نقشه مغزی چیست؟ qEEG یک آزمایش ارزیابی غیرتهاجمی است که برای اندازهگیری فعالیت امواج مغزی استفاده میشود.
مغز پیچیدهترین بخش بدن انسان است. مغز تنها حدود یک و نیم کیلو وزن دارد، اما هوش، عملکرد حواس، هماهنگی و رفتار ما را تعیین میکند. دانشمندان علوم اعصاب دهههاست که مغز را مطالعه کردهاند تا مسائلی از جمله اعتیاد، اضطراب، بیماریهای عصبی و سایر اختلالات روانی را بهتر درک کنند. با این حال، آزمایشی به نام الکتروانسفالوگرافی کمی (QEEG) میتواند نقشهای بصری از مغز ایجاد کند که اطلاعات بیشتری در مورد پیچیدهترین عضو بدن ما به ما میدهد.
نقشه مغزی چیست؟
QEEG که “نقشهبرداری مغز” نیز نامیده میشود، نوعی آزمایش است که فعالیت الکتریکی مغز را اندازهگیری میکند. اساساً، این آزمایش امواج مغزی را به همان روشی که نوار قلب فعالیت الکتریکی قلب را اندازهگیری میکند، اندازهگیری میکند.
درک امواج مغزی
مغز از “شبکههای عملکردی” متعددی متشکل از نورونها تشکیل شده است که برای انجام وظایف تخصصی با هم کار میکنند، از جمله:
- توجه و تمرکز
- حافظه کاری
- خودنظارتی
- یادگیری
- تنظیم احساسات
- خلق و خو
- کنترل رفتاری
- حل مسئله
- عملکرد اجرایی
- ادراک فضایی
- آگاهی اجتماعی
- پردازش زبان
- چرخههای خواب و بیداری
هنگام استفاده از نقشهبرداری مغزی qEEG، امواج مغزی ثبت میشود و این امواج مغزی را میتوان به لحاظ “سریع” (یعنی امواج بتا) یا “آهسته” (یعنی امواج آلفا، تتا و دلتا) طبقهبندی کرد.
با این حال، به این معنی نیست که مغز فقط یک نوع موج مغزی تولید میکند.
در عوض، هر ۴ نوع موج مغزی به طور همزمان رخ میدهند و این تعادل یا نسبت این امواج مغزی مختلف است که تعیین میکند مغز در یک ناحیه خاص خیلی “سریع” یا “کند” عمل میکند.
امواج بتا
امواج بتا سریعترین نوع از چهار نوع اصلی امواج مغزی هستند و زمانی که مغز کاملاً درگیر و در حال پردازش اطلاعات است، در مغز شایعتر میشوند.
به طور خلاصه، امواج بتا زمانی غالب میشوند که مغز نیاز به عملکرد در بالاترین سطح خود دارد، مانند زمانی که یک دانشآموز باید در کلاس درس تمرکز کند یا تکالیف خود را انجام دهد، زمانی که یک وکیل باید در مورد یک پرونده دشوار بحث کند، یا زمانی که یک مهندس باید با همکار خود برای حل یک مشکل پیچیده که شامل تعداد زیادی متغیر است، مشورت کند.
امواج آلفا
امواج آلفا نوع بعدی امواج مغزی هستند. آنها کمی کندتر از امواج بتا هستند و زمانی که فرد با چشمان بسته استراحت میکند یا مدیتیشن میکند، به تعداد بیشتری رخ میدهند و بیشتر به جای تمرکز بیرونی، به درون متمرکز هستند. کاهش امواج آلفا در اختلالات اضطرابی مشاهده میشود.
امواج تتا
امواج تتا امواج مغزی کندتری هستند که زمانی رخ میدهند که فرد بعد از یک فعالیت خارجی استراحت طولانی میکند و با افزایش خیالپردازی و خواب مرتبط است. قرار گرفتن در تتای بیش از حد در طول روز با چشمان باز میتواند تکمیل کار را دشوارتر کند و همچنین با ADHD مرتبط است.
با این حال، وقتی در حالت تتای عمیقاً آرام (یعنی “بدون برانگیختگی”) با چشمان بسته قرار دارید، در واقع میتواند منجر به حالت خلاقانهتری شود.
امواج دلتا
امواج دلتا کندترین نوع موج مغزی هستند و زمانی رخ میدهند که فرد به عمیقترین حالت آرامش رسیده است، مانند زمانی که در خواب عمیق هستیم.
چرا شبکههای عملکردی مغز مهم هستند
چه چیزی در مورد شبکههای عملکردی مغز بسیار مهم است؟ همانطور که قبلاً اشاره کردیم، شبکههای عملکردی مغز باید بتوانند برای انجام وظایف خاص، به ویژه وظایف پیچیدهای که نیاز به توجه و تمرکز دارند، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
برای مثال، برای اینکه یک خوانندهی ماهر با درک خوب باشیم، شبکههای توجه، پردازش شنیداری و پردازش دیداری فرد باید به درستی اطلاعات را منتقل و به اشتراک بگذارند و این مستلزم وجود نسبت مناسبی از امواج بتا است.
با این حال، اگر امواج دلتا و تتا کندتر غالب باشند، ارتباط بین این شبکههای عملکردی مورد نیاز میتواند مختل شود و فرد ممکن است برای حفظ یا پردازش اطلاعاتی که میخواند، دچار مشکل شود.
در واقع، اختلال در تنظیم مغز میتواند باعث ایجاد مجموعهای از مشکلات، از جمله کاهش توانایی شناختی، مشکل در انجام تکالیف درسی، عملکرد ضعیف در محل کار، مشکلات ارتباطی یا سایر موارد مشابه شود.
به همین دلیل است که آزمایش نقشهبرداری مغز در هستهی تمام کارهایی است که ما در کلینیک سلامت مغز دانا انجام میدهیم.
با شناسایی مناطقی از مغز که اختلال در تنظیم در آنها رخ میدهد، میتوانیم پروتکلهای درمانی شخصی سازی شده مخصوص هر فرد ایجاد کنیم که مناطقی از مغز را که کم یا بیش از حد فعال هستند هدف قرار میدهند – که منجر به بهبود بالینی بیماران میشود و در عین حال از داروهای تجویزی یا روشهای تهاجمی جلوگیری میکند.
علاوه بر این، از آنجایی که این روشها منجر به تغییرات ساختاری در مغز میشوند، این بهبودها میتوانند طولانی مدت باشند.
تست QEEG چیست؟
نقشه مغزی دو منبع اصلی اطلاعات از دادههای امواج مغزی ارائه میدهند:
- کمیت یا تعداد امواج مغزی موجود در مغز ما
- نوع امواج مغزی که در مغز ما جریان دارند
دادههای کمّی (“q” در qEEG) به این معنی است که این آزمایش تعداد امواج مغزی ما را در مقایسه با فعالیت امواج مغزی طبیعی اندازهگیری میکند. این فرآیند مشابه اتفاقی است که هنگام گرفتن خون از ما میافتد.
الکتروانسفالوگرام (بخش «EEG» از qEEG) نشان میدهد که این آزمایش در درجه اول امواج مغزی را بررسی میکند. وقتی دادههای کمی و الکتروانسفالوگرام را با هم جمع میکنید، دادههایی به دست میآورید که «نقشهای» از مغز ما را نشان میدهد.
امواج مغزی و آزمایشهای qEEG
نقشه مغزی qEEG میتواند پیچیدهترین اندام بدن را اندازهگیری کنند، اما فرآیندش بسیار ساده است! قبل از شروع آزمایش qEEG، یک تکنسین پیشانی و لاله گوش شما را تمیز میکند تا هرگونه چربی از بین برود. سپس تکنسین یک کلاه با سوراخهای کوچک روی سر شما قرار میدهد. پس از اینکه تکنسین ژل خنککننده را در سوراخها ریخت، کلاه از طریق مجموعهای از سیمها به تجهیزات EEG متصل میشود. در این مرحله شما و تکنسین میتوانید امواج مغزی خود را روی مانیتور کامپیوتر ببینید.
آزمایشهای نقشهبرداری مغز معمولاً از دو بخش مختلف تشکیل شدهاند: ثبت امواج مغزی و ایجاد نقشه مغزی.
ثبت امواج مغزی.
برای این بخش از نقشه مغزی، یک تکنسین امواج مغزی شما را ثبت میکند. در طول این بخش از آزمایش، چشمان شما باز و بسته خواهد بود. تنها کاری که باید انجام دهید این است که آرام بشینید. یک تکنسین ممکن است به شما بگوید که تصور کنید کاری آرامشبخش انجام میدهید تا به شما در به حداقل رساندن حرکت و شل کردن عضلاتتان کمک کند. زمان لازم برای ثبت امواج مغزی از آزمایشی به آزمایش دیگر متفاوت است، اما این فرآیند معمولاً حدود 10 تا 20 دقیقه طول میکشد.
ایجاد نقشه مغزی.
پس از اینکه تکنسین امواج مغزی شما را ثبت کرد، نتایج qEEG باید تجزیه و تحلیل شود. پس از تکمیل آنالیز کامل، دادهها به یک نقشه مغزی قابل مشاهده تبدیل میشوند که تکنسین یا پزشک آن را با شما بررسی خواهد کرد.
نقشهبرداری مغز چه چیزی را نشان میدهد؟ چگونه کار میکند؟
برخلاف اسکن SPECT یا اسکن PET، نقشهبرداری مغز qEEG یک روش غیرتهاجمی است که فقط فعالیت الکتریکی مغز را برای تجزیه و تحلیل ثبت میکند – نقشهبرداری مغز هیچ کاری با خود مغز انجام نمیدهد.
برای شروع، ۱۹ حسگر روی سطح سر قرار میگیرد و فعالیت امواج مغزی در آن ۱۹ ناحیه ثبت میشود.
سپس این دادهها از طریق پایگاه داده هنجاری مورد تأیید FDA پردازش شده و با نتایج “عادی” مقایسه میشوند، که به ما امکان میدهد مناطقی از مغز را که در سطوح پایینتر از حد مطلوب کار میکنند، شناسایی کنیم.
پس از شناسایی، میتوانیم پروتکلهای درمانی سفارشی با استفاده از نوروفیدبک و نورومدولاسیون برای هدف قرار دادن این مناطق بر اساس هر بیمار ایجاد کنیم، که نشان داده شده است بسیار مؤثرتر از رویکرد سنتی “یک نسخه برای همه” است.
آیا نقشهبرداری مغز ایمن است؟
نقشهبرداری مغز شبیه به استفاده از دماسنج برای گرفتن دمای بدن بیمار است و به همین دلیل کاملاً ایمن و بدون درد است. در طول نقشهبرداری مغز qEEG، هیچ کاری روی بیمار انجام نمیشود: دارویی تجویز نمیشود و مغز تحریک نمیشود.
آیا نقشه مغزی ضروری است؟
برای بهبود مطلوب، نقشهبرداری مغز برای درمان اختلالاتی مانند ADHD، اوتیسم، PTSD و غیره کاملاً ضروری است. تجربه ما نشان میدهد که پروتکلهای سفارشی هدایتشده توسط نقشهبرداری مغز qEEG، بهترین فرصت را برای بیماران فراهم میکنند تا کاهش علائم طولانیمدت را تجربه کنند.
با کمک نقشهبرداری مغز qEEG، پزشکان ما میتوانند الگوهای امواج مغزی و شبکههای عملکردی که به طور غیرطبیعی عمل میکنند و همچنین نواحی مغزی که اختلال تنظیم در آنها رخ میدهد را مشخص کنند و به ما اجازه میدهند روشهای درمانی بسیار خاصتر و دقیقتری ایجاد کنیم.
این دادهها به پزشکان ما اجازه میدهد تا یک استراتژی درمانی سفارشی برای هر بیمار ایجاد کنند و ما از این اطلاعات برای هدایت پروتکلهای درمانی نوروفیدبک و نورومدولاسیون استفاده میکنیم.
بدون نقشه مغزی qEEG، تشخیص اینکه آیا علائم بیمار ریشه عصبی-فیزیکی دارد یا خیر، دشوار است.
در واقع، نقشه مغزی qEEG مشابه استفاده از اشعه ایکس برای تعیین اینکه آیا بیماری که درد مچ دست دارد، شکستگی در استخوانهای مچ دست خود دارد یا خیر، است.
بدون اشعه ایکس، تشخیص قطعی بهترین دوره درمانی میتواند دشوار باشد و پزشک باید در مورد نحوه درمان علائم بیمار حدس بزند.
به طور خلاصه، نقشه برداری مغزی qEEG یک ابزار تشخیصی ارزشمند است که همراه با یافتههای بالینی استفاده میشود. هر زمان که ممکن باشد باید از آن استفاده شود، زیرا نقشه برداری مغز به پزشکان کمک میکند تا بفهمند اختلال در تنظیم در کجای مغز رخ میدهد و به آنها امکان میدهد تا به طور مؤثرتر و کارآمدتری منبع علائم بیمار را درمان کنند.
نقشه مغزی در کلینیک سلامت مغز دانا
نقشه برداری مغز یک روش بالینی مهم است که میتواند در ارزیابی بیمارانی که از اختلالات مختلفی رنج میبرند، از جمله موارد زیر، مورد استفاده قرار گیرد:
- ADHD / ADD
- اختلال طیف اوتیسم
- استرس
- اضطراب
- افسردگی
- بیخوابی
- اعتیاد
- اختلال استرس پس از سانحه
بعد از انجام نقشه مغزی چه کاری انجام می شود؟
در کلینیک سلامت مغز دانا، پزشکان ما از دادههای جمعآوریشده از نقشهبرداری مغز برای توسعه پروتکلهای درمانی غیردارویی با استفاده از نوروفیدبک (EEG-بیوفیدبک) و فناوریهای نورومدولاسیون برای درمان اختلالاتی مانند ADHD، اوتیسم، اضطراب، افسردگی، PTSD، بیخوابی و موارد دیگر استفاده میکنند.
این پروتکلهای درمانی به بیماران کمک میکنند تا از ارتباط مغز و بدن برای کاهش علائم و آموزش مغز برای اتخاذ الگوهای عملکردی سالمتر استفاده کنند.
علاوه بر این، از آنجا که این روش های درمانی به علت اصلی مشکل میپردازند، بیماران میتوانند تسکین علائم را به صورت طولانیمدت و کیفیت زندگی بهتر را تجربه کنند، اغلب بدون استفاده از داروهای تجویزی.
برای اطلاعات بیشتر در مورد پروتکلهای درمانی غیر دارویی ما، به خواندن این مطلب ادامه دهید:
نوروفیدبک (بیوفیدبک EEG)
نوروفیدبک یا بیوفیدبک EEG، یک رویکرد درمانی غیر دارویی است که برای کمک به بیماران در بهبود و تقویت الگوهای امواج مغزی آنها استفاده میشود.
چگونه؟
اول، ذکر این نکته مهم است که در شرایط عادی، نمیتوان با اطمینان گفت که مغز شما در حال حاضر در چه الگوی عملکردی قرار دارد. در واقع، حتی اگر احساس کنید که روی یک کار «متمرکز» هستید، مغز شما هنوز هم ممکن است در سطوح پایینتر از حد مطلوب عمل کند.
با این حال، با نوروفیدبک هدایتشده توسط نقشه مغزی qEEG، بیماران میتوانند در زمان واقعی ببینند که مغزشان چگونه کار میکند!
به عنوان مثال، در یکی از انواع درمانهای نوروفیدبک، امواج مغزی بیمار را به یک بازی کامپیوتری از رانندگی یک ماشین در بزرگراه تبدیل میکند.
وقتی بیمار امواج مغزی خود را به فرکانس سالمتری تغییر میدهد، ماشین در خط صحیح حرکت میکند و یک صدا هر نیم ثانیه تکرار میشود – تا زمانی که مغز بیمار الگوی بهینهتر امواج مغزی را حفظ کند.
این پویایی به بیماران قدرت میدهد و به آنها کمک میکند تا از ارتباط ذهن و بدن برای «هل دادن» مغز به سطح بالاتری از عملکرد استفاده کنند و با گذشت زمان، بیماران میتوانند بدون بازخورد در زمان واقعی به این سطح از عملکرد دست یابند.
با کمک نوروفیدبک، بیماران میتوانند علائم منفی خود را بدون نیاز به مصرف داروهای تجویزی کاهش دهند یا در برخی موارد، آنها را از بین ببرند.
نورومدولاسیون
نورومدولاسیون یکی دیگر از فناوریهای درمانی قدرتمند است که میتواند پیشرفتهای درمانی حاصل از نوروفیدبک را پشتیبانی، تقویت و تسریع کند.
نورومدولاسیون چیست؟
به طور خلاصه، نورومدولاسیون، مانند نوروفیدبک، نورونها را آموزش میدهد. مغز را قادر میسازد تا با الگوی عملکردی بهینهتری عمل کند.
با این حال، به جای استفاده از ارتباط ذهن و بدن با استفاده از بازخورد در زمان واقعی، ما از فناوری NeuroField استفاده میکنیم که از مولد میدان الکترومغناطیسی پالسی با شدت کم (pEMF)، تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) و تحریک جریان متناوب فراجمجمهای (tACS) برای کمک به مغز در “تقلید” الگوهای امواج مغزی سالمتر استفاده میکند.
نورومدولاسیون نه تنها به عنوان یک روش بسیار ایمن نشان داده شده است، بلکه به عنوان یک روش درمانی بسیار کارآمد و مؤثر نیز اثبات شده است که در حال حاضر در بسیاری از مراکز پزشکی مشهور جهان مانند دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد، مایو کلینیک و دانشکده پزشکی UCLA، که تنها چند نمونه از آنها هستند، مورد استفاده قرار میگیرد.
خواندن این مطلب را از دست ندهید: نورومدولیشن در شیراز | درمان نوین اختلالات اعصاب و روان
حرف آخر

درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.