ذهنی از آنچه در اطراف ما است و چگونگی انتساب و درک عدم قطعیت، کمک می کند.
برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.
منبع:
“Human confidence judgments reflect reliability-based hierarchical integration of contextual information”. Philipp Schustek, Alexandre Hyafil & Rubén Moreno-Bote.
Nature Communications
درباره نویسنده
دکتر علی محمد کمالی فارغ التحصیل دکترای تخصصی علوم اعصاب از دانشگاه علوم پزشکی شیراز، بیش از 15 سال است که در زمینه پژوهش، تدریس و فعالیت های اجرایی در حوزه علوم اعصاب فعالیت و تجربه دارد. وی همچنین در ارتقا عملکرد های شناختی با استفاده از نوروتکنولوژی و مطالعات خواب تخصص ویژه ای دارد. او یکی از بنیانگذاران انستیتو سلامت مغز دانا است، (گروهی که سلامت مغز را اولویت جامعه می داند).
دکتر کمالی بیش از 50 مقاله پژوهشی (h-index 13) در مجلات معتبر علمی به چاپ رسانده و در حال حاضر مدیر عامل انستیتو سلامت مغز دانا است. بعلاوه به عنوان پژوهشگر ارشد واحد مغز، شناخت و رفتار دپارتمان علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز مشغول فعالیت می باشد. می توانید پژوهش او را در Google Scholar دنبال کنید.
دکتر کمالی علاوه بر تخصص در زمینه علوم اعصاب، سال ها است که به عنوان مدیر اجرایی مجله علوم پزشکی پیشرفته و فناوری های کاربردی (JAMSAT) مشغول به فعالیت است. همچنین به عنوان دبیر اجرایی انجمن علوم اعصاب ایران شاخه فارس فعالیت می کند.