07136476172 - 09172030360 [email protected]

مغز مادران و نوزادان می توانند با هماهنگ سازی امواج مغزی هنگام تعامل، به عنوان یک “شبکه بزرگ” کار کنند. سطح ارتباط امواج مغزی با توجه به وضعیت عاطفی مادر متفاوت است: وقتی مادران احساسات مثبت بیشتری را ابراز می کنند، مغز آنها به مراتب بیشتر با مغز کودک خود ارتباط برقرار می کند. این ممکن است ر کودک را بهبود ببخشد و به رشد مغز او کمک کند.

در این تحقیق که در مجله NeuroImage منتشر شده است، از روشی به نام electroencephalograhy دوگانه (EEG) استفاده شده تا در هنگام تعامل مادر با کودک خود، به سیگنالهای مغزی در هر دو مادر و نوزاد نگاه کنند. آنها دریافتند که مادران و نوزادان تمایل به همگام سازی امواج مغزی خود دارند – اثری که به ارتباط عصبی بین فردی معروف است – خصوصاً در فرکانس 6-9 هرتز، محدوده آلفا در نوزادان.

محققان با مشاهده ویژگیها و ساختار اتصال عصبی بین فردی با استفاده از روش ریاضی تجزیه و تحلیل شبکه، می توانند ببینند که چگونه اطلاعات در هر مغز جداگانه جریان می یابد، همچنین نحوه عملکرد این دو مغز به صورت یک شبکه، چگونه است.

مادران و نوزادان تمایل دارند زمان زیادی را در کنار هم در یک وضعیت احساسی مثبت بگذرانند، که در آن مغز آنها بسیار به هم متصل است. این مطالعه نشان داد که تعامل مثبت، با تماس زیاد چشم، توانایی عملکرد مغز مادر و نوزاد را به عنوان یک سیستم واحد افزایش می دهد. این باعث به اشتراک گذاری و جریان کارآمد اطلاعات بین مغز مادر و نوزاد می شود.

دکتر ویکی لئونگ در گروه روانشناسی دانشگاه کمبریج توضیح داد: از کارهای قبلی ما می دانیم که وقتی ارتباط عصبی بین مادران و نوزادان قوی است، نوزادان پذیرش بیشتری دارند و آمادگی یادگیری از مادران خود را دارند.

“در این مرحله از زندگی، مغز کودک توانایی تغییر چشمگیری دارد و این تغییرات توسط تجربیات کودک هدایت می شود. با استفاده از لحن احساسی مثبت در طول تعامل های اجتماعی، والدین می توانند با نوزادان خود ارتباط بهتری برقرار کرده و رشد و ظرفیت ذهنی کودک را تحریک کنند . 

 

 

 

نتایج همچنین حاکی از آن است که نوزادان مادران افسرده ممکن است شواهد کمتری از یادگیری به دلیل ضعف ارتباط عصبی بین مادر و نوزاد نشان دهند. مادرانی که به دلیل افسردگی بالینی حالت روانشناختی ضعیف و یا منفی را تجربه می کنند، تمایل به تعامل کمتری با کودک خود دارند.

گفتار آنها غالباً یکنواخت تر است، آنها ارتباط چشمی را بسیار کمتر می کنند و وقتی کودک سعی در جلب توجه آنها می کند، کمتر پاسخ می دهند.

احساسات ما به معنای واقعی کلمه راهی را برای به اشتراک گذاشتن مغز ما با دیگران تغییر می دهند – احساسات مثبت به ما کمک می کند تا به روشی بسیار کارآمدتر ارتباط برقرار کنیم.” افسردگی می تواند تأثیر منفی بر توانایی والدین در برقراری ارتباط با کودک خود بگذارد.

همه علائم اجتماعی که به طور معمول باعث ایجاد ارتباط می شوند، به راحتی در دسترس کودک قرار نمی گیرند، بنابراین کودک از ورودی احساسی مطلوب مورد نیاز برای رشد برخوردار نمی باشد. 

ارتباط عاطفی والدین و فرزندانشان در اوایل زندگی بسیار مهم است، اما در مورد زیربناهای عصبی آن اطلاعات کمی وجود دارد. این نخستین مطالعه تصویربرداری از مغز دو فرد مرتبط است که به بررسی اینکه آیا و چگونه ارتباط عصبی بین فردی نوزادان با مادران بر روی کیفیت تعامل اجتماعی کودکان تأثیر می گذارد.

به عنوان یک گونه اجتماعی، انسانها حالت های عاطفی را با دیگران در میان می گذارند. این کار نشان می دهد که چگونه احساسات ارتباط بین دو فرد را در سطح عصبی تغییر می دهند.

محققان می گویند که یافته های آنها در مورد بسیاری از انواع پیوندهای وابسته، از جمله بین زوج ها، دوستان نزدیک و خواهر و برادرها، در جایی که هر شخص کاملاً با شخص دیگر در ارتباط است، صدق می کند.

قدرت اثر، احتمالاً به این بستگی دارد که هر دو نفر همدیگر را چگونه می شناسند و سطح اعتماد بین دو طرف در چه حد است.

 

برای اطلاعات بیشتر به موسسه سلامت مغز دانا مراجعه کنید.

منبع:

Lorena Santamaria, Valdas Noreika, Stanimira Georgieva, Kaili Clackson, Sam Wass, Victoria Leong. Emotional valence modulates the topology of the parent-infant inter-brain networkNeuroImage

به این مقاله امتیاز دهید