آیا تا به حال شده که بدون هیچ دلیلی احساس غمگینی یا استرس داشته باشید؟
چرا همیشه غمگینم؟
اگر اشک می ریزید یا زیاد گریه می کنید یا فقط احساس ناراحتی می کنید، این مقاله می تواند به شما کمک کند تا بفهمید چرا و چه اقداماتی را می توانید انجام دهید. در این مقاله میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم: چرا همیشه غمگینم؟
این مقاله می تواند کمک کند اگر:
- شما همیشه غمگین هستید
- کمک می خواهید تا احساس ضعف نکنید
- می خواهید بدانید چرا افراد غمگین می شوند.
چقدر غمگین بودن یعنی خیلی غمگین؟
همه گاهی غمگین می شوند. غمگینی بخشی از انسان بودن است. اما احساس غمگینی برای مدت طولانی زندگی را واقعا سخت می کند و برای سلامت کلی شما خوب نیست.
در اینجا چند نشانه وجود دارد که نشان می دهد غم و اندوه زندگی شما را فرا گرفته است:
- از دیدن دوستان و خانواده خودداری کرده اید.
- به راحتی عصبانی می شوید.
- شما احساساتی می شوید و/یا بدون هیچ دلیلی گریه می کنید.
- دیگر به چیزهایی که قبلاً علاقه داشتید اهمیت نمی دهید.
- شما بیشتر یا کمتر از قبل می خوابید.
- بیشتر یا کمتر از قبل غذا می خورید.
- انجام تمام کارهایی که قبلا انجام می دادید (مانند کار یا کارهای روزمره) برایتان سخت است.
چه چیزی باعث ناراحتی من می شود؟ چرا من همیشه غمگینم؟
ندانستن چیزهایی باعث می شود که این احساس بیهودگی سراغتان بیاید. درنتیجه یافتن راه حل را دشوار می کند. چند کار ساده وجود دارد که می توانید انجام دهید تا آن را بفهمید.
در ابتدا، خوب است برخی از چیزهای واضحی را که می‌تواند باعث ناراحتی افراد شود بدانید. مانند:
- تجربه غم و اندوه یا از دست دادن یک عزیز
- مراقبت از فردی که حالش خوب نیست
- بیمار بودن یا داشتن یک وضعیت پزشکی یا بیماری مزمن
سپس دلایل دیگری برای غم و اندوه وجود دارد که کمتر مورد انتظار است. مانند:
- عبور از مسائل استرس زا
- بودن در کنار افرادی که دوران سختی را پشت سر می گذارند
- بحث کردن در مدرسه / دانشگاه / محل کار
- تغییرات بزرگ زندگی
- بی حوصله بودن
- خوب نخوابیدن ورزش نکردن به اندازه کافی
- تغییرات هورمونی
در اینجا مواردی وجود دارد که می توانید سعی کنید احساس بهتری داشته باشید:
- با فردی که به آن اعتماد دارید، مانند یک دوست یا یکی از اعضای خانواده صحبت کنید. آنها ممکن است نظراتی داشته باشند که شما نتوانید خودتان را بشناسید. نظراتی که ممکن است به شما کمک کند تا بفهمید که چه چیزی باعث ناراحتی شما می شود.
- احساسات خود را بنویسید. اگر در مورد آنچه در زندگی شما اتفاق می افتد و احساس خود نسبت به آن بنویسید، دلایل غم و اندوه شما ممکن است آشکارتر شود.
- با مسائل روبرو شوید.
- سعی کنید تمام روز را در رختخواب نمانید و از چیزهایی دوری کنید.
اگر بتوانید بفهمید که چه چیزی شما را ناامید می کند، در موقعیت بهتری خواهید بود که احساسات خود را تغییر دهید. این که چرا من همیشه غمگینم نیاز به توجه به رفتار خودتان دارد.
راهبردهای حل مسئله می توانند برای غلبه بر برخی مسائل واقعا مفید باشند. اگر علت غمگینی شما واقعاً چیزی نیست که قابل حل باشد، ممکن است لازم باشد به جای آن بر توسعه استراتژی های مقابله ای تمرکز کنید.
من احساس تنهایی می کنم، همیشه غمگینم
شما هرگز مجبور نیستید به تنهایی با مشکلات عاطفی کنار بیایید. یک متخصص می تواند به شما کمک کند تا بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است. او می تواند شما را از طریق استراتژی هایی برای غلبه بر غم و اندوه خود راهنمایی کند. تشخیص دهد که آیا اتفاق جدی تری در حال وقوع است یا خیر. با ما در تماس باشید و از مشاوره رایگان متخصصین انستیتو سلامت مغز دانا بهره مند شوید.
الان چیکار میتونم بکنم؟
- برای مدیریت احساسات خود از مواد مخدر یا الکل استفاده نکنید.
- مشاوره رایگان انستیتو سلامت مغز دانا را امتحان کنید تا کمکی را که برای شما مناسب است بیابید.
- با دیگرانی که ممکن است غمگین هستند نیز ارتباط برقرار کنید.
- موضوعات دیگر را بررسی کنید، پیدا کردن مکان مناسب برای شروع همیشه آسان نیست.
درباره سلامت روان و اهمیت آن بیشتر مطالعه کنید.
سلامت روان چیست؟
“سلامت روان” به وضعیت ذهنی ما و توانایی ما در کنار آمدن با رویدادهای روزمره ای که در اطراف ما اتفاق می افتد اشاره دارد. فردی که از نظر روانی سالم است معمولاً احساس می کند که می تواند با موقعیت های عادی و روزمره ای که همه ما تجربه می کنیم، مقابله کند.
برای فردی که دارای یک بیماری روانی است، مدیریت زندگی روزمره اغلب بسیار دشوارتر است. بیماری‌های روانی نسبتاً رایج هستند. مثلا در استرالیا، از هر چهار نفر در سنین 14 تا 25 سال، یک نفر در برخی مواقع بیماری روانی را تجربه می‌کند.
به خاطر داشته باشید که این یک تعریف ساده از سلامت روان است. برای اکثر مردم عادی است که فراز و نشیب های زندگی را پشت سر بگذارند. زمانی که این مشکلات برای مدت طولانی‌تر از حد معمول باقی می‌مانند و به نظر می‌رسد هیچ چیز آنها را از بین نمی‌برد، ممکن است به عنوان یک بیماری روانی در نظر گرفته شوند.
همچنین می‌تواند شامل موقعیت‌هایی مانند سوگ/از دست دادن و دوره‌های روان‌پریشی باشد. زمانی که بر زندگی روزمره و عملکرد شما تأثیر می‌گذارد و برای شما یا افراد اطرافتان ناراحت‌کننده است. پس برای رسیدن به پاسخ اینکه چرا همیشه غمگینم باید به سلامت روان و اهمیت آن نیز توجه کنید.
چه چیزی باعث یک بیماری روانی می شود؟
نمی توان علت دقیق هر بیماری روانی خاصی را مشخص کرد. زیرا به طور کلی اعتقاد بر این است که مسائل مربوط به سلامت روان شامل ترکیبی از عوامل است. عواملی که ممکن است شامل برخی از موارد زیر باشد:
عوامل بیولوژیکی: افرادی که سابقه بیماری روانی در خانواده خود دارند، شانس بیشتری برای ابتلا به مشکلات سلامت روان دارند. به این معنی که ژنتیک به احتمال زیاد نقش دارد. تعادل هورمونی عامل بیولوژیکی دیگری است که بر سلامت روان ما تأثیر می گذارد.
رویدادهای اولیه زندگی: رویدادهای آسیب زا که در سنین پایین رخ می دهند، مانند غفلت یا سوء استفاده، می توانند تأثیر زیادی بر سلامت روان ما در آینده داشته باشند. تجارب مراقبت اولیه که با نیازهای شما مطابقت ندارد نیز ممکن است به نحوه واکنش شما به استرس در زندگی بعدی کمک کند.
رویدادهای اخیر زندگی/ محرک ها: رویدادهای کنونی می توانند بر سلامت روان ما نیز تأثیر بگذارند. مانند استرس مداوم ناشی از مطالعه یا کار، یا از دست دادن یک عزیز.
عوامل روانی: بیماری های روانی نیز تحت تأثیر افکار و احساسات ما و همچنین محیط و شرایط ما هستند. نمونه هایی از این موارد شامل اعتماد به نفس پایین است.
استفاده نادرست از مواد مخدر و الکل: مواد مخدر، از جمله الکل، تأثیر قدرتمندی بر مغز ما دارند. نتایج اغلب غیرقابل پیش بینی است. شناخته شده است که مصرف سنگین مواد مخدر تأثیر منفی بر سلامت روان دارد.
برای اطلاعات بیشتر با ما در انستیتو سلامت مغز دانا در تماس باشید.
منبع: Why am I sad all the time? | Sadness | ReachOut Australia
What are mental health issues? | ReachOut Australia
درباره نویسنده
خجسته رحیمی جابری، پژوهشگر دکترای تخصصی علوم اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شیراز و نویسنده وب سایت انستیتو سلامت مغز دانا. زمینه کاری تخصصی ایشان مشکلات حافظه و آلزایمر است وی بیش از 20 مقاله معتبر بین المللی در این زمینه به چاپ رسانده است. می توانید پژوهش های او را در اینجا (کلیک کنید) دنبال کنید.