عشق ممکن است یکی از رفتارهایی باشد که زیاد مورد مطالعه قرار گرفته است، اما کمتر درک شده است. بیش از 20 سال پیش، هلن فیشر، انسانشناس و زیستشناس، 166 جامعه را مورد مطالعه قرار داد و شواهدی از عشق رمانتیک را در 147 جامعه یافت. شوارتز، استادیار روانپزشکی در بیمارستان مکلین در بلمونت، ماساچوست، گفت: «دلیل خوبی برای شک وجود دارد که عشق رمانتیک توسط چیزی اساسی برای طبیعت بیولوژیکی ما زنده نگه داشته شود.» اما مرکز عشق در مغز کجاست؟
مرکز عشق در مغز کجاست؟ به خودمان با عشق پاداش می دهیم
در سال 2005، فیشر رهبری یک تیم تحقیقاتی را بر عهده داشت که یک مطالعه پیشگامانه را منتشر کرد که شامل اولین تصاویر عملکردی MRI (fMRI) از مغز افرادی بود که در بحبوحه احساس عشق بودند.
تیم او 2500 اسکن مغزی از دانشجویانی را که تصاویر شخص خاص مورد نظر خود را مشاهده کرده بودند، تجزیه و تحلیل کرد و این اسکن ها را با اسکن هایی که وقتی دانشجویان به تصاویر آشنایان نگاه می کردند، مقایسه کردند. عکسهای افرادی که عاشقانه دوستشان داشتند باعث شد مغز شرکتکنندگان در مناطق غنی از دوپامین، به اصطلاح انتقال دهنده عصبی احساس خوب، فعال شود.
دو ناحیه مغزی که در اسکنهای fMRI فعالیت نشان دادند، هسته کودیت، ناحیهای مرتبط با تشخیص و انتظار پاداش و ادغام تجربیات حسی در رفتار اجتماعی، و ناحیه ونترال تگمنتال، که با لذت و توجه متمرکز و انگیزه برای پیگیری و کسب پاداش همراه است، بود.
ناحیه ونترال تگمنتال مغز بخشی از مغز است که به عنوان مدار پاداش مغز شناخته می شود، که به طور تصادفی کشف شد. این مدار یک شبکه عصبی اولیه در نظر گرفته می شود، به این معنی که از نظر تکاملی قدیمی است و با هسته اکومبنس ارتباط دارد.
برخی از ساختارهای دیگری که به مدار پاداش مغز کمک می کنند – آمیگدال، هیپوکمپ و قشر جلوی مغز – به طور استثنایی نسبت به رفتاری که باعث لذت می شود، مانند رابطه جنسی، مصرف غذا و مصرف مواد مخدر حساس هستند (و تقویت کننده آن هستند).
اولدز، دانشیار روانپزشکی در بیمارستان عمومی ماساچوست بوستون، میگوید: «ما میدانیم که نواحی ابتدایی مغز درگیر عشق رمانتیک هستند، و این نواحی هنگام صحبت در مورد یکی از عزیزانشان در اسکن مغز روشن میشوند. این مناطق می توانند برای برخی از زوج ها برای مدت طولانی روشن بمانند.
وقتی عاشق می شویم چه اتفاقی در مغزمان رخ می دهد؟
وقتی عاشق میشویم، مواد شیمیایی مرتبط با مدار پاداش به مغز ما سرازیر میشوند و واکنشهای فیزیکی و عاطفی مختلفی ایجاد میکنند – بالا رفتن ضربان قلب، عرق کردن کف دستها، گونههای برافروخته، احساسات اشتیاق و اضطراب.
سطح هورمون استرس کورتیزول در مرحله اولیه عشق افزایش می یابد و بدن ما را برای مقابله با “بحران” آماده می کند. با افزایش سطح کورتیزول، سطح سروتونین انتقال دهنده عصبی کاهش می یابد.
سطوح پایین سروتونین چیزی را که دکتر شوارتز به عنوان «افکار مزاحم، دیوانهکننده، دلگرمکننده، ترسهای عشق اولیه» توصیف میکند – و رفتارهای وسواسی-اجباری مرتبط با شیفتگی را تسریع میکند.
تاثیر عشق و دوپامین
به گفته اولدز، عاشق شدن سطوح بالایی از دوپامین را آزاد می کند، ماده ای در مغز که سیستم پاداش را به حرکت در می آورد. دوپامین مدار پاداش را فعال میکند و به ایجاد عشق به تجربهای لذتبخش شبیه به سرخوشی مرتبط با مصرف کوکائین یا الکل کمک میکند.
شواهد علمی برای این شباهت را می توان در بسیاری از مطالعات یافت، از جمله یکی از مطالعات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا که در سال 2012 در ژورنال Science منتشر شد. آن مطالعه گزارش داد که مگسهای میوه نر که از نظر جنسی طرد شده بودند، چهار برابر مگسهای میوهای که با مگسهای میوه ماده جفت میشدند، الکل مصرف می کردند. شوارتز گفت: “مرکز پاداش یکسان، راه های مختلف برای رسیدن به آن.”
هورمون عشق نامش چیست؟
سایر مواد شیمیایی که در طول عشق عمل می کنند، اکسی توسین و وازوپرسین هستند، هورمون هایی که در بارداری، شیردهی و دلبستگی مادر به نوزاد نقش دارند.
اکسی توسین که در طول رابطه جنسی آزاد می شود و در اثر تماس پوست به پوست افزایش می یابد، احساس وابستگی را عمیق تر می کند و باعث می شود زوج ها بعد از رابطه جنسی به یکدیگر احساس نزدیکی کنند.
اکسی توسین که به عنوان هورمون عشق نیز شناخته می شود، احساس رضایت، آرامش و امنیت را برمی انگیزد که اغلب با پیوند زوجین مرتبط است. وازوپرسین با رفتاری مرتبط است که روابط طولانی مدت و تک همسری ایجاد می کند. تفاوت در رفتار مرتبط با اعمال این دو هورمون ممکن است توضیح دهد که چرا عشق پرشور با بیشتر شدن وابستگی محو می شود.
عشق برای ما خوب است یا بد؟
عشق علاوه بر احساسات مثبتی که به ارمغان می آورد، مسیر عصبی مسئول احساسات منفی مانند ترس و قضاوت اجتماعی را نیز غیرفعال می کند. این احساسات مثبت و منفی شامل دو مسیر عصبی هستند. یکی که با احساسات مثبت مرتبط است، قشر جلوی پیشانی را به هسته اکومبنس متصل می کند، در حالی که دیگری که با احساسات منفی مرتبط است، هسته اکومبنس را به آمیگدال متصل می کند.
عشق چگونه واقعا چشم ما را کور می کند؟
هنگامی که ما درگیر عشق هستیم، دستگاه عصبی مسئول ارزیابی انتقادی از افراد دیگر، از جمله ارزیابی افرادی که با آنها رابطه عاشقانه داریم، خاموش می شود. شوارتز گفت: «این مبنای عصبی حرف آشنای «عشق چشماشو کور کرده» است.
وقتی عاشق میشویم، مواد شیمیایی مرتبط با مدار پاداش به مغز ما سرازیر میشوند و واکنشهای فیزیکی و عاطفی مختلفی ایجاد میکنند – بالا رفتن ضربان قلب، عرق کردن کف دستها ، گونههای برافروخته، احساسات اشتیاق و اضطراب.
عشق ماندگار
به گفته شوارتز، اگر عشق پابرجا باشد، این ترن هوایی از احساسات و گاهی اوقات عصبانیت در عرض یک یا دو سال آرام می شود. او افزود: “شور هنوز وجود دارد، اما استرس آن از بین رفته است.” سطح کورتیزول و سروتونین به حالت عادی باز می گردد. عشق، که به عنوان یک عامل استرس زا (حداقل برای مغز و بدن ما) شروع شد، به یک حائل در برابر استرس تبدیل می شود. نواحی مغزی مرتبط با پاداش و لذت همچنان با ادامه روابط عاشقانه فعال می شوند، اما ولع و میل دائمی که در عشق رمانتیک ذاتی است اغلب کاهش می یابد.
خواندن این مطلب جالب و مهم را از دست ندهید: چگونه رابطه پایدار داشته باشیم+ 5 راهکار پایداری عشق
آیا عشق بعد از مدتی از بین می رود؟
شوارتز و اولدز میگویند، بسیاری از نظریههای عشق پیشنهاد میکنند که در طول زمان تغییری اجتنابناپذیر از عشق پرشور به چیزی که معمولاً عشق دلسوزانه نامیده میشود وجود دارد. عشقی که عمیق است اما نه به سرخوشی که در مراحل اولیه عاشقی تجربه میشود. با این حال، این بدان معنا نیست که جرقه های عاشقانه برای زوج هایی که مدت طولانی ازدواج کرده اند خاموش می شود.
مطالعهای که در سال ۲۰۱۱ در دانشگاه استونی بروک در ایالت نیویورک انجام شد، نشان داد که ممکن است بعد از دههها ازدواج دیوانهوار عاشق کسی بود. تیم تحقیقاتی شامل فیشر، اسکن MRI را روی زوج هایی که به طور متوسط 21 سال ازدواج کرده بودند انجام دادند. آنها در مناطق غنی از دوپامین مغز همان شدت فعالیت را پیدا کردند که در مغز زوج هایی که به تازگی عاشق شده بودند وجود داشت. این مطالعه نشان داد که هیجان عاشقانه می تواند در حالی که دلهره از بین می رود باقی بماند.
شوارتز می گوید: تحقیقات پیشرفته در مورد عشق برای اولین بار تأیید کرد که مردم وقتی می گویند پس از 10 تا 30 سال ازدواج هنوز دیوانه وار عاشق شریک زندگی خود هستند، دروغ نمی گویند. او افزود، در مطالعه استونی بروک، اسکنهای MRI نشان داد که الگوی فعالیت در سیستمهای پاداش دوپامین شرکتکنندگان با آنچه در مغز شرکتکنندگان در عشق در مراحل اولیه شناسایی شده بود، یکسان بود.
آیا میتوان عشق را دوباره در رابطه زنده کرد؟
برای کسانی که ازدواج طولانی مدت آنها از عشق پرشور و عاشقانه به یک نوع عشق معمولی تر و دلسوزانه تبدیل شده است، اولدز نشان داد که می توان دوباره شعله ای را که مشخصه روزهای اولیه رابطه بود، روشن کرد. او گفت: «ما آن را پدیده زنگ زدگی می نامیم. زوجها عادت به رابطه جنسی، عاشقی کردن و… را اغلب به دلایل خوبی ترک میکنند: کار، فرزندان، والدین بیمار. اما این نوع عشق می تواند دوباره شعله ور شود. به عنوان مثال، فعالیت جنسی می تواند سطح اکسی توسین را افزایش دهد و مدار پاداش مغز را فعال کند و باعث شود که زوج ها به یکدیگر تمایل بیشتری داشته باشند.
خواندن این مطلب را از دست ندهید: چطور با کمک مغزمان می توانیم عشقمان را پس از سال ها پرشور نگه داریم؟
او گفت که این به تنهایی ممکن است برای بازگرداندن برخی از زوجها به آن روزهای هیجانانگیز قبلی کافی باشد، زمانی که تنها چیزی که میتوانستند فکر کنند به عشق تازه کشف شدهشان بود.
درباره نویسنده
موژان پارسا پژوهشگر ارشد توانبخشی شناختی دانشگاه شهید بهشتی و همکار قطب عصب روانشناسی شناختی کشور است. جریان اصلی تحقیقات وی اختلالات عصب تحولی و به طور خاص متمرکز بر اوتیسم می باشد.