07136476172 - 09172030360 [email protected]

ارتفاع سقف و نور پنجره به همان اندازه که به طراحان داخلی مربوط می شود ، به آنژان چاترجه ، عصب شناس نیز مربوط می شود. چترجی در حال مطالعه است که چگونه طراحی اتاق پاسخ های شناختی و احساسی خاص را برمی انگیزد. روزی کار او می تواند با توجه به نیازهای ساکنان آینده ، نقشه های ساختمان را راهنمایی کند.

 

تحقیقات او بخشی از یک زمینه در حال رشد به نام نورواستیک(زیبایی شناختی عصبی) است ، که نحوه و دلیل پاسخ مغز ما به زیبایی را بررسی می کند. برخی از محققان اساس عصب شناختی لذت ناشی از موسیقی را بررسی کرده اند.

مطالعات دیگر نشان می دهد هنر تجسمی انتزاعی مغز را متفاوت از هنر واقع گرایانه فعال می کند. واکنش های مغز به هنر ، چهره ها یا موسیقی ، به شما کمک می کند تا چگونگی همکاری قسمت های مختلف مغز در طی فعالیت های پیچیده باشد.

 

 

چگونه زیبایی عصبی می تواند به ما در درک مغز و رفتار کمک کند؟

 

 

تجارب زیبایی شناسی در تجربه بشری فراگیر است. ما به محض بیدار شدن با گزینه های زیبایی روبرو می شویم ، از آنچه روی دیوارهای اتاق خواب ما آویزان است تا مراسم آراستگی برای آماده شدن برای روز.

 

شما می توانید از طریق هر سیستم حسی به زیبایی شناسی نزدیک شوید ، اما ما بر روی تجربیات بصری افراد ، مکان ها و چیزها تمرکز می کنیم. ما به ماهیت محیط ساخته شده و احساس رفاه خود علاقه مند هستیم. ممکن است این حس را داشته باشید که نحوه چیدمان منزل یا محل کار بر رفتار شما در آن فضاها تأثیر می گذارد.

به عنوان مثال ، اتاق خواب مکانی است که می خواهید در آن احساس امنیت کنید ، بنابراین افراد معمولاً رنگ ، پارچه و مبلمان را انتخاب می کنند که باعث می شود احساس امنیت کنند. ما می خواهیم راه های خاصی را که محیط ساخته شده می تواند بر سلامتی ما تأثیر بگذارد درک کنیم.

 

 

چگونه عصب شناسی زیبایی معماری را مطالعه می کنند؟

 

 

ما می خواهیم بدانیم که آیا ویژگی های خاص معماری بر روند عصبی و ذهنی تأثیر می گذارد. در یک مطالعه مستقر در اسپانیا ، شرکت کنندگان در حالی که 200 تصویر از فضای داخلی را مشاهده می کردند ، در دستگاه fMRI دراز کشیده بودند. فضای داخلی از نظر ارتفاع سقف ، باز بودن ، اشکال گرد یا مستطیل و سایر ویژگی ها متفاوت بود.

 

شرکت کنندگان معمولاً فضاهایی با سقف بلند ، اشکال گرد و پنجره را زیباتر می یافتند. یافتن این فضاها به زیبایی قشر جلوی پیشانی را فعال می کند که بخشی از سیستم پاداش مغز است. این منطقه همچنین با دیدن چهره ای زیبا فعال می شود ، این نشان می دهد برخی از سیستم های مغزی مشابه در دیدن چهره ای زیبا و فضای زیبا نقش دارند.

 

اخیراً ، ما یک مطالعه آنلاین بزرگ انجام داده ایم که در آن شرکت کنندگان در ایالات متحده همان 200 فضای داخلی را بررسی کرده و آنها را بر اساس 16 پارامتر روانشناختی مختلف مانند زیبایی ، مدرنیته و راحتی ارزیابی کرده اند. 16 پارامتر به سه مولفه تقسیم شدند که به خوبی با احساس خوب فضاها مرتبط بودند: انسجام ، چگونگی منظم بودن اتاق. جذابیت ، چقدر اتاق جالب است؛ و مهربان بودن ، چقدر آدم در فضا احساس راحتی می کند.

با تجزیه و تحلیل مجدد داده های fMRI قبلی از مطالعه اسپانیایی ، متوجه شدیم که این سه پارامتر با فعالیت در مناطق مشخص قشر بینایی مرتبط هستند. بنابراین ، این پارامترهای روانشناختی به ظاهر ذهنی واقعیتی زیستی دارند.

 

 

برخی از کاربردهای عملی چیست؟

 

 

ما در حال کار با یک شرکت معماری برای طراحی واحد مراقبت از حافظه هستیم. ما می دانیم که افرادی که دارای مشکلات شناختی یا بیماری های زوال عقل هستند اغلب در اطراف سرگردان می شوند. بنابراین ، ما از پیاده رو های طولانی استفاده می کنیم که در آن افراد می توانند با خیال راحت به گشت و گذار بپردازند و از موانع و درهای قفل شده ای که ممکن است در سایر امکانات با آن روبرو شوند ، جلوگیری کنند.

 

مسئله دیگری که ما به آن علاقه مند هستیم این است که افراد تمایل دارند که به ناهنجاری های صورت – احساسات زخم ، سوختگی ، شکاف کام یا تفاوت های ساختاری مبتنی بر ژنتیک پاسخ های منفی عاطفی نشان دهند.

 

هنگامی که افراد عکس هایی از چهره های غیرمعمول را مشاهده می کنند ، فعالیت کمتری در یک منطقه مغزی مرتبط با همدلی وجود دارد. ما می خواستیم بفهمیم که آیا این امر به دلیل ناآشنایی است.

بنابراین ما داده ها را از 100 شرکت کننده که هر روز از طریق یک برنامه به چهره های غیرمعمول نگاه می کردند ، جمع آوری کردیم و به سوالات مربوط به سناریوهای موجود در عکس ها پاسخ دادیم. برخی از نگرشهای منفی در طی یک هفته قرار گرفتن در معرض چهره های غیرمعمول کاهش یافت. بنابراین ، مواجهه بیشتر ممکن است گامی برای حل این مسئله باشد.

 

 

چالش های این کار چیست؟

 

 

مطالعه معماری روی صفحه محدودیت اساسی دارد زیرا شما نمی توانید کل تجربه را به دو بعد کاهش دهید. من معتقدم در پنج سال آینده ، ما شاهد فناوری های تلفن همراه از جمله EEG تلفن همراه و طیف سنجی مادون قرمز خواهیم بود. این پیشرفت ها به ما امکان می دهد تا داده های عصبی را از افراد به صورت فیزیکی در مکانی جمع کنیم به جای اینکه در آزمایشگاهی با اتصال EEG یا خوابیده در دستگاه fMRI قرار بگیریم.

 

به طور گسترده تر ، برخی از بازگرداندن ها به حوزه عصب شناسی است. برخی از دانشمندان علوم مغز و اعصاب فکر می کنند که این رویکردها بسیار مبهم و نرم هستند. برای آنها ، اگر شما نتوانید یک کاوشگر را در یک نورون بچسبانید ، نتایج به نوعی کمتر قابل اعتماد هستند.

 

دقیقاً علوم اعصاب ، چیزی که من در تمام حرفه خود به عنوان یک مغز و اعصاب شناختی و یک عصب شناس شناختی با آن روبرو شده ام. به نظر من این نگرش نادرست است. در علوم انسانی نیز عده ای وجود دارند که فکر می کنند زیبایی مغز و اعصاب بسیار کاهنده است و ارزش ندارد.

 

اما احساس من این است که درک اینکه چگونه هنر ، معماری و زیبایی شناسی به طور کلی بر ما و مغز ما تأثیر می گذارد یک سوال مهم علوم اعصاب است. آزمایشگاه من دارای یک هنرمند در محل اقامت ، یک مورخ ارشد هنر ، فردی از بنیاد بارنز است که به جلسات آزمایشگاه می آید و یک مربی هنر در میان دیگران است.

 

منبع:http://www.brainfacts.org

علم عصب-زیبایی شناسی (neuroesthetics)

به این مقاله امتیاز دهید